موسی عصمتی در گفتوگو با ایسنا به مناسبت سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث، اظهار کرد: فرم و درون مایه شعر اخوان ثالث آمیزهای از تجدد و سنت است؛ در واقع قالب شعری او عمدتا نیمایی است اما زبان شعری او استواری و صلابت شعر و سبک خراسانی را نیز دارد. همچنین شعر او را میتوان به ساختمانی مدرن تشبیه کرد که از اسباب و اثاثیهای عتیقه و ارزشمند بهره میبرد .
وی با بیان اینکه بیان حماسی شاهنامه و نمادهای اساطیری آن آبشخور اصلی اخوان در سرودن اشعار اجتماعی است، افزود: اخوان ثالث شاعری با نگرش حماسی و زبانی که بوی شعر سبک خراسانی را دارد است. همچنین جریانات و اتفاقات روز سیاسی را به تصویر میکشد و این چنین مخاطبان خود را با شعری باشکوه و استوار رو به رو میکند.
اخوان یکی از قلههای تکرارنشدنی شعر معاصر
این شاعر روشندل در پاسخ به این پرسش که اخوان ثالث در میان شاعران معاصر در چه جایگاهی قرار دارد، خاطرنشان کرد: بدون شک اخوان را میتوان یکی از قلههای تکرار نشدنی شعر معاصر دانست. نام اخوان در کنار سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و... در ادبیات معاصر ایران و جهان به دلیل ویژگی خاص شعرشان برجسته خواهد بود. شعر متفاوت و زبان کهن او مانند قلعهای باستانی است که فضاهای کشف ناشده بسیاری دارد و میتوان فضاهایی را برای بسیاری از پژوهشها در نظر گرفت.
وی بیان کرد: میتوان گفت تمام شاعران هم نسل اخوان از زاویههای ادبی، فکری و زبانی البته در کنار ویژگیهای سبکی خاصی که دارند در بعضی گذرگاهها به هم نزدیک و به شدت از یکدیگر تاثیر پذیرفتهاند. اما شعر و سبک شعری اخوان چنین نیست انگار درختی اسطورهای است با برگهای رمزآلود و پرندههای افسانهای که بر شاخسار آن نوایی متفاوت سر میدهند .
عصمتی با اشاره به اینکه اخوان ثالث پلی میان حال و گذشته است، تصریح کرد: شعر معاصر و جریانهای سیاسی روز را او در شعر با زبان کهن و باستانی منعکس میکند. در واقع ۲ جریان سنت و نوگرایی را رندانه در شعر کنار هم نشانده است .
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آیا شاعری میتوانست راه اخوان ثالث را ادامه دهد، عنوان کرد: اگر شاعری بخواهد راه اخوان را ادامه دهد باید از شخصیت متفاوت و چند بعدی او الگو گیرد. شخصیتی که گذشته را در حال و حال را در گذشته میبیند و پارادوکسها را مسالمتآمیز کنار هم مینشاند و از آن ترکیبی نو میآفریند. باید مانند اخوان بر شعر کهن اشرافی گسترده داشته باشد و مثل اخوان راهی را برود که در حین تازگی ریشه در گذشتهها داشته باشد. البته این مسیر پرتگاههای بزرگی نیز دارد، چراکه شاعری که بخواهد در مسیر اخوان گام بردارد باید آنقدر زیرک باشد که در درههای تکرار و تقلید گرفتار نشود. این را هم باید درنظر گرفت که زمانه اخوان با دیگر روزگاران فرقهای اساسی دارد. او در مقطعی زیسته است که از نظر فرهنگی، سیاسی و ادبی با قبل و بعد از او بسیار متفاوت است به همین دلیل او و شعرش تکرار ناشدنی است.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چرا گفته میشود اگر اخوان ثالث وجود نداشت شعر نو در فرهنگ معاصر به محاق میرود، اظهار کرد: شاید به این دلیل کاملا طبیعی است که اگر شاخ و برگ یک درخت با ریشه ارتباط نداشته باشد محکوم به خشکیدن خواهد بود. برگهای درخت محکوماند به زرد شدن و ریختن و شاخهها هم به خشک شدن و در نهایت بریده شدن محکوماند.
عصمتی اضافه کرد: شعر معاصر نیز مانند این شاخ و برگ است. اگر با خاستگاه و ریشههایش ارتباط نداشته باشد قطعا پژمرده خواهد شد .اخوان کسانی را که معتقد بودند فردوسی، سعدی، حافظ و ... به گذشته تعلق دارند و با روزگار ما نسبتی ندارند با این حقیقت مهم آشنا کرد که گذشته همان ریشههای ماست و شاخهها زمانی سبز و بالنده خواهند ماند که به ریشهها متصل باشد .
این شاعر در خصوص مهمترین آثاری که از اخوان میتوان نام برد، تصریح کرد: تمامی آثار اخوان با شکوه و ارجمند هستند. آثار ادبی و پژوهشی اخوان را باید بارها و بارها عمیقا خواند، چراکه هر یک از این تالیفات ما را به دنیایی شگرف و باشکوه راهنمایی میکند. از آثار پژوهشی او میتوان به بدعتها، بدایع، عطا و لقای نیما اشاره کرد و از آثار ادبی او هم میتوان ارغنون، زمستان، پاییز در زندان و از این اوستا نام برد .
انتهای پیام
نظرات