بهادر زمانی در گفتوگو با ایسنا به شرح جزئیات تولید، چالشهای اکران و مضامین این اثر پرداخت و توضیح داد که به دستور اداره ممیزی، شخصیتهای «پدر و مادر» به طور کامل از نسخه نهایی فیلم حذف شدند.
او با تأکید بر اینکه این فیلم «بر اساس واقعیت ساخته شده» توضیح داد: اتفاقی که در این فیلم روایت میشود براساس واقعیت زندگی یک خانم هنرمند است، البته پایان قصه در واقعیت نبوده ولی من آن را دراماتیک کردم.
کارگردان فیلم «برکه خاموش» موضوع اصلی را «مسائل ورود یک دختر به جریان موسیقی» عنوان کرد و افزود: این فیلم را در نیمه اول سال ۹۹ ساختم و پروانه نمایش (مجوز) آن در سال ۱۴۰۰ صادر شد.
وی دلیل تأخیر چندساله در اکران فیلم را شرایط نابهسامان سینماها در دوران همهگیری کرونا دانست و گفت: همه سینماها بسته شده بود و تکلیف فیلمهای پشت درِ نمایش مشخص نبود. اکران این فیلم سال گذشته یک لطف الهی بود و به همکاری گروه «هنر و تجربه» و تلاشهای خودمان محقق شد.
او افزود: متأسفانه فیلمهایی با موضوعات اجتماعی مثل این، به دلیل فاصله دو سهساله تولید تا اکران، ممکن است از نظر مخاطب غیرقابل باور شوند، چون شرایط جامعه به سرعت تغییر میکند.
معضل بزرگ سینما: روایتگری گذشته به جای آیندهنگری
زمانی به یک معضل کلیدی در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: مشکل بزرگ ما این است که استانداردمان از جامعه عقبتر است. ما به جای زنگ خطر بودن یا مشوق چیزی که قرار است بیاید، داریم اتفاقاتی که افتاده و گذشته را روایت میکنیم. عملاً تولیدات ما از قالب فرهنگسازی خارج شدهاند.
کارگردان «برکه خاموش» به چالشهای ممیزی اشاره کرد و افزود: درخواست مجوز ما برای یک فیلم ۱۱۰ دقیقهای بود اما مجبور شدیم یک فیلم نیمهبلند از آن درآوریم. به دلیل ممیزی، یک عنصر دراماتیک حذف شد و ما ترجیح دادیم کل آن عنصر را دربیاوریم، زیرا وقتی پاسخی به یک سکانس حذف شود، خود آن سکانس سوالبرانگیز نیز باید حذف شود تا فیلم در هوا نماند. در نهایت فیلم به زیر ۹۰ دقیقه رسید.
زمانی در مورد جزئیات برخی از حذفیات فیلم توضیحاتی ارائه داد و خاطرنشان کرد: در نسخه قبل از ممیزی به خانواده این دختر پرداخته بودیم که اداره ممیزی آن را نپذیرفت. به ما گفتند: «خانوادهای که شما دارید تعریف میکنید برای ما تراز نیست و نمیتوانیم اشاعه چنین الگویی را در سینما بدهیم.» به همین دلیل مجبور شدیم خانواده را کلاً حذف کنیم و فقط مادربزرگ را نگه داریم. حتی بازیگران نقش پدر و مادر (خانم ساغر عزیزی در نقش مادر) به طور کامل از فیلم خارج شدند. این حذف گسترده باعث ایجاد مشکلات فنی در تدوین و تغییر ساختار قصه شد.
بهادر زمانی هسته مرکزی فیلم خود را اینگونه تشریح کرد: من یک "مثلث فاجعه" را در این فیلم تعریف میکنم که منجر به نابودی یک فرد میشود:
۱. خانواده فروپاشیده: پدر و مادری که از هم جدا هستند و از فرزند حمایت نمیکنند.
۲. نظام سیستماتیک و سلیقهای: قوانین و نگاههایی که بخشی و سلیقهای است.
۳. همکاران و فضای هنری: متأسفانه سوءاستفاده و فشار همکاران در حوزه هنر کم نیست. این سه ضلع باعث میشوند از هر ۱۰۰ نفری که وارد این عرصه میشوند، تنها یک نفر موفق شود و ۹۹ نفر دیگر با سرخوردگی و فجایع مختلفی روبهرو شوند.
پایانبندی تغییر کرد تا راه بسته نشود
او درباره پایانبندی فیلم نیز گفت: در نسخه اولیه قرار بود شخصیت اصلی خودکشی کند، اما من ترجیح دادم پایان به این شکل باشد که او نمیتواند راه هنری خود را ادامه دهد. تراژدی همینجاست. هدفم این بود که نشان دهم چگونه راه را بر آدمها میبندیم. البته که این پایان، یک جمله امیدبخش و تصویری قاطعانه از یک تراژدی است که باید بالاخره یک جایی شکل میگرفت.
زمانی در پایان از بازخوردهای ارزشمند روانشناسان خبر داد و گفت: تعدادی از روانشناسانی که فیلم را دیدهاند، پیشنهاد کردند این فیلم حتماً برای والدین بچههای بالای کلاس ششم و هفتم به نمایش درآید زیرا این فیلم نشان میدهد چطور یک نوجوان به سادگی با یک لبخند از سوی یک غریبه، ممکن است احساس امنیت کند و وارد مسیر نادرستی شود.
تیزر این فیلم را در ادامه ببینید:
انتهای پیام
نظرات