صادقی درباره ایفای نقش مأمون در سریال «ولایت عشق» یادآور شد که این نقش دو روز مانده به شروع کار با وجود گزینههای مختلف به وی پیشنهاد شده و به همین دلیل دشواریها و حساسیتهایی داشت که او را با ترس ایفای این نقش هم همراه کرده بود.
به گزارش ایسنا، محمد صادقی بازیگر نقشهای ماندگار «امیرکبیر»، «خواب و بیدار»، «مختارنامه»، «ولایت عشق»، «بیصدا فریاد کن»، در ۶۸ سالگی درباره علت حضور کمرنگاش در عرصه بازیگری اظهار کرد: چند سالی از کشور به دلیل تحصیلات پسرم دور بودم و او را همراهی میکردم و از طرفی چندسالی هم به کرونا خورد و بیشتر در آنجا گرفتار شدیم، ولی بعد مراجعت کردیم و پسرم هم زودتر از من به دلیل علاقهاش به تهران بازگشت.
صادقی درباره جذابیت نقشهای ماندگار تاریخی و اینکه چه عاملی باعث شد تا در آنها به ایفای نقش بپردازد، توضیح داد: لحظاتی از زندگی و نقشهای تاریخی را بازی میکنیم و در شرایطی قرار میگیریم که نقطه عطف محسوب میشود و تاریخ این نقشها را فراموش نمیکند. زمانی که نقش امیرکبیر را در حمام فین کاشان بازی میکردم کنار همان دیواری که امیر را به شهادت رساندند بازی میکردم و فضای خیلی سنگینی هم داشت و واقعا هر لحظه فکر میکردم آن اتفاق چه قدر اتفاق غریب و بزرگی بوده است. یا نقش حضرت ابراهیم (ع) و صحنهای که اسماعیل جوان را با هاجر در بیابان به دستور الهی رهایشان کردم، چه لحظه تکاندهندهای است.
صادقی خاطراتی از پشت صحنه فیلم «ابراهیم خلیلالله (ع)» گفت و یادآور شد: روز طولانی داشتیم و در کنار تپهای مشغول فیلمبرداری بودیم و بچههای پشت صحنه همه خسته بودند، همه ایستاده بودند و جُکهای خندهدار میگفتند و من هم قرار بود تمرکز کنم و صحنه رها کردن هاجر و اسماعیل را ایفا کنم که حس درونی بسیار متراکمی لازم داشتم. من باید تمرکز میکردم اما تا میآمدم تمرکز کنم به حرفهای بچهها خندهام میگرفت. هر چه تمرین میکردم نمیشد و در آخر کارگردان به دوربین حرکت داد، در این لحظه فرزند کوچک کارگردان که نقش اسماعیل را بازی میکرد، این بچه که میدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد، به شکل بداهه پرید و دامن لباس من را از ترس ماندن در بیان گرفت. کسی هم به او چیزی نگفته بود، همین حرکت این کودک در عرض یک ثانیه تمام آن حس را به من داد و من حتی بغض کردم و این پرتگاه حسی که لازم داشتم در ثانیه به من منتقل شد و ماجرا ختم بخیر شد.
او بیان کرد: در این فیلم از ۱۸ تا ۹۰ سالگی حضرت ابراهیم (ع) را بازی کردم و گریمهای متعددی داشتم که سنگین بود و زمان زیادی صرف آنها شد.
صادقی بازی کردن در نقشهای مهم به ویژه نقش یک پیامبر را سخت و در عین حال ترسناک دانست و گفت: وقتی در فیلم «ابراهیم خلیلالله» دعوت به همکاری شدم و چون نقش مامون را هم بازی کرده بودم، گفتند شما در این فیلم قرار است نقش نمرود را بازی کنید، من کار را خواندم و گفتم من میخواهم نقش حضرت را بازی کنم، اما گفتند نمیشود، تو مامون را بازی کردی و مناسبتر این است که نمرود را بازی کنی، مخالفت کردم و گفتم من را گریم کنند از من عکس بگیرند و اگر خوب نبود نقش نمرود را بازی میکنم. این اتفاق افتاد و همه پسندیدند در واقع خودم داوطلبانه به دهان شیر رفتم. واقعا بعضی نقشها ترسناک است و اگر درنیاید خیلی خوب نخواهد بود.
