به گزارش ایسنا، این داستاننویس در صفحه مجازی خود با عنوان «رضا امیرخانی، روزنوشت شبیخون» نوشته است: «برای اولین بار به پیامرسان داخلی میپیوندم. هر بار وقتی به آن نزدیک میشدم به یاد میآوردم که ساخته شده است تا اولا بازویی باشد برای خودتحریمی و عدم ارتباط با جهان و در ثانی و مهمتر تا بنبستی باشد برای فقدانِ ارتباط داخلی با غرضِ سیاسی. یعنی اصولا با هر بحرانِ سیاستِ داخلی و در فقدان دسترسی به پیامرسانِ بینالمللی، پیامرسانِ داخلی، موضوعیت پیدا میکرد. همین باعث میشد که اصولا پیوستن به پیامرسانِ داخلی مساوی و معادل باشد با پذیرشِ ارادهی قدرتِ سیاسی؛ و من آن را نمیپسندیدم. اولین بار است که دلیلی غیر از دلایل بالا، پیامرسان بینالمللی را محدود کرده است. شاید من با این دلیل امنیتی موافق نباشم، یا آن را کافی ندانم، اما به هر حال در این شرایط کشور باید از این پنجرهی نیمهباز استفاده نمود.
دیدهام که بسیاری از خبرنگاران و مسوولان اینترنت بیفیلتر دارند و پیشتر نیز بارها به من چنین پیشنهادی داده بودند؛ نخواستم. اینترنت امروز مشابه است با آب و برق و گاز... خانهی همسایه خاموش باشد و چراغهای خانهی من روشن؟! این تبعیضِ بویناک را هرگز نمیپسندم. اگر کسی قرار است با مردم رابطه بگیرد چرا باید چنین نامردمی کند؟
در نیمهشبِ سیام خرداد هزار و چهارصد و چهار و در هفتهی اول تهاجم اسراییل به صورت موقت کانال لوح ایلغار را راه میاندازم. فعلا این پایگاهِ رسمی رضا امیرخانی است در بله؛ اما ممکن است که رفقایم نیز در آن بنویسند. باور دارم که روزهای سختی را در پیش رو داریم و جز با همبستهگی نمیتوانیم این مسیر را بپیماییم.
اینجا را باید در روز و در ساعت داوری کرد. ای بسا نظری که بیست روز پیش در ایران جرمانگاری میشد، و بیست روز بعد همان نظر، آرزویی بر باد رفته باشد...»
* این متن بدون تغییر رسمالخط رضا امیرخانی است.
انتهای پیام
نظرات