به گزارش خبرنگار ایسنا، نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» امروز سه شنبه ۴ شهریور ماه به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با همکاری موسسه کار و تامین اجتماعی، معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت عتف، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن سینمای جوانان ایران در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.
در این نشست که دبیری آن برعهده اعظم دهصوفیانی بود، نادره رضایی -معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- با اشاره به نقش کمنظیر هنرمندان در دوران جنگ، به ذکر نمونههای عینی و ملموسی از این نقشآفرینی پرداخت.
رضایی به نقاشانی اشاره کرد که در روزهای پرالتهاب، در خیابانهای تهران و در حالی که صدای موشک به گوش میرسید، اقدام به کشیدن نقاشی دیواری کردند تا «بگویند حیات در محله زنده است»، این عمل، نمادی از امید و مقاومت بود.
وی به نقش بیبدیل موسیقی در آن ایام پرداخت و گفت: در کنار هنرمندان برجسته موسیقی اصیل، هنرمندان پاپ همچون آقای چاووشی قطعاتی اجرا کردند که تکاندهنده بود و جامعه را با خود همراه کرد.
رضایی با اشاره به نقش بیسابقه نسل نو و هنرمندان رپ در دوران دفاع اخیر، گفت: اگر بستر مجوز برای هنرمندان نسل معترض و منتقد موسیقی رپ فراهم نبود، رپرها به شکل شگفتانگیزی وارد میدان شدند. شاید ما کمتر نسل نو رپر را دغدغهمند ایران میدانستیم، اما در روزهای اول جنگ، بدون هیچ درخواستی از سوی ساختار رسمی، آنقدر پررنگ بودند که حتی یکی از روسای قوا در نطق پساجنگ به بازدید میلیاردی ویدیوهای رپرها اشاره کرد.
وی با تأکید بر غافلگیری مثبت جامعه هنری از این نقشآفرینی، افزود: کمتر جدیشان گرفته بودیم، کمتر فکر کرده بودیم که در جایی که ارزشهای ایرانی و هویتی باید به کار بیایند، این هنرمندان مقاومت خواهند کرد. به سهم خودم از آنان ممنونم و امیدوارم در ادامه مسیر، بیشتر از این ظرفیت بهره ببریم.
معاون امور هنری، اجرای علی قمصری زیر برج آزادی و در زیر موشکهای پیاپی را یکی از اثرگذارترین رویدادهای هنری آن دوران خواند و گفت: این اجرا، استرس و نگرانی را شکست و وحدت ایجاد کرد. این کاری بود که شاید هیچ سیاستمداری نمیتوانست انجام دهد.
رضایی به ایستادگی نصیر حیدریان رهبر ارکستر سمفونیک تهران اشاره کرد که علیرغم دریافت سه نامه از سوی وزارت خارجه اتریش برای بازگشت به وین، ماندن و رهبری ارکستر در ایران را انتخاب کرد.
به گفته او، اجرای ارکستر در آن شرایط، یکی از اثرگذارترین ویدیوهایی بود که در سطح بینالملل بازتاب گستردهای داشت.
وی همچنین از هنرمندان تئاتر تقدیر کرد که در یک کافه در تهران، با وجود تعطیلی عمومی، یک «تئاتر فشرده ۵ ساعته» را به صورت رایگان برای مردم به روی صحنه بردند تا فضایی برای همدلی و انسجام ایجاد کنند.
معاون وزیر ارشاد با جمعبندی این مثالها، از شکلگیری یک «جریان سوم» در هنرهای تجسمی و دیگر عرصهها خبر داد که دغدغهای دوگانه دارد: «عشق به ایران و مردمش» و «انتقاد از شرایط حاکم و ساختارهای مدیریتی».
به گفته رضایی، این جریان نه در چارچوب هنر رسمی و نه در دسته هنر معترض رادیکال جای میگیرد، بلکه هدفش «پیشبرد ایران» است.
وی در پایان سخن با استناد به دادههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در دیماه ۱۴۰۲، تأکید کرد که دولت در شرایط سخت اقتصادی کنونی، «راهی جز گشایشهای فرهنگی و هنری» برای ترمیم رابطه با مردم ندارد و باید صدای هنرمندان این جریان سوم را شنید و برای آنان بستر فراهم کرد.
