به گزارش ایسنا، با پایان یافتن هشت سال دفاع مقدس و پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» در تابستان ۱۳۶۷، خانوادههای بسیاری همچنان در انتظار خبری از فرزندان خود بودند؛ فرزندانی که در عملیاتها مفقود شده و هیچگاه به خانه بازنگشتند. بسیاری از رزمندگان در میدانهای نبرد به شهادت رسیدند، اما به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، شدت آتش دشمن، یا باقیماندن در مناطق میان دو جبهه، پیکر آنان به عقب منتقل نشد و در همان خاک جا ماند.

در سال ۱۳۶۹ هنگامی که آتش جبههها به کلی خاموش شد به ابتکار ستاد کل نیروهای مسلح، «کمیته جستوجوی مفقودان» به مسئولیت سردار سیدمحمد باقرزاده تشکیل شد. مأموریت این کمیته «تفحص پیکرهای مطهر شهدا» بود؛ مأموریتی دشوار، پرخطر و در عین حال سرشار از معنویت. از همان زمان، واژه «تفحص» به عنوان اصطلاحی آشنا وارد ادبیات دفاع مقدس شد.

مفهومی به نام «مادران چشمبهراه»
مفهوم «مادران انتظار» در تاریخ دفاع مقدس جایگاهی ویژه دارد. مادرانی که سالها قاب عکس فرزند را به سینه فشردند و هر بار در مراسم تشییع شهدا به امید یافتن نشانی از عزیز خود حاضر شدند. آنان با صبر و بردباری، الگوی ایستادگی شدند. روایتهایی چون مادر شهید «بهروز صبوری» که هر بار در مراسم تشییع به دنبال نشانی از پسرش میگشت، تنها نمونهای از این دریای بیپایان چشمانتظاری است.
سختیهای راه تفحص
عملیات تفحص شهدا بسیار دشوار بود. جستوجو در مناطق مینگذاریشده، باتلاقی یا صخرهای در گرمای سوزان جنوب و سرمای استخوانسوز غرب، هر لحظه تهدیدی برای جان نیروها محسوب میشد. بسیاری از تفحصگران با کمترین امکانات، اما با بیشترین عشق و اخلاص، در جستوجوی نور گام برداشتند.
بیشتر بخوانید:
آماری که باید درباره اسرای عراقی بدانید
آغاز شناسایی راویان شهادت شهدای غریب در اسارت
ماجرای سرقت اسناد مرتبط با اسرای ایرانی توسط آمریکا
یکی از پرسشهای رایج در تفحص، نحوه تشخیص پیکر ایرانی از عراقی بود. تفاوت در لباسها، تجهیزات همراه، نوع اسلحه، قمقمه، نارنجک، حتی اشعار اسلامی بر روی لباسهای ایرانیان از نشانههایی بود که جستوجوگران به آن استناد میکردند.
شهدایی که در پی یافتن هم شهید شدند
تفحص فقط یادآور بازگشت شهدا نبود؛ خود نیز عرصهای برای شهادت شد. دهها نفر از نیروهای تفحص، در جریان انفجار مینها یا حوادث گوناگون، به مقام رفیع شهادت رسیدند. آنان که در پی یافتن شهدا بودند، خود شهید شدند و به قافله نور پیوستند.

بر اساس آمار، تا اوایل دهه ۱۳۸۰ بیش از ۵۱ نفر از اعضای کمیته جستوجوی مفقودین به شهادت رسیدند و صدها نفر جانباز شدند. این آمار نشان میدهد تفحص، ادامه همان خط مقدم بود؛ خطی که در آن عشق به شهدا و خدمت به خانوادههای آنان بالاتر از هر خطری قرار داشت. بر اساس آنچه در سایت رسمی تفحص شهدا قرار دارد ۲۵ شهید راه تفحص سرباز و عمدتا تخریبچی بودهاند.
نخستین شهید تفحص
«سرباز وظیفه یحیی عبدالمحمدی» نخستین شهید گروه تفحص شناخته میشود. او از سربازان و نیروهای تیپ ۲۶ انصار در گردان شمالغرب بود که در ۲۵ اسفند ۱۳۶۹ در منطقه حاجعمران بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. یاد و نام او به عنوان آغازگر راه تفحص در تاریخ ثبت شد.

روایت چند سرباز شهید تفحص
شهید بیژن ابراهیمیمقدم: متولد ۱۳۵۵ در بیجار، در شهریور ۱۳۷۵ در قصرشیرین هنگام عملیات تفحص بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. او جوانی روستازاده، ساده و مؤمن بود که بهترین سالهای عمرش را صرف خانواده کرد و نهایتاً جانش را نثار آرمان شهداکرد.
شهید علیرضا حیدری: سرباز لشکر ۲۷ محمدرسولالله(ص) که با اصرار فراوان به گروه تفحص پیوست. در فروردین ۱۳۷۱ در فکه هنگام انفجار مین به آرزوی دیرینهاش رسید. او عاشق مداحی و ذکر اهلبیت(ع) بود و پس از شهادت، قطعه ۲۷ بهشتزهرای تهران میزبان پیکرش شد.
شهید احسان شاهینی: متولد ۱۳۵۸ در مشهد، دانشآموخته رشته ریاضی فیزیک، که به عنوان سرباز ارتش در خرداد ۱۳۸۰ در فکه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. مزارش در گرگان قرار دارد.
شهید قربانعلی جمشیدی: از اهالی هشترود، که پس از سالها رنج زندگی روستایی، در تیرماه ۱۳۷۲ در شلمچه به دلیل انفجار گلوله فرسوده به شهادت رسید.
شهید سعید ترکمان: پاسدار وظیفه از نهاوند که در دیماه ۱۳۷۲ در خرمشهر بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
شهید عباس ایرانیفرد: متولد ۱۳۵۰ در تهران، یازدهم اسفند ۱۳۷۰ در سومار هنگام مأموریت تخریب و پاکسازی بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
این اسامی تنها بخش کوچکی از فهرست بلند شهدای تفحص است؛ فهرستی که دهها سرباز، پاسدار وظیفه و نیروهای جهادی را در خود جای داده است.
جایگاه فرهنگی و معنوی تفحص
تفحص فقط یک اقدام انسانی و نظامی برای کشف پیکر شهدا نیست؛ بلکه جلوهای از فرهنگ دینی و اخلاقی جامعه ایرانی است. در اسلام توصیه شده که بدن اموات باید به خاک سپرده شود و رها کردن آنان بر زمین جایز نیست. شهدای دفاع مقدس نیز با وجود مقام والای خود نزد پروردگار، نیازمند تدفین شایستهاند. الگویی که جستوجوگران نور از واقعه کربلا گرفتند، تدفین سیدالشهدا(ع) و یارانش پس از سه روز بر زمین ماندن بود.
بیشتر بخوانید:
شهدای تفحص قهرمانان بشردوستی هستند
کاشتههای مرگ را این جوانان برداشتند+۱۴تصویر
حقایقی درباره کاوش پیکرهای شهدا/ کتاب «ردپایی در رمل» نقد و بررسی شد
از سوی دیگر، بازگشت پیکرهای شهدا، پیوند عاطفی میان نسلهای مختلف را زنده نگه میدارد. هر تشییع شهید تفحصشده به یک حماسه مردمی تبدیل میشود که در آن حضور هزاران نفر، تجدید بیعتی دوباره با آرمانهای انقلاب و اسلام است.
تفحص در خارج از مرزها
بخش مهمی از عملیات تفحص در خاک عراق انجام شد. مناطقی چون فکه، شلمچه، مجنون، طلائیه، حاجعمران و سومار از کانونهای اصلی جستوجو بودند. همکاری میان ایران و عراق بهویژه پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ گسترش یافت و امکان کشف پیکرهای بیشتری فراهم شد. حتی برخی افسران عراقی اسیر جنگ، بعدها اعتراف کردند که بیش از ۳۰ کشور در تجهیز عراق نقش داشتند و همین امر سبب شد بسیاری از پیکرهای شهدا در خطوط سخت و صعبالعبور باقی بمانند.
تداوم راه شهدا
امروز پس از گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ، گروههای تفحص همچنان در مرزها مشغول کارند. این تلاشها نه تنها وظیفهای انسانی در برابر خانوادههای شهداست، بلکه نمادی از وفاداری به ارزشهای ایثار و شهادت است. شهدای تفحص، چه آنانی که پیکرهای مطهر را یافتند و چه آنان که خود در این راه شهید شدند، گواهی زندهاند بر این حقیقت که مسیر دفاع مقدس با پایان جنگ بسته نشد. آنان نشان دادند که حتی پس از آتشبس نیز راه شهادت باز است و خدمت به شهدا، خود نوعی مجاهدت در راه خداست.
انتهای پیام
نظرات