او سریال «ولایت عشق» را یکی از کارهای مورد علاقهاش دانست که سه سال زمان برای فیلمبرداری آن سپری شد. او همچنین فیلم «ابراهیم خلیلالله» و «امیرکبیر» را از آثار مورد علاقهاش دانست.
صادقی درباره ایفای نقش مأمون در «ولایت عشق» توضیح داد که این نقش دو روز مانده به شروع کار با وجود گزینههای مختلف به وی پیشنهاد شده بود و به همین دلیل دشواریها و حساسیتهایی داشت که او را با ترس ایفای این نقش هم همراه کرده بود.
این بازیگر از «مختارنامه» هم یاد کرد که شش سال برای ساخت آن با این پروژه همکاری داشته است.
صادقی از دشواری حسگیری در کارهای تاریخی با دمای ۵۰ درجه گریم و لباسهای سنگین هم گفت و یادآور شد: فیلم «ابراهیم خلیلالله» دشوارترین گریم بود که زمان زیادی صرف آن شد و به ویژه صحنههای انتهایی کار که با پوست، موی من را میپوشاندند و موی دیگری روی آن میچسباندند و دو نیم و سه ساعت زمان برای گریم زمان صرف آن میشد.
صادقی لحظههای تکاندهنده آثار تاریخی که در آنها به ایفای نقش پرداخته را مرور کرد و از فیلم «ستاره خضراء» محمدرضا ورزی یاد کرد که درباره یک راهب نصرانی است و لحظه تکاندهندهای را با خود به همراه دارد که شبی را با سر مبارک امامحسین(ع) به سر می برد و در نهایت مسلمان می شود.
او گفت: در فیلم امام رضا (ع) هم آن صحنه نهایی و آن جام زهر که داده میشود صحنه عجیبی بود و من را اذیت میکرد. در فیلم ابراهیم خلیلالله (ع) هم رها کردن بچه در بیابان و ذبح اسماعیل هم حالات عجیبی بود.
صادقی با بیان اینکه این روزها مشغول تدریس است و فعالیتی در عرصه بازیگری ندارد، درباره اینکه دورههای بازیگری که خارج از ایران برای بازیگری گذرانده چقدر به درد سینمای ایران میخورد، گفت: خیلی به درد میخورد. بازیگری مقوله علمی و پیچیدهای است و قطعا لازم است هنرجویان ما در این زمینه تحصیلات داشته باشند. بازیگری یک زبان بینالمللی دارد اما دانشجوی ایرانی و هنرجوی ایرانی عجله دارد و یک شبه میخواهد راه را طی کند. خیلی از هنرجوها را میبینم که صرفا میخواهند با یک کارگردان دوره آموزش بازیگری را طی کنند، تا خیلی زود با همان کارگردان همکاری کنند اما نکته اینجاست که این کار سختی نیست بلکه ماندگاری در بازیگری کار دشواری است و مهم است که بازیگر در آن بماند و مردم او را بپذیرند. بازیگری زمان براست و ۲۰ سال زمان میبرد که فردی در این عرصه سیقل، آماده و فرهیخته شود.
صادقی که در برنامه «۱۰۰۱» شبکه نسیم حضور داشت، در پایان گفت: ورود به عالم بازیگری یا با هدف رشد است یا شهرت که اگر هدف شهرت باشد این غلط است چرا که فرد دچار تزلزل میشود اما اگر برای رشد باشد از ابتدای آموزش تا انتهای بازیگری لذت میبرد؛ چراکه احساس میکند تکامل پیدا میکند. حتی تمرین کردن و دوران اتود زدن در دوره آموزش شیرینتر از دوره بازیگری است، اگر با نیت شد باشد.
انتهای پیام
نظرات