• سه‌شنبه / ۴ شهریور ۱۴۰۴ / ۰۸:۴۴
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404060401692
  • خبرنگار : 71999

کلمات برای ساختن تمدن است نه ویرانگری!

کلمات برای ساختن تمدن است نه ویرانگری!

به تازگی ویدئویی توسط زینب موسوی که سال‌هاست با نام «امپراتور کوزکو» در عرصه طنز و کمدی در فضای مجازی فعالیت می‌کند، منتشرشده که در این ویدئو او در توهینی آشکار کلمات ناپسندی را به حکیم فرزانه توس، ابوالقاسم فردوسی نسبت می‌دهد و در ادامه ابیاتی را می‌خواند و تمسخرها همچنان ادامه می‌یابد.

به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: توهین به مفاخر ملی و میراث ادبی، نه جسارت است، نه طنز و نه هنر، بلکه نشانه‌ای آشکار از سقوط فرهنگی فرد یا افراد است. ماجرا از این قرار است که به تازگی ویدئویی توسط زینب موسوی که سال‌هاست با نام «امپراتور کوزکو» در عرصه طنز و کمدی در فضای مجازی فعالیت می‌کند، منتشرشده که در این ویدئو او در توهینی آشکار کلمات ناپسندی را به حکیم فرزانه توس، ابوالقاسم فردوسی نسبت می‌دهد و در ادامه ابیاتی را می‌خواند و تمسخرها همچنان ادامه می‌یابد. بی تردید به سخره گرفتن یک نابغه ادبی که تمام عمرش را برای زبان و ادبیات فارسی صرف کرده است چیزی جز تحقیر و خودزنی فرهنگی، ملیت، واژه و معنا نیست. بی‌تردید این طنزپرداز یا بنا به قولی استندآپ کمدین، این روزها حافظه فرهنگی و تاریخی یک ملت را در پای شهرت‌طلبی خود قربانی کرده است.

کلمات برای ساختن تمدن است نه ویرانگری
فردوسی، در شاهنامه، با وسواس فراوان واژه‌ها را هنرمندانه می‌تراشد و در ساختار جملاتی موزون و حماسی می‌نشاند. زبان او، زبان شکوه است و معنا. در مقابل، آنچه در ویدئوی اخیر رخ داد، نمونه‌ای از ابتذال گفتار است؛ جایی که معنا و واژه‌ها تحقیر و زبان به ابزار تخریب بدل می‌شود. این تضاد، نه‌فقط ادبی، بلکه فرهنگی است. فردوسی در طول عمر خود از کلمات برای ساختن تمدن و فرهنگ ایرانی بهره برده است و این طنزپرداز برای ویرانگری.
دیگرتخریبی یک استراتژی برای کسب شهرت
در بازی اخیر این طنزپرداز حکیم فردوسی، قربانی کسب شهرت است. در عصر سلطه گری شبکه‌های اجتماعی، در برخی موارد، کسب شهرت از مسیر خلاقیت و دانش نمی‌گذرد، بلکه از مسیر جنجال، شوک و تخریب عبور می‌کند. در این میان حمله به مفاخر فرهنگی، شاید یکی از سریع‌ترین راه‌های کسب شهرت به شمار بیاید زیرا این نمادها در ناخودآگاه جمعی ما حضور دارند و حس کنجکاوی و توجه تعداد زیادی از مخاطبان را برمی‌انگیزد و مخالفان و موافقان و رسانه‌ها بدون هیچ هزینه‌ای پای تبلیغ غیرمستقیم و شهرت آفرینی برای فردی که آغازگر این حرکت‌ها بوده، می‌آیند. این واکنش‌ها، اگرچه منفی، اما همان چیزی است که افراد شیفته شهرت از آن به‌عنوان ابزاری مؤثر استفاده می‌کنند و هدف آن‌ها چیزی نیست جز ایجاد تعامل، هیجان و شمار بالای بازدیدها.
خطر عادی‌سازی تخریب میراث ادبی
اتفاق اخیر و تولید چنین محتوایی فراتر از یک شوخی نابه‌جاست. این رفتار نشانه‌ای نگران‌کننده از روندی است که می‌تواند به عادی‌سازی توهین به نمادهای فرهنگی و تاریخی منجر شود. فردوسی، نه‌فقط یک شاعر، بلکه یکی از ستون‌های اصلی هویت ملی ماست؛ کسی که با خلق شاهنامه، زبان فارسی را از زوال نجات داد و در قالب شعر، بسیاری از گوشه‌های هویت ایرانی را از زیر آوار فراموشی بیرون کشید و برای آیندگان به یادگار گذاشت.
امینی: این ها دچار کج اندیشی هستند
اما این اتفاق با واکنش متعدد فعالان فرهنگی و ادبی همراه شد. از جمله اسماعیل امینی، طنزپرداز  و مدرس دانشگاه در مطلبی نوشته است: « آسمان و ریسمان بافتن و آن را تفسیر شعر نامیدن، خیالات و موهوماتی بی‌ریشه را به عنوان اصول مکتب مولوی و شمس منتشر کردن، حرف‌های سرگرم‌کننده را در قالب ریشه‌شناسی کلمات و تمثیل‌های زبان فارسی طرح کردن و از همه بدتر، برای مخدوش کردن چهره فردوسی، به فحاشی و بی‌ادبی روی آوردن، حاصل کج‌فهمی و کج‌اندیشی است. فراگیری ابتذال و گسترش جنجال و عربده و فحاشی، که روشی غیرانسانی برای ساکت کردن و انفعال و انزوای اهل فرهنگ و اندیشه است، با آن که ممکن است دستاوردهای آنی و شهرت ناگهانی داشته باشد ولی در نهایت هیچ برنده‌ای ندارد. در فضای سیطره ابتذال و فحش و بی‌حیایی، فرهنگ آسیب می‌بیند و محیط زیست فکری و فرهنگی آلوده‌تر و ناخوشایندتر از این که هست، خواهد شد.»
رضا ساکی، طنزپرداز هم در بخشی از مطلبش در صفحه اینستاگرامش با عنوان «در خدمت و خیانت کمدی» نوشته است: «هزل محترم است. مولوی، سنایی، عبید، ایرج، یغما، خاقانی، عمران صلاحی و... هزل گفته‌اند و سروده‌اند. هزل‌گویی معلمی است و تعلیم اخلاق است اما هزل درآوردن از چیزی که هزل نیست، لودگی است. بدیهی است که با شاهنامه می‌توانیم شوخی کنیم و باید شوخی کنیم و همان طور که قبلا هم گفته‌ام شاهنامه مقدس نیست. اما این مورد خاص از شوخی با شاهنامه، لوده است و لودگی ابتذال است. من هیچ مشکلی با هزل ندارم و از دوستداران هزلم اما هزل عرصه‌ هنرمندی است. شاید دشوارترین کار در انواع شوخ‌طبعی است. با این که یک خانم هزل بگوید هم مشکلی ندارم، مشکل من با لودگی است. این که به دم‌دستی‌ترین شکل ممکن، جلوی چشم هزاران بیننده این محتوای سخیف را بر زبان بیاوری، غم‌انگیز است.»
همچنین در واکنش به این توهین، صفحه‌ای منتسب به استاد محمدرضا شفیعی کدکنی با انتشار بیتی از اشعار وی اعتراض خود را ابراز کرد. این بیت با لحنی تلخ و انتقادی، وضعیت فرهنگی امروز را به تصویر می‌کشد: «زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد / عیارسنجی خورشید کار شب‌پره شد».

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha