• یکشنبه / ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ / ۰۹:۰۸
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1404012412174
  • خبرنگار : 71451

دردسر یک عملیات شناسایی

دردسر یک عملیات شناسایی

قصد بازگشت از مواضع دشمن را داشتیم یکی از دوستان ما احتمالاً به دلیل سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از طرف دیگر نیروهای دشمن هم به دلیل شلیک منور حساس شده بودند. متوجه حضور ما شدند و منطقه را زیر آتش شدید خمپاره گرفتند.

به گزارش ایسنا،  حسین منصوری از سربازان لشکر ۱۶ زرهی قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس با اشاره به عطسه دردسرساز یکی از همزمانش در نزدیکی مواضع دشمن روایت می‌کند:یک شب دستور انجام مأموریت گشتی شناسایی به ما ابلاغ شد و من به همراه چند نفر دیگر از برادران دیگر مأمور شدیم تا برای شناسایی سنگرها و موقعیت دشمن به گشتی برویم.

بلافاصله بعد از ابلاغ دستور راه افتادیم و بعد از یک راهپیمایی طولانی که در سکوت کامل و هر از گاهی به صورت سینه خیز یا پنهان شدن‌های مکرر همراه بود به حدود ۵۰ متری خاکریز دشمن رسیدیم. در واقع آن قدر به دشمن نزدیک شدیم که اگر کسی حتی سرفه‌ای می‌کرد دشمن متوجه ما می‌شد و ما را به اسارت در می‌آورد یا زیر آتش خمپاره می‌گرفت.

از طرف دیگر این امکان که جلوتر هم برویم وجود نداشت زیرا ۱۰ متر جلوتر میدان مین دشمن بود که عملاً امکان هر گونه حرکتی را از ما سلب می‌کرد.

با شرایط موجود دور هم جمع شدیم و بعد از مرور برنامه‌ها و ارزیابی شرایط متفرق شدیم و هر کدام در محل خاصی موضع گرفتیم. بعد بی سیم چی با اعلام موقعیت منطقه به توپخانه خودی درخواست منور کرد. ما هر کدام‌مان توی یک گودال یا پشت بوته‌ها و درختچه‌ها اختفاء کرده بودیم که منور آسمان منطقه را روشن کرد. با استفاده از روشنی فضای اطراف ما سنگر دیده بانی دشمن و مواضع مقدم آنها را مشاهده کردیم و اطلاعات ویژه‌ای به دست آوردیم.

بعد از چند ساعت که شناسایی با موفقیت انجام شد و قصد بازگشت داشتیم یکی از دوستان ما احتمالاً به دلیل سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از طرف دیگر نیروهای دشمن هم به دلیل شلیک منور حساس شده بودند. متوجه حضور ما شدند و منطقه را زیر آتش شدید خمپاره گرفتند.

در آن شرایط بحرانی هر کدام سعی می‌کردیم یک راهی پیدا کنیم و هر طوری که هست از آن جهنم بیرون برویم بالاخره هم به هزار زحمت خودمان را به عقب کشاندیم. وقتی به منطقه خودی رسیدیم و یک بار دیگر دور هم جمع شدیم دیدیم دو نفر از برادران ما به شدت زخمی شده‌اند یا همان وضعیت خود را به عقب رسانده‌اند که بلافاصله آمبولانس آمد و آنها را به بهداری تخلیه کرد.

به هر صورت گشتی شناسایی ما در آن شب بسیار موفقیت‌آمیز بود و اطلاعات فراوانی از موضع دشمن و امکانات آنها به دست آوردیم، اما آن سر و صدای ناخواسته در آن موقعیت حساس که به شدت نیازمند سکوت بود. باعث شد آن گونه که باید از موفقیت‌مان خوشحال و خوشنود نشویم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha