به گزارش ایسنا، پیتر بردشاو در یادداشتش نوشته است: «بسیاری بر این باور بودند وقتی جدیدترین فیلم جیم جارموش جایزه اصلی شیر طلایی ونیز را گرفت، مستند-داستانی «صدای هند رجب» ساخته کوثر بنهنیه قربانی بیعدالتی شد، با این حال، اتهام بزدلی اخلاقی به هیات داوران سادهانگارانه و ناعادلانه است و در سینما هم «تشویق ایستاده» وجود دارد و هم «تصمیم داوران».
فیلم عجیبوغریب و دلنشین «پدر، مادر، خواهر، برادر» ساخته جیم جارموش در ونیز تنها شش دقیقه تشویق ایستاده دریافت کرد ــ هرچند شاید روزی لازم شود برای این زمانبندیها یک استاندارد تعریف کنیم! اما همین فیلم بود که شیر طلایی را از هیات داوران به ریاست الکساندر پین دریافت کرد.
فیلم «ماشین خردکننده» ساخته بنی سفدی (با بازی دواین جانسون در نقش یک مبارز آسیبدیده) جایزه بهترین کارگردانی را گرفت. «لا گراتزیا» ساخته پائولو سورنتینو (با شش دقیقه تشویق) جایزه بهترین بازیگر مرد را برای تونی سرویلو به ارمغان آورد جایی که در نقش رئیسجمهور خیالی ایتالیا ظاهر شد. «خورشید بر همه ما طلوع میکند» ساخته کای شانگجون (که تشویقهای ایستادهاش به نظر در محاسبات جایی نداشت) جایزه بهترین بازیگر زن را برای شین ژیلی گرفت.
اما فیلم کوثر بنهنیه، «صدای هند رجب» با تشویق خیرهکننده و بیسابقه ۲۳ دقیقهای همراه شد. اثری جسورانه که بر اساس تماس صوتی واقعی یک دختر پنجساله فلسطینی ساخته شده است؛ تماسی که او پیش از مرگ در غزه با صدایی لرزان از امدادگران کمک میخواهد و بازیگران نقش اپراتورهای درمانده آن سوی خط را ایفا میکنند. بسیاری از تماشاگران در سالن گریه میکردند و پیشبینی میکردند که دریافت شیر طلایی توسط این فیلم نقطه عطفی در افکار عمومی جهانی خواهد شد. داوران ونیز قدرت داشتند تاریخساز شوند. آیا این کار را نکردند؟
اما ماجرا اینگونه پیش نمیرود. «صدای هند رجب» تنها شیر نقرهای جایزه بزرگ هیات داوران (رتبه دوم) را گرفت؛ و همین باعث خشم کاربران مجازی شد که این تصمیم را عقبنشینی دانسته و حتی آن را نوعی تمایل «طرفدارانه نسبت به آمریکا» تعبیر کردند. اما واقعیت این است که هر تصمیم هیات داوران نوعی عقبنشینی است. همه داوریها ترکیبی از بدهبستان، مصالحه و پذیرش فیلمهایی است که شاید انتخاب اول کسی نباشند، اما هیچیک از داوران با آن مخالفت جدی ندارند. انتخابهای اجماعی واقعا نادرند.
کنجکاوم بدانم محمد رسولاف، داور ایرانی جشنواره، چه حسی داشت؛ فیلم او «دانه انجیر معابد» سال گذشته در کن بهعنوان برنده بالقوه جایزه اصلی معرفی میشد و میتوانست تاریخساز شود، اما به دریافت جایزه ویژه هیات داوران بسنده کرد.
در نشست خبری پرحرارت پس از اعلام جوایز، از الکساندر پین (رئیس هیات داوران) درباره گزارشهایی پرسیدند که یکی از داوران یعنی فرناندو تورس بازیگر برزیلی، به دلیل نادیدهگرفتن «صدای هند رجب» تهدید به استعفا کرده است. خبرنگاران باید تشخیص میدادند که پاسخ پین نوعی تکذیب بود یا نه: «یکی از داوران من تهدید به استعفا کرد؟ ... نه. فکر میکنم همه میدانیم که نباید هرچه را در فضای مجازی میخوانیم باور کنیم.»»
منتقد گاردین در ادامه نوشته است: «خود من بین فیلم جارموش و «صدای هند رجب»، جایزه را به هند رجب میدادم. اما انتخاب کلیام شاید فیلم «زیر ابرها» ساخته فرانچسکو رُزی بود (تأملی درباره تغییرات اقلیمی)، یا کمدی سیاه و فوقالعاده «انتخاب دیگری نیست» ساخته پارک چان-ووک (که حذفش از فهرست جوایز، خشم نمایندگان را در ونیز برانگیخت)، یا حتی فیلم ضدسلاح هستهای و پرانرژی «خانهای از دینامیت» ساخته کاترین بیگلو که احتمالا برای داوران بیش از حد عامهپسند بوده است.
در نهایت، «صدای هند رجب» اثری درخشان و بهموقع است، هرچند نگاه من به رویکرد مستند-داستانی آن کمی پیچیده بود ـ و تنها من اینگونه فکر نمیکردم. هر کسی که میشناسم موافق است که جوایز و مدالها در سینما، در پایان، چیزی جز نوعی مضحکه نیستند. پس شاید نباید چندان خشمگین شویم وقتی یک هیات داوران تصمیمی میگیرد که به مذاق ما خوش نمیآید. اگر «صدای هند رجب» در سالهای آینده همچنان دیده و مورد بحث واقع شود (زمانیکه فیلم جیم جارموش به فراموشی سپرده شده)، آنگاه این فیلم مهمترین جایزه خود را برده است.»
انتهای پیام
نظرات