ابراهیم هدایی، مددکار اجتماعی و پیشکسوت در مجتمع توانیابان مشهد در حاشیه مراسم بیست و پنجمین سالگرد تأسیس مجتمع آموزشی نیکوکاری توانیابان مشهد، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: سال ۱۳۷۶ عدهای از نیکوکاران به فکر افتادند که کار آموزش و توانبخشی را برای معلولان انجام دهند و اولین کاری که انجام شد، جایگزینی نام معلول با نام توانیاب بود و یکی از افرادی که دکتری ادبیات داشت، گفت: «کنون با که گویم که من کیستم توان یابم و ناتوان نیستم». و در نهایت این نام، ماندگار شد تا از کلمه معلول گریز کنیم و تغییر نگرشی در جامعه ایجاد شود، زیرا معمولاً معلولیت با عدم توانایی مترادف بود، اما کلمه توانیاب چنین نیست و بدینترتیب مجتمع به توانیابان نامگذاری شد.
وی بیان کرد: مبحث اول آموزش و توانیابی است و ما باور داشتیم آموزش، پایه تمام کارهای زندگی انسان است و در ابتدا فرد باید آموزش ببیند تا بتواند کاری را پیش ببرد. افراد توانیاب از بخشی از جسمشان محروم هستند و حتماً باید خدمات توانبخشی دریافت کنند تا بتوانند از نظر روحی خود را بازیابی کنند و بدانند که میتوانند مانند دیگران زندگی کنند، زیرا انسان فقط جسم نیست.
هدایی ادامه داد: کار زیبایی که ما در اینجا انجام دادیم، این بود که یک روز تمام ناتواناییهایشان را روی کاغذ نوشتند، قبل آن قبری کندیم و در آن دفن کردند و در اینجا قبر «من نمیتوانم» را ایجاد کردند.
وی افزود: با هماهنگی سازمان فنی و حرفهای، رشتهها و کلاسهایی که در حد توان جسمی آنها هست را راهاندازی کردیم و خیّری خانه ۱۰۰۰متری خود را به این سازمان هدیه کرد و این باورها بسیار زیبا است که کسی به اتفاقی که هنوز روی نداده است، ایمان میآورد.
هدایی با اشاره به کتاب «دیگردوستی مؤثر» گفت: دیگردوستی، یعنی کار اخلاقی و مؤثر و این خیَر تشخیص داد که انجام این کار، اخلاقی و عقلانی است و ما کار آموزش را در این خانه شروع کردیم. آن زمان رشته کامپیوتر تازه رواج یافته بود که بسیار هم برای توانیابان مناسب است، همچنین انجام فعالیتهای ورزشی، هنری، سیمپیچی و الکتروتکنیک را برای آنها در نظر گرفتیم.
وی با اشاره به دشواری حملونقل توانیابان در آن سالها ادامه داد: وسایلی را تأمین کردیم تا تردد آسانتر انجام شود، همچنین تعدادی اتوبوس به کمک شهرداری تأمین شد. من نیز به فکر افتادم و بالابری را طراحی کردم که نمونه اجرایی آن در آسیا نمونه شد که توسط این وسیله مشکل بالارفتن و پایین آمدن با ویلچر حل میشود.
این مددکار اجتماعی افزود: بهتدریج سازمان رشد کرد و نیازهای توانیابان نیز مشخص شد، همچنین وارد بازار کار شدند و با فراهم شدن این فرصت تمایل داشتند ازدواج کنند که در این زمینه حمایتشان کردیم و ازدواجهای بسیار خوبی نیز اتفاق افتاد، زیرا براساس شناخت، انتخاب کردند و اکنون بسیاری از آنها در جشنهای ما به همراه فرزندان خود حضور دارند.
هدایی با اشاره به رشد کمّی سازمان بیان کرد: با پنج نفر نیرو فعالیت را آغاز کردیم، اما کار به جایی رسید که ۲۱۴ دانشآموز داشتیم و این رشد از نظر کیفی نیز اتفاق افتاد و مرکزی که امروز افتتاح شد، بخش توانبخشی برای اصلاح حرکات است، البته در حوزه حرکات اصلاحی فعالیت میکردیم، اما امروز اصلاح حرکات صورت میگیرد، یعنی کسانی که دستشان توانایی غذا خوردن ندارد، یا زاویه صحیحی ندارد با ورزشهایی بسیار ساده، اما تشخیصی که باید بر روی بدنشان انجام شود، این اقدام کارآمد برای آنها صورت میگیرد.
وی در خصوص زمینههای رشدی که در این مرکز اتفاق افتاده است، افزود: گاه این دانشآموزان اختراعاتی دارند و امروز نیز هدایایی که در این مراسم به پیشکسوتان اهدا شد، نقاشی سیاه قلم کار دستان هنرمند دو برادر ولیچری است. زندگی، پر از رنج است، «هنر، تحمل ماندن دهد به رنج حیات» و این هنرمندان با هنرشان، رنج زندگی را کم میکنند.
هدایی گفت: این سازمان در حد بضاعتش توانسته در زمینههای مختلف آموزشی کار کند و هر جا که لازم بوده شرایط را برای خانوادهها، مناسبسازی کرده است که امیدواریم بتوانیم در آینده کارهای بهتری برای توانیابان انجام دهیم تا فرصتهای بهتری برای داشتن زندگی با آرامش بیشتر داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات