عبدالرضا قریشی، پژوهشگر و از شاگردان حسن انوری، در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: روز شنبه سوم خرداد ۱۴۰۴ همایشی با نام «آیینِ بزرگداشتِ حکیم ابوالقاسم فردوسی و نکوداشتِ استاد حسن انوری» به همّت انجمن سروِ سایهفکن و خانۀ اندیشمندانِ علوم انسانی برگزار شد. در این همایش استادان بزرگواری چون خانم دکتر ژاله آموزگار، آقای دکتر علیاشرف صادقی، آقای دکتر محمود عابدی و نیز آقای دکتر حسن انوری حضور داشتند. خانم دکتر فریبا شکوهی، از برگزارکنندگانِ محترمِ همایش، از بنده نیز خواستند، به سبب اینکه افتخار داشتهام در سالهای اخیر بیش از دیگران در خدمتِ استاد باشم، دربارۀ ایشان چند دقیقهای سخن بگویم. بنده نیز برای اطاعت امر، چند فراز از اخلاق و رفتار استاد را برای تقدیم به مخاطبان گرامی، آماده کردم. بهترین خبر این همایش این است که مردمِ فرهنگدوستِ ما از آن استقبال بینظیری کردند. علاقهمندان به زبان فارسی، حکیم فردوسی و استاد انوری از ساعت چهار و نیم بعد از ظهر (نیم ساعت پیش از آغاز برنامه) در تالار نشسته بودند و با اینکه برنامه تا ساعت هشت شب (یک ساعت دیرتر از زمانِ اعلامشده) به درازا کشید، همچنان بزرگوارانه و مشتاقانه نشستند، گوش دادند، تشویق کردند و خستگی را به روی خود نیاوردند. از آنجا که استادان و سخنرانانِ محترم به قدر کافی از برجستگیهای اخلاقی و علمی استاد انوری سخن گفتند، بنده برای رعایت حال حضّارِ محترم، فقط به یک مورد مهم دربارۀ استاد اشاره کردم و تصمیم گرفتم که شرح کاملترِ عرایضم را در صفحۀ خبرگزاری ایسنا به حضور علاقهمندان و عموم مردم شریف تقدیم کنم. در این نوشتار به شش ویژگیِ استاد انوری، که کمتر گفته شدهاست، میپردازم:
شاگردپروری و شاگردنوازی
استاد انوری ازجملۀ انگشتشمار استادانی هستند که ارتباط خود را با بسیاری از دانشآموزانِ سالهای بسیار دور و دانشجویان سالهای دور و نزدیکِ خود، که برخی از اینان هماکنون استاد و متخصص و پژوهشگر نامداری هستند، حفظ کردهاند. از طریقِ تلفن، شبکههای مجازی و یا دیدارهای بعضاً مستمر در فرهنگستان، مؤسسه لغتنامه دهخدا و یا منزل. بنابراین از فعالیتهای حرفهای و علمی آنها باخبرند و کارهایشان را پیگیری میکنند. بارها دیدهام که در دیدار با یکی از شاگردانِ سابق میگویند: آخرین مقالهات را خواندهام. نکتههای خوبی داشت. یا به دیگری میگویند: نثر خوبی داری، باز هم بنویس. یا از دیگری میپرسند: چه کارِ پژوهشی یا تألیف تازهای در دست داری؟ همیشه کوشیدهاند در میان جمع از کارهای علمی آنان تعریف و به کار و فعالیت بیشتر تشویق کنند. استاد انوری همواره اعتلای نام و جایگاهِ هزاران فرزندِ معنویِ خود را در نظر دارند.
باور داشتن و اهمیت دادن به کارِ گروهی
استاد انوری از معدود استادان و مؤلفانی هستند که هم با همکارانِ خود و هم با دانشجویانشان کتاب تألیف کردهاند. مانند کتابهایی که با مرحوم دکتر جعفر شعار و مرحوم دکتر حسن احمدی گیوی نوشتهاند، یا کتابهایی که با آقای یوسف عالی عباسآباد و خانم فاطمه معینالدینی به رشتۀ تحریر درآوردهاند؛ و هم نمونۀ اعلای کار گروهی را در تألیف مجموعه فرهنگهای سخن به نمایش گذاشتهاند. در آغاز جلدِ نخست از فرهنگ بزرگ سخن نام بسیاری از استادان بزرگ زبان و ادب فارسی و دیگر رشتههای علمی را میبینیم که استاد انوری از آنان برای همکاری یا مشورت در کار دعوت کردهاند. همچنین نام بسیاری از پژوهشگران جوان آمدهاست که با نظرِ استاد انتخاب شدند، کارِ فرهنگنویسی را آغاز کردند و تجربه اندوختند. خیلی از آن جوانان، امروزه از نامداران عرصۀ فرهنگنویسی در کشور به شمار میروند.
