به گزارش ایسنا، اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز، ناشر اختصاصی آثار عدنان غُریفی، گفت: همانندِ بسیاری از آثارِ سالهای اخیرِ عدنان غُریفی، رمانِ «چشمه» برآمده از زندگی نویسنده است: یک رمانِ اتوبیوگرافی. مگر هنر، در انتها چیزی جز حدیثِ نفس است؟
او افزود: راویِ رمانِ چشمه روشنفکرِ چپِ زندانرفتهای است که از میانِ کارِ اقتصادی (آن هم در بنگاههای بینالمللی) و فعالیتِ فرهنگی و ادبی، دومی را برمیگزیند، و پس از آزادی از زندان به دعوتِ رضا سیدحسینی، کار در رادیو را انتخاب میکند تا در جهتِ آگاهیبخشیِ افکارِ عمومی کوشش کند.
کیانافراز در خصوص رمان «چشمه»، گفت: راوی از تجربه مهاجرت جنوبیاش به تهران میگوید، و دوران پس از آزادیاش از زندان و فعالیتِ رادیوییاش را تنیده در یک بسترِ به ظاهر ساده و بی حادثه روایت میکند. او در جایی از رمان صراحتا مینویسد: کارِ من بهعنوان یک نویسنده خلق حادثه نیست؛ تأمل در حادثه است؛ من کاری به امور ندارم؛ اینها تعیینکننده نیستند؛ آنچه که آن زیر است، زیرِ حوادث است، آن مهمترین است، حتی اگر آن زیر «هیچ» نباشد. «هیچ» قدرت غریبی دارد، میدانید؟
او خاطرنشان کرد: عدنان غُریفی در رمانِ «چشمه» از تکنیک روایی مدرن بهره میبرد و مدام تغییر نگاه و روایت میدهد، و بهنوعی داستان در داستان میآفریند. به این معنا که مخاطب دارد توأمان داستان / اتوبیوگرافی میخواند، و بیش از آنکه خود را درگیر حوادث کند و در پی دریافت رمزوراز اثر باشد، متوجه میشود اینها فرازهای درعین پیوستگی، ناپیوستهای از زندگانی پرفرازونشیب نویسنده است.
این ناشر افزود: همه ماجرای رمان «چشمه» در یک دورهمی خانوادگی در یک باغ / ویلا در شمالِ تهران میگذرد و در این فاصله است که راوی خودش را و بستر خانوادگی و قومی و قبیلهای عربیاش و نیز فضاهای روشنفکری آزمودهشدهاش را مینویسد، و اوج این روایت، آنجاست که بی آن که فکرش را بکنیم، خواننده را با پایان غیرمترقبه شگفتزده میکند.
مدیر انتشارات افراز درباره انتشار آثار غریفی گفت: همواره آثارِ متعدد چاپنشده از عدنان غُریفی وجود دارد که انتشارات افراز کوشش میکند بهتدریج آن آثار را که بهمثابه سندیت و تاریخ شفاهی یک ملت است چاپ و منتشر کند.
در معرفی این نشر از عدنان غریفی میخوانیم: عدنان غُریفی یکی از از پیشگامان ادبیات مدرنیستی جنوب در دهه چهل بود که گُستره تکاپوهای ادبی و روشنفکریاش تنها منحصر به داستاننویسی نبوده، و شامل شعر، ترجمه، نقد، گویندگی در رادیو و فعالیتِ صریحِ اجتماعی در روشنگری توده مردم بوده است، و این بارزترین مشخصه آن نسل از نویسندگان و روشنفکرانِ این ملک بوده که همواره آنان را متمایز جلوه میدهد.
غریفی بههمراه منصور خاکسار، ناصر تقوایی، مسعود میناوی و ناصر موذن از هسته اصلی پدیدآورندگان نشریه جُنگ هنر و ادبیات جنوب بود.
او در ١٢ خرداد ١٣٢٣ بهدنیا آمد، و ۱۵ اردبیهشت سال ۱۴۰۲ در هلند درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
از آثار عدنان غُریفی میتوان به «مادرِ نخل»، «چهار آپارتمان در تهرانپارس»، «شنلپوش در مه»، «مرغ عشق»، «سکهها»، «این سوی عطر قبیله» و «نخل مشتعل» اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات