محمد رحیمی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه اتفاقات روزهای اخیر پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران سبب ایجاد همبستگی اجتماعی بیشتری شده است، درباره این موضوع توضیح داد: مسألهای که قبل از هر چیزی باید به آن توجه داشته باشیم این است که همبستگی اجتماعی ایجاد شده چه در فضای مجازی و چه در حوزههای عمومی قابل تقلیل به گروه و جریان سیاسی و ایدئولوژی خاصی نیست، بلکه ناشی از تعلق به وطن و میهندوستی و یک کلمه «ایران» است.
کاهش شکاف اجتماعی در سایه جنگ
او با بیان اینکه جنگ به عنوان یک بحران اجتماعی، معمولاً نقش دوگانهای در همبستگی اجتماعی ایفا میکند، ادامه داد: از یکسو با ایجاد دشمن مشترک و بسیج عمومی، پیوندهای اجتماعی را تقویت میکند و از سوی دیگر ترس و بحرانهای روانی ناشی از شرایط جنگی در کنار فشار جریانهای سیاسی اپوزیسیون، میتوانند باعث گسستهای اجتماعی شوند. واکنشهای گسترده گروههای مختلف اجتماعی در فضای مجازی نشان میدهد که این حمله به عنوان تهدیدی مشترک، وحدت و مقاومت ملّی را تقویت کرده است.
نقش حاکمیت در پساجنگ چیست؟
این استاد دانشگاه افزود: به اعتقاد بنده با وجود نگرانیها درباره پیامدهای امنیتی و اقتصادی، این بحران به عنوان فرصتی برای تقویت انسجام اجتماعی و سیاسی و کاهش شکافهای اجتماعی در داخل کشور است. این رویداد در کوتاهمدت موجب افزایش حس همبستگی ملّی در میان ایرانیان شده است، زیرا تهدید خارجی مشترک معمولاً انسجام داخلی را تقویت میکند. با این حال جهت ترمیم شکافهای اجتماعی نیازمند سیاستگذاریهای اجتماعی مناسب در شرایط پساجنگ از سوی حاکمیت هستیم. این ترمیم نیازمند اراده قوی و برنامهریزی دقیق از سوی نظام حکمرانی است، چرا که حاکمیت با برخورداری از بیشترین قدرت، مسئولیت اصلی در بازسازی اعتماد و سرمایه اجتماعی را بر عهده دارد.
افزایش همدلی فارغ از گرایشهای سیاسی
او ادامه داد: پس از حمله اسرائیل، جامعه ایران شاهد تقویت قابل توجه همبستگی اجتماعی بود که در قالب افزایش مشارکتهای اجتماعی و حمایتهای گسترده مردمی بروز یافت. این همبستگی از طریق حضور پرشور اقشار مختلف در تجمعات میدانی و مناسبتهای ملّی و مذهبی به نمایش گذاشته شد و نشان داد که تهدید خارجی میتواند عامل وحدت و انسجام ملّی باشد. علاوه بر این، ابراز همدلی با خانواده شهدا و پرهیز از دامن زدن به اختلافات داخلی، فضای همدلی و حمایت متقابل را تقویت کرد. در فضای مجازی نیز پیامهای فراگیر وحدت و دعوت به آرامش نقش مهمی در مدیریت روانی جامعه ایفا کرد و مانع از تشدید تنشهای اجتماعی شد.
رحیمی گفت: این واکنشها بیانگر آن است که جامعه ایران فارغ از گرایشهای فکری، در مواجهه با بحرانهای امنیتی، با افزایش مشارکت اجتماعی و حمایتهای متقابل، همدلی و مدیریت فضای روانی، توانسته است انسجام خود را حفظ و تقویت کند و در شرایط بحران، انسجام و وحدت ملّی را در اولویت قرار میدهد. به تعبیر دورکیم _جامعهشناس_ در شرایط بحران، ارزشها و باورهای مشترک جامعه تقویت میشود و افراد احساس تعلق و وحدت بیشتری نسبت به کل اجتماعی پیدا میکنند.
او با بیان اینکه در فضای مجازی، تولید و انتشار پیامهای همبستگی و دعوت به آرامش، نقش «کنشهای نمادین» را ایفا میکند که به بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل کمک میکند، اظهار کرد: حمایتهای گسترده از خانواده شهدا و ابراز همدلی میان اقشار مختلف، نمونهای از «پیوستگی اجتماعی» است که از طریق شبکههای روابط اجتماعی تقویت میشود و به کاهش شکافهای اجتماعی میانجامد. در مجموع، این واکنشها بیانگر فرآیندهای بازتولید سرمایه اجتماعی، انسجام فرهنگی و همبستگی اجتماعی در سطح کلان است که جامعه را در مواجهه با بحرانهای امنیتی و تهدیدات خارجی مقاومتر میسازد.
گسترش مفهوم مقاومت فراتر از واکنشهای نظامی
این استاد دانشگاه به نقش تجربه هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: فرهنگ مقاومت در ایران که در طول هشت سال دفاع مقدس شکل گرفت، در حمله اخیر نیز به مثابه یک پدیده اجتماعی- فرهنگی کلیدی، بازتولید شده و توانسته با نهادینهسازی ارزشهای دینی، ایثارگری و وحدت ملّی، همبستگی اجتماعی را به طور چشمگیری تقویت کند. این فرهنگ مبتنی بر باورهای دینی، توانسته است اقشار مختلف جامعه را فارغ از تفاوتهای قومی و مذهبی و اختلافات حزبی در برابر تهدید خارجی متحد ساخته و روحیه خودباوری و مقاومت جمعی را ارتقا دهد.
او افزود: به این ترتیب، مقاومت تنها به یک واکنش نظامی محدود نمانده، بلکه به یک کنش اجتماعی فراگیر تبدیل شده که انسجام ملّی را تحکیم کرده و به عنوان یک سرمایه اجتماعی، قدرت بازدارندگی ایران را در برابر تهدیدات منطقهای و بینالمللی تقویت کرده است. این بازتولید فرهنگ مقاومت، ضمن تثبیت هویت جمعی و تقویت روحیه ایثار، الگویی برای مقاومت مردمی ایجاد کرده و نقش مهمی در حفظ استقلال و اقتدار کشور ایفا کرده است.
این جامعهشناس با بیان اینکه در جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، شبکههای اجتماعی نقش مهم و تأثیرگذاری در شکلدهی افکار عمومی و همبستگی اجتماعی ایفا کردهاند، گفت: اما این نقش دوپهلو بوده است. از یک سو کاربران ایرانی با انتشار گسترده پیامهای حمایتآمیز، پرچم کشور و هشتگهای مرتبط، تلاش کردهاند وحدت ملّی و همبستگی داخلی را تقویت کنند؛ اما در عین حال این فضا باعث بروز شکافها و مرزبندیهای عمیق میان گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی شده است، به طوری که واژههایی مانند «وطنفروش» و «میهنپرست» به شدت در شبکهها به کار میرود و اختلافات داخلی را برجستهتر کرده است.
دوگانگی در شبکههای اجتماعی به واسطه جنگ روانی رژیم صهیونیستی
او ادامه داد: از سوی دیگر، شرکتهای بزرگ پلتفرمهای اجتماعی مانند اینستاگرام، شبکه ایکس و... تحت فشار رژیم صهیونیستی، محتواهای مرتبط با ایران را سانسور میکنند و اجازه انتشار برخی پیامها و تصاویر را نمیدهند که این امر به تضعیف صدای ایرانیان و کاهش همبستگی اجتماعی در سطح جهانی منجر شده است. همچنین، اسرائیل با استفاده از حسابهای رسمی، رباتها و تکنیکهای جنگ روانی در شبکههای اجتماعی، روایت غالب خود را شکل میدهد و با کنترل شدید رسانهها و خبرنگاران، جریان اطلاعات را محدود میکند. این شرایط باعث شده که شبکههای اجتماعی هم به ابزاری برای تقویت همبستگی ملّی و هم میدان نزاع روایتها و تفرقه تبدیل شوند و مدیریت هوشمندانه و مسئولانه این فضا برای حفظ انسجام اجتماعی و مقابله با جنگ روانی ضروری باشد.
جنگ در بلند مدت چه تاثیری بر همستگی دارد؟
رحیمی درباره تاثیر این جنگ در بلندمدت بر فرهنگ عمومی و حس همبستگی در ایرانیان، بیان کرد: حمله اسرائیل به ایران از دیدگاه جامعهشناسی میتواند در کوتاهمدت به تقویت همبستگی اجتماعی و افزایش حس هویت ملّی منجر شود، زیرا تهدید خارجی معمولاً موجب کنار گذاشتن اختلافات داخلی و ایجاد وفاق ملّی میشود؛ با این حال، پیامدهای بلندمدت این بحران به شدت وابسته به نحوه مدیریت آن است. اگر حاکمیت ضمن قدرشناسی از حفظ یکپارچگی و پرهیز از نفاق شهروندان، با شفافیت و مسئولیتپذیری نسبت به رفع نیازها و دغدغههای شهروندان اقدام کند و رسانهها نیز نقش سازندهای در مدیریت تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایفا کنند، امکان حفظ انسجام اجتماعی و کاهش تأثیرات منفی روانی در بلند مدت وجود دارد.
فرصت و تهدید؛ دو روی سکه حمله صهیونیستها
او افزود: اما در صورت ادامه تهدید، تبعات ناشی از جنگ و ضعفِ احتمالی در مدیریت بحران در این شرایط میتواند به افزایش اضطراب، بیاعتمادی و شکافهای اجتماعی منجر شده و فرهنگ عمومی را دچار آسیب کند. بنابراین؛ حمله مذکور هم فرصتی برای تقویت وحدت ملّی و هم تهدیدی بالقوه برای تضعیف همبستگی اجتماعی است که سرنوشت آن در گرو عملکرد بازیگران اجتماعی و سیاسی جامعه خواهد بود.
این استاد دانشگاه درباره موانعی که ممکن است مانع تقویت بیش از پیشِ همبستگی اجتماعی در این بحران شوند نیز توضیح داد: موانع اصلی تقویت همبستگی اجتماعی در این بحران شامل برخی مشکلات معیشتی است که فشار روانی و نگرانی درباره آینده را افزایش میدهد، همچنین اختلالات زیرساختی مانند محدودیت اینترنت و توقف پروازها حس ناامنی را تشدید میکند. نبود هماهنگی در پیامرسانی فعالان اجتماعی و رسانهها نیز مانع ایجاد وفاق ملّی میشود، زیرا بدون پیامهای شفاف و هماهنگ، همبستگی کاهش مییابد. علاوه بر این، جنگ روانی دشمن با هدف ایجاد ترس و تفرقه، انتشار شایعات و اخبار نادرست و فشارهای روانی ناشی از ترومای تاریخی جامعه، از دیگر عوامل تضعیفکننده همبستگی اجتماعی هستند.
انتهای پیام
نظرات