حقشناس بودن
اگر کتابهای استاد انوری را خوانده باشیم، کمتر کتابی هست که در مقدمۀ آن نامِ همکاران و دانشجویان و یا پژوهندگان دیگر را نبینیم. بسیاری از این نام بردنها برای تقدیر و تشکر است. اگر شخصی در کار تألیف به استاد انوری کوچکترین کمکی کرده، یا نکتهای را به ایشان یادآوری نموده و یا فیش یا فیشهایی را برای ایشان نوشته باشد، استاد حتماً در مقدمه از آن شخص تشکر و به نیکی یاد میکنند. مجموعه فرهنگهای سخن نمونههای جالبی در این زمینه هستند. این موضوع را بگذاریم در کنار رفتار برخی از استادان و مؤلفانِ دیگر که مقالۀ دانشجو را به نام خود ثبت و منتشر میکنند و یا کتابی را که به کمکِ دانشجویان تألیف شدهاست، به نام خود چاپ میکنند.
وقتشناسیِ بینظیر
وقتشناسی و توجه به زمان از نکات جالب توجه در زندگی ایشان است. به گواهِ همه شاگردان قدیم و دوستان و نزدیکانِ استاد، زمان برای ایشان بسیار مهم بودهاست. استاد انوری هم در سازمان تألیف کتابهای درسی، هم در موسسۀ لغتنامۀ دهخدا، هم در دفتر فرهنگ سخن، و از همه مهمتر، زمانی که در دانشگاه تدریس میکردند، دستکم نیمساعت پیش از همکاران و دانشجویان در محل کار یا کلاس درس حاضر میشدند. سرِ وقت آمدنِ استاد زبانزد همگان بوده و هست. در دانشگاهِ تربیت معلمِ قدیم معروف بودهاست که دانشجویان ساعت خود را با آمدنِ استاد انوری تنظیم میکردند.
عشق فراوان به ایران و زبان فارسی
استاد انوری در یکی از شهرهای آذربایجان به دنیا آمدهاند. زبان مادری ایشان ترکی آذربایجانی است. در محیطی که بیشتر مردمش به زبان ترکی سخن میگویند، رشد کردند و بالیدند. امروزه کمتر کسی هست که از عشق والای ایشان به ایران و زبان فارسی بیخبر باشد و آن را تحسین نکند. تألیف کتابهای فارسی برای مقاطع مختلف تحصیلی از دبستان تا دانشگاه، تألیف کتابهای دستور زبان فارسی، با همکاری دکتر احمدی گیوی، مقالات متعدد و سخنرانیهای ایشان دربارۀ ایران و زبان فارسی، بخشی از این علاقۀ مثالزدنی را نشان میدهد. دکتر انوری در یکی از مقالاتشان با عنوان «راز ماندگاری ایران» زبان فارسی را مهمترین عاملِ ماندگاری ایران و پیونددهندۀ اقوامِ گوناگون ساکن در ایرانزمین دانستهاند. نوشتن این مقاله که دلایلِ محکم تاریخی، اجتماعی و علمی دربارۀ نقش زبان فارسی در پیوند ایرانیان با هم دارد، بینظیر و درخورِ ستایش است.
فلسفۀ زندگی از دیدگاه استاد انوری
بارها پیش آمدهاست که در همایشی یا جلسهای یکی از علاقهمندان از استاد خواستهاست جملهای یا نکتهای بگویند که در همۀ مراحل زندگی سرلوحۀ رفتارشان باشد. یا گاهی پرسیدهاند که لطفاً فلسفۀ زندگی خود را به ما بگویید. مشهورترین نکتهای که از استاد انوری شنیدهایم، این بیت از غزلیاتِ استادِ سخن، سعدی شیرازی، است:
«به راهِ بادیه رفتن به از نشستنِ باطل / اگر مراد نیابم به قدرِ وسع بکوشم»
انتهای پیام
نظرات