از نگاه کردن به اخبار تکراری حالمان بهم میخورد
در ادامه این نشست علی میرفتاح -طراح گرافیک و نقاش ایرانی- در سخنانی عمیق و شاعرانه بر ضرورت بازگشت به «قصهگویی» و «آرمانگرایی» در هنر و ادبیات برای مواجهه با چالشهای هویتی و اجتماعی تأکید کرد.
وی با مروری بر تاریخ کهن قصهگویی در ایران، از «سمک عیار» و «امیرارسلان» تا فردوسی و مولانا، بر قدرت قصه در ساختن هویت ملی و اعتمادبهنفس جمعی پای فشرد و گفت: ما با «سمک عیار» کار میکنیم؛ «سمک» زنده است و میتواند بسیاری از مشکلات امروز ما را حل کند.
میرفتاح با انتقاد از «ترویج نیستی» به بهانه مبارزه با ایدئولوژی، هشدار داد که در این مسیر، «آرمانگرایی» نیز از بین رفته است و انسان بدون آرمان نمیتواند کار کند و ما به اسم زدن ایدئولوژی، آرمانگرایی را از بین بردیم.
این هنرمند با اشاره به نقش «دیگریسازی» در قصههای حماسی و مذهبی، آن را ضرورتی انکارناپذیر برای ایجاد انگیزه و وحدت در دوران دفاع مقدس خواند و افزود: در جنگ ۸ساله، طرف مقابل ما شیعه بود، اما اسمش را میگذاشتیم صدام یزید کافر. در واقع دیگریسازی میکردیم تا بتوانیم بجنگیم.
میرفتاح در بخش دیگری از سخنانش به «عادیشدن رنج» در رسانهها پرداخت و گفت: وقتی اخبار تکرار میشود، حوصله سربر میشود. کشته شدن ۱۶۰ نفر تبدیل به یک عدد میشود و کنار اعداد دیگر مینشیند. از نگاه کردن به آن حالمان به هم میخورد.
وی افزود: ما نیاز داریم آنچه را در این ۱۲روزه اتفاق افتاده به خوبی با زبان هنر روایت کنیم. اگر انقلاب فرانسه تبدیل به رمان نمیشد، چه میشد؟ بپذیریم که ما برای انقلاب ۵۷ و جنگ ۸ ساله ادبیات مناسبی تولید نکردهایم.
این نقاش در پایان تاکید کرد: هنر متعالی را نمیتوان برای هر سفره و بدون مقدمه باز کرد، بلکه باید فضایی ویژه و ظرفیتی مناسب برای درک آنها فراهم آورد.
دست به دست هم دهیم برای «امیدآفرینی»
در بخش دیگری از این نشست بهروز شعیبی - مدیرعامل انجمن سینمای جوان ایران- در سخنانی با تأکید بر لزوم «امیدآفرینی» و «جریانسازی هدفمند» در تولیدات فرهنگی و هنری، گفت: ابزار فرهنگ و هنر باید یک محیط امن ایجاد کند تا جامعه بتواند احساسات و تجربیات مشترک خود، مانند آنچه در «۱۲ روز» اخیر تجربه کرد، در قالب قصه بازگو و پردازش کند.
او با اشاره به پویش «وطن به روایت من» که انجمن متبوعش در میانه جنگ اخیر راه اندازی کرد، گفت: ما چهار یا پنج روز بعد از شروع جنگ، فراخوانی منتشر کردیم و بیش از ۲۰۰ فیلم کوتاه دریافت کردیم. این نشان میدهد که هنرمند همیشه در خدمت اجتماع است.
وی با اشاره به سخنان قبلی نادره رضایی درباره «تهنشینی» تجربیات، افزود: برای تبدیل این تجربیات به اثر هنری، به یک کلیدواژه مرکزی نیاز داریم. به نظر من، آن کلیدواژه امروز «امید» است. اما شرط اول این است که خود هنرمندان به فضایی که در آن کار میکنند و آیندهای که در آن قدم خواهند زد، امیدوار باشند.
شعیبی با بیان اینکه هنرمندان بخشی از جامعه هستند و دغدغههایی مانند نگرانی برای فرزندان و آینده را دارند، خاطرنشان کرد: اگر قرار است هنرمندان واقعیات را با رویکرد و دغدغه خودشان بازتاب دهند، باید فضای امنی برایشان فراهم شود.
مدیرعامل انجمن سینمای جوان در پایان با بیان اینکه همیشه فردی امیدوار به آینده بوده است، گفت: مطمئنم اتفاقات خوب به سرعت و با حضور انسانهای خوب رخ میدهد. مهمترین کار امروز این است که همه دست به دست هم دهیم برای امیدآفرینی.
تنها یک انبار امن برای حفاظت از میراث فرهنگی داریم
احمد محیط طباطبایی -پژوهشگر میراث فرهنگی- در بخشی از این نشست با اشاره به چالشهای حفاظت از آثار تاریخی در دوران جنگ اخیر، از کمبود فضاهای امن برای نگهداری میراث فرهنگی در بحرانها انتقاد کرد و گفت: تنها یک انبار استاندارد حفاظتی در کاخ گلستان داریم که مربوط به دوران جنگ هشت ساله است و طرحهای بعدی متوقف شده است.
وی با بیان اینکه موزهها در دوران جنگ به صورت خودجوش و با اتکا به نیروهای داوطلب اقدام به حفاظت از آثار کردند، افزود: حتی کلکسیونرهای شخصی مانند مازیار حسینی که ۸۰۰ ساز تاریخی دارد، مجبور شدند آثار را به روستاها منتقل کنند تا از خطر تخریب در امان بمانند.
محیططباطبایی با تأکید بر ضرورت ساخت انبارهای امن برای آثار تاریخی، خاطرنشان کرد: این آثار تنها متعلق به ما نیستند، بلکه متعلق به آیندگان هستند. وزارتخانهها و شهرداریها باید به جای تمرکز صرف بر ساخت برج، به فضاهای حفاظتی برای میراث فرهنگی بیاندیشند.
این پژوهشگر میراث فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش هویت ملی و تنوع فرهنگی در وحدت ایران اشاره کرد و گفت: هویت ملی ما مافوق هویتهای قومی و گروهی است و در بحرانها خود را نشان میدهد. همان گونه که در زلزله بم، مردم علاوه بر نجات جان انسانها، برای نجات ارگ بم نیز تلاش کردند، زیرا این بنا نماد هویت آنان بود.
وی با اشاره به تاریخ ایران، افزود: پیروزیهای بزرگ ما در تاریخ معمولاً در دفاع از میهن رخ داده است، آن هم زمانی که سربازان به کاری که انجام میدهند ایمان داشته باشند. این ایمان از باور به هویت ملی و فرهنگی نشأت میگیرد.
محیط طباطبایی در ادامه به مفهوم «پناهگاه» در بحرانها پرداخت و گفت: مهمترین پناهگاه، حمایت فردی و انسانیِ فردی از فرد دیگر است تا ترس و اضطراب به امید تبدیل شود.
وی با اشاره به تجربه زیسته مردم در بحرانهای اخیر، خاطرنشان کرد: در تهران، من میدیدم که چگونه یک کافه در میدان، به پناهگاهی امن تبدیل شده بود؛ قهوه درست میکردند، کیک میپختند و با نگاهی انسانی، فضایی برای گذرانِ امنِ زمان ایجاد میکردند. این صحنه حتی در موزهها نیز اتفاق افتاد.
این پژوهشگر میراث فرهنگی با نگاهی تاریخی افزود: در تاریخ ایران، شخصیتها به سیاهی و سفیدی مطلق تقسیم نمیشوند. این نگاهِ خاکستری به ما میآموزد که حتی در تاریکترین لحظات، میتوان به انسانیتِ فرد امیدوار بود.
محیط طباطبایی، با تأکید بر قدرت همبستگی انسانی، نتیجه گرفت که پناه دادن و پناه بردن به دیگری، کهنترین و مؤثرترین سازوکار بشر برای تبدیل ترس به امید است. این را باید پاس بداریم و ترویج کنیم.
او در پایان، خردمندانه جنگیدن را ویژگی قهرمانان ملی ایران دانست و گفت: رستم، بزرگترین قهرمان ما، با خرد میجنگد، نه فقط با زور بازو. این خرد و احترام به تنوع فرهنگی، سرمایه اصلی ما در طول تاریخ بوده است.
یک هشدار درباره «فراموشی نگاه انسانی» در روایت جنگ
در بخش دیگری از این نشست احمد دهقان -نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری- با مقایسه جنگ اخیر و دفاع مقدس، هشدار داد: نگاه انسانی، جزو فراموششدههای فرهنگ، سینما و ادبیات ماست. تا زمانی که به این نگاه نپردازیم، نمیتوانیم در روایت جنگ موفق باشیم.
وی با اشاره به مشابهتهای جنگ اخیر و دفاع مقدس، گفت: در هر دو مورد، مردم تصور نمیکردند حملهای اتفاق بیافتد. در جنگ هشت ساله، عراق تا نزدیکی اهواز پیشروی کرد و ما تحقیر شدیم، اما سپس روح جمعی ملت به غلیان درآمد و ظرف یک سال و نیم، تمام مناطق اشغالی آزاد شد.
دهقان با انتقاد از تبلیغات صرفاً ایدئولوژیک در روایت جنگ، افزود: تبلیغات برای زمان جنگ خوب است، اما برای روایت ماندگار هنری کافی نیست. ما نیاز به نگاه انسانی داریم؛ مانند زنی که در قصر شیرین با تبر از روستایش دفاع کرد. باید بپرسیم چه بر سر او آمد؟ چگونه خوابید؟ چگونه زندگی کرد؟
این نویسنده با اشاره به آمار ۶۰۰ هزار سرباز فراری در ماههای پایانی دفاع مقدس، تأکید کرد: همان روح جمعی که کشور را نجات داد، دچار گسست شد. ما باید بپذیریم که ملت همیشه در اوج نمیماند و این واقعیتی است که باید با نگاه انسانی به آن پرداخت.
دهقان با اشاره به ترجمه آثارش به انگلیسی، گفت: دنیا به روایتهای انسانی از جنگ نیاز دارد. تا زمانی که ما به جای اعداد و تبلیغات، به انسانهای پشت جنگ نپردازیم، روایتمان جهانی نخواهد شد.
وی با انتقاد از نگاه ایدئولوژیک و کلیشهای به مقوله جنگ، بر ضرورت پرداختی «واقعیتر» و «انسانیتر» به موضوع در سینما و ادبیات تأکید کرد.
این نویسنده با اشاره به احساس تحقیر در جامعه پس از جنگ گفت: وقتی با بسیاری از دوستان که اساتید جامعهشناسی هستند صحبت میکردم، این نکته که ما حس کردیم تحقیر شدیم را بسیار شنیدم. همین احساس، باعث میشد یک سری کنشها را نداشته باشیم، چون پاسخی برای این تحقیر شدن دریافت نمیکردیم.
دهقان در پایان با قدردانی از نادره رضایی، معاون امور هنری وزارت ارشاد، بر لزوم ایجاد فضایی برای بازتاب این نگاه جدید در تولیدات فرهنگی تأکید کرد.
نگران بازگشت به الگوهای پیشین پس از بحران هستیم
در بخش دیگری از این نشست علی ربیعی -دستیار رئیسجمهور در امور اجتماعی- با تقدیر از نقش هنرمندان به عنوان «میانداران فرهنگی» و «گروههای مرجع» در بحرانهای اخیر، هشدار داد: نگرانم فهم درستی از علل مقاومت صورت نگیرد و مسیر برعکس شود؛ همانگونه که قرآن میفرماید برخی افراد تا در میان تلاطم امواج هستند جور دیگری فکر میکنند، اما به محض رسیدن به ساحل امن، به الگوهای پیشین بازمیگردند.
وی با اشاره به نقش هوش فرهنگی و روح جمعی ملت ایران در شکست سناریوی تجاوز، افزود: بیگانگان فهم نادرستی از توان ملی ایران داشتند. حتی خود ما نیز گاهی از شدت این همبستگی شوکه شدیم.
ربیعی در ادامه با تجلیل از تلاشهای نادره رضایی، معاون امور هنری وزارت ارشاد، در ایجاد فصل مشترک بین دولت و جامعه هنری، گفت: متأسفانه هر مدیری که بخواهد آشتیکنان با جامعه فرهنگی برقرار کند، با بیمهری مواجه میشود. جامعه ایران بدون میانجیهای فرهنگی نمیتواند به انسجام برسد.
انتهای پیام
نظرات