به گزارش ایسنا، در مقالهای که توسط وبگاه ۱۹۴۵ منتشر شد، «تد گالن کارپنتر» معتقد است که تنشها بین متحدان ایالات متحده یعنی ترکیه و اسرائیل در سوریه پس از کنار رفتن «بشار اسد» رئیسجمهور سابق سوریه از قدرت در دسامبر ۲۰۲۴ و تسلط «ابومحمد الجولانی» سرکرده هیئت تحریر الشام بر دمشق در حال افزایش است.
وی اشاره میکند به اینکه این تنشها بین این دو متحد نزدیک آمریکا در حال افزایش است، زیرا هر یک از آنها اهداف کاملا متضادی را در سوریه دنبال میکنند. ریشههای بحران در این واقعیت نهفته است که هم تلآویو و هم ترکیه سیاست توسعهطلبانه تهاجمی را دنبال میکنند و واشنگتن تاکنون تلاش چندانی برای مهار این جاهطلبیها نکرده است.
ترکیه و رژیم صهیونیستی دهههاست که در فهرست نزدیکترین متحدان واشنگتن قرار دارند.
با حمایت مشتاقانه واشنگتن، ترکیه در سال ۱۹۵۲ به ناتو پیوست و رهبران آمریکا آن را نگهبان اصلی جبهه جنوب شرقی این ائتلاف در طول جنگ سرد و پس از آن میدانستند. ایالات متحده و تلآویو از زمان تأسیس رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ «رابطه ویژهای» داشتهاند و اهداف سیاست خارجی آنها در طول دههها به طور فزایندهای همگون شده است. واشنگتن به تلآویو دسترسی به بسیاری از پیشرفتهترین سلاحهای زرادخانه آمریکا را داده است.
تنشها بین متحدان
اما تنشها بین این دو متحد نزدیک آمریکا در حال افزایش است، به خصوص که هر یک اهداف کاملا متضادی را در سوریه دنبال میکنند. در دسامبر ۲۰۲۴، یک ائتلاف شورشی به رهبری هیئت تحریر الشام، به حکومت بشار اسد که خانوادهاش پنج دهه بر سوریه حکومت کرده بودند، پایان داد.
«دیوید ماکوفسکی» و «سایمون سندمهر» کارشناسان امور خاورمیانه در مقالهای در نشریه فارن افرز خاطرنشان میکنند که «احمد الشرع» رهبر هیئت تحریر الشام قدرت را در سوریه به دست گرفته است و قدرتهای خارجی به دنبال هدایت رفتار او هستند. آنها نوشتند: «دو همسایه سوریه، اسرائیل و ترکیه، از خلأ قدرت برای گسترش نفوذ خود در آنجا سوءاستفاده کردهاند و همین حالا هم درگیریهایی بین آنها آغاز شده است.»
آنها افزودند: «ترکیه به عنوان قدرت نظامی مسلط در سوریه ظهور کرده است. از سال ۲۰۱۹، هیئت تحریر الشام استان ادلب در شمال غربی سوریه را تحت کنترل خود درآورده است و آنکارا با ایجاد یک منطقه حائل در شمال سوریه که از آن در برابر نیروهای اسد محافظت میکرد، به طور غیرمستقیم از آن حمایت کرده است. اکنون، ترکیه خواهان نفوذ بیشتر در سوریه است.»
اما تلآویو نیز آرزوی نفوذ بیشتر در سوریه را دارد و اعتماد ندارد که آنکارا از خلأ فعلی برای حمایت از موج جدیدی از نیروهای شورشی وابسته به خود سوءاستفاده نکند.
دو تحلیلگر مذکور نتیجه میگیرند که «رهبران اسرائیلی سقوط اسد را یک دستاورد استراتژیک میدانستند و اکنون با ایجاد مناطق حائل و حوزههای نفوذ غیررسمی در جنوب سوریه، برای بهرهبرداری از نبود او شتاب میکنند. اسرائیل به ویژه نگران حضور ترکیه در این کشور است و میترسد که آنکارا سوریه را به سمت پذیرش نیروهای ضد اسرائیلی سوق دهد.»
در اوایل ماه مه، تنشها زمانی تشدید شد که هواپیماهای ترکیه و اسرائیل به طور مستقل و در نزدیکی یکدیگر در حریم هوایی سوریه پرواز کردند. هواپیماهای اسرائیلی حملاتی را علیه گروههای مسلح در سوریه انجام میدادند، در حالی که ترکیه در پی مختل کردن این حملات و محافظت از آن اهداف بود.
خبرگزاری رسمی سوریه، سانا، گزارش داد که در حملات اسرائیل به حومه حرستا و شهر التل در نزدیکی دمشق، در روز جمعه، یک غیرنظامی کشته و چند نفر دیگر زخمی شدند. از سوی دیگر، سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی مداخله ترکیه را تأیید کرد و اعلام کرد که «هواپیماهای ترکیه سیگنالهای هشدار دهنده ارسال میکنند و کار جنگندههای اسرائیلی را مختل میکنند تا آنها را مجبور به ترک حریم هوایی سوریه کنند.»
مقامات ترکیه از گسترش عملیات اسرائیل در سوریه ابراز نارضایتی کردهاند، چرا که آنکارا آن را تهدیدی برای منافع خود و ثبات منطقهای میداند.
ریشههای بحران
ریشههای بحران در این واقعیت نهفته است که هم تلآویو و هم ترکیه سیاست توسعهطلبانه تهاجمی را دنبال میکنند و واشنگتن تاکنون تلاش چندانی برای مهار این جاهطلبیها نکرده است. رهبران آمریکا بدون اعتراض چندانی، نظارهگر بودند، در حالی که تلآویو پس از جنگ ۱۹۶۷، بلندیهای جولان سوریه را تصرف و در نهایت به خاک خود ضمیمه کرد.
دولتهای متوالی رژیم صهیونیستی همچنین شهرکنشینان را به کرانه باختری منتقل کردهاند، ساکنان فلسطینی را به زور آواره کردهاند و جادههایی را منحصرا برای شهرکنشینان و نیروهای نظامی اسرائیلی ساختهاند. کابینه تلآویو اخیرا اقدام جدیدی را تصویب کرد که به معنای الحاق بالفعل بخشهای بزرگی از کرانه باختری است.
واشنگتن به طور فعال با تلاشهای متحد خود برای به دست گرفتن کنترل غزه و اخراج جمعیت فلسطینی آن همکاری کرد. اهداف توسعهطلبانه اسرائیل در آنجا همچنان رو به افزایش است، زیرا اکنون پس از ایجاد یک «منطقه حائل» گسترده، ۵۰ درصد از نوار غزه را در کنترل خود دارد.
ترکیه با هدف دستیابی به دستاوردهای غیرقانونی، مرتکب اقدامات آشکاری علیه سه همسایه خود قبرس، عراق و سوریه شده است. در تابستان ۱۹۷۴، ترکیه ظاهرا برای محافظت از قبرسیهای ترک که حدود ۲۰ درصد از جمعیت جزیره را تشکیل میدادند و اغلب درگیر درگیریهای خشونتآمیز با جامعه بزرگتر قبرسیهای یونانی بودند، نیروهایی را به قبرس اعزام کرد. در آن زمان، نیروهای ترکیه فراتر از مناطق ساحلی عمدتا ترکنشین در شمال گسترش یافتند و مناطق مسکونی یونانینشین در سراسر جزیره را تحت کنترل در آوردند.
امروزه، مسکو حدود ۲۰ درصد از اوکراین را کنترل میکند، در حالی که آنکارا هنوز ۴۰ درصد از قبرس را در کنترل خود دارد. این اقدام آشکار توسط یک عضو ناتو، خشم گستردهای را در کنگره آمریکا برانگیخته و منجر به اعمال برخی تحریمها علیه ترکیه شده است.
با این حال، حامیان آنکارا در پنتاگون، بوروکراسی سیاست خارجی و صنایع دفاعی ایالات متحده از همان ابتدا به سرعت تأثیر این تحریمها را کاهش دادند. ظرف چند سال، اقدامات تنبیهی لغو شد و روابط و همکاری بین واشنگتن و آنکارا به حالت عادی بازگشت. در سال ۱۹۷۸، کنگره ممنوعیت فروش سلاح به ترکیه را لغو کرد.
قبرس برجستهترین قربانی استفاده آنکارا از نیروی نظامی برای به دست آوردن کنترل قلمرو بیشتر بوده است اما تنها قربانی این ماجرا نبوده است. پس از سرنگونی رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ و تأسیس منطقه خودمختار کردستان در شمال عراق، نیروهای نظامی ترکیه دهها بار به خاک عراق نفوذ کردند.
در دوران ریاست جمهوری اول دونالد ترامپ، آنکارا اقدامات گستردهتری علیه مناطق تحت کنترل کردها در شمال سوریه انجام داد. اگرچه دولت ترکیه هیچ درخواست رسمی درباره اراضی در هیچ یک از این دو کشور مطرح نکرده است اما آنکارا عملا نوار وسیعی از خاک را که فراتر از مرزهایش با هر دو همسایه امتداد دارد، کنترل میکند.
امروزه، واشنگتن با یک معضل بزرگ روبهرو است. اهداف توسعهطلبانه تلآویو و آنکارا در سوریه مستقیما در تضاد است و برای رهبران آمریکا تقریبا غیرممکن است که هر دو طرف را راضی کنند. با توجه به مانورهای خطرناک و تحریکآمیز هواپیماهای جنگی اسرائیل و ترکیه در حریم هوایی سوریه، احتمالا اوضاع به یک فاجعه واقعی تبدیل خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات