• پنجشنبه / ۳ مهر ۱۴۰۴ / ۰۸:۴۵
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1404070301672
  • منبع : مطبوعات

تحلیل زیدآبادی از نوسان‌های غافلگیرکننده ترامپ/ گاه به راست و گاه به چپ می‌زند

تحلیل زیدآبادی از نوسان‌های غافلگیرکننده ترامپ/ گاه به راست و گاه به چپ می‌زند

نوسان موضع‌گیری‌های ترامپ در برابر چالش‌های بین‌المللی، امکانی برای درک خط مشی عملی او در هر حوزه‌ای فراهم نمی‌کند؛ گرچه خطوط کلان علایق ذهنی او کم و بیش آشکار است.

به گزارش ایسنا، احمد زیدآبادی در هم میهن نوشت: دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا خصلت غافلگیرکنندگی خود را همچنان حفظ کرده است. هنگامی که او دربارۀ یک مسئله اظهارنظر می‌کند، پیشاپیش نمی‌توان جهت‌گیری صحبت او را به درستی پیش‌بینی کرد.

او دربارۀ یک موضوع مشخص گاه به راست و گاه به چپ می‌زند. منظور این نیست که او رویکرد قابل درکی دربارۀ موضوعات بین‌المللی ندارد، بلکه به راه‌های مختلفی دربارۀ اجرای آن سیاست‌ها می‌اندیشد که ترکیب یا مراحلی از دیپلماسی یا اعمال زور است.

او به طور غیرمترقبه‌ای بین دعوت به صلح و آشتی از یک طرف و تهدید به استفاده از زور و قدرت نظامی از طرف دیگر در نوسان است و به همین جهت یک رهبر خارجی در دیدار با او نمی‌تواند مطمئن باشد که آیا مورد تمجید و تکریم او قرار خواهد گرفت و یا با نیش زبان او گزیده خواهد شد.

ترامپ این ویژگی خود را با سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل نیز به نمایش گذاشت. او دربارۀ مهاجرت، اروپا، سازمان ملل، جنگ روسیه علیه اوکراین، شناسایی استقلال کشور فلسطینی، جنگ غزه، مسئلۀ اتمی ایران و مسائل حاشیه‌ای دیگر در سازمان ملل صحبت کرد؛ صحبت‌هایی که عمدتاً جنبۀ اعتراضی داشت. 

ترامپ از وضعیت کنونی جهان ناراضی است اما به جای آنکه بکوشد حداقل در بین متحدان خود اجماعی برای حل برخی از مهمترین بحران‌های جهانی به وجود آورد، از تیزی و بی‌ملاحظه‌گی زبان خود برای ابراز نارضایتی‌اش از متحدان و غیرمتحدان خود بهره می‌گیرد.

ظاهراً رهبران جهان به تیزی زبان و رفتار گاه آزاردهندۀ او به نحوی خو گرفته و عادت کرده‌اند. به همین دلیل کمتر رهبری درصدد پاسخگویی مستقیم به او برمی‌آید؛ شاید به این امید که در سخنرانی بعدی‌اش جهت سخنان خود را تغییر دهد و شاید هم به این علت که برانگیختن عواطف فردی او علیه خود را به صلاح نمی‌دانند.

در هر صورت، نوسان موضع‌گیری‌های ترامپ در برابر چالش‌های بین‌المللی، امکانی برای درک خط مشی عملی او در هر حوزه‌ای فراهم نمی‌کند؛ گرچه خطوط کلان علایق ذهنی او کم و بیش آشکار است.

دونالد ترامپ در دور نخست ریاست‌جمهوری خود کوشید تا خود را به عنوان حلال نهایی بحران بغرنج و مزمن فلسطین معرفی کند. او برای مدت‌ها از تدوین طرحی سخن گفت که از نظر خودش «معاملۀ قرن» بود. با علنی شدن طرح او اما مشخص شد که راه‌حل مورد نظرش کاملاً به سود اسرائیل جهت‌گیری شده است. با این همه او «معاملۀ قرن» را مبتنی بر راه‌حل دو کشوری دانست گرچه حرفش در سطح جهانی خریداری پیدا نکرد.

ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش خود را وارث جنگ در نوارغزه می‌داند؛ جنگی که به زعم او مانند حملۀ روسیه به خاک اوکراین، اگر به جای جوبایدن خود او در کاخ سفید مستقر بود هرگز رخ نمی‌داد! از این جهت ترامپ به‌طور دائم از خواست خود برای پایانِ فوری جنگ در نوارغزه سخن می‌گوید و دوره به دوره وعدۀ قریب‌الوقوع بودن آن را می‌دهد، وعده‌ای که البته بعد از گذشت حدود ۹ ماه از ریاست‌جمهوری او، اثری از تحققش دیده نمی‌شود.

شرایط مورد نظر ترامپ برای پایان جنگ غزه هم همچنان مبهم است. او گاه همان شرایط دلخواه بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل را به عنوان شرط پایان جنگ اعلام می‌کند و گاه شخص نتانیاهو را برای ادامه جنگ مورد انتقاد قرار می‌دهد. ترتیبات امنیتی و اداری نوارغزه برای «روز بعد» از پایان جنگ هم در نزد ترامپ همچنان نامشخص است.

او ابتدا به طور متناوب از لزوم خروج فلسطینیان از نوار غزه و تبدیل این سرزمین ساحلی به  منطقه‌ای توریستی شبیه ریویرا یا موناکو آن هم تحت ادارۀ خودش سخن می‌گفت. مدتی است اما ترامپ ریویرا یا موناکوسازی از نوارغزه را مسکوت گذاشته و گفته می‌شود به طرح تونی‌بلر نخست‌وزیر سابق بریتانیا برای ادارۀ بین‌المللی نوار غزه در «روز بعد» تمایل پیدا کرده است.

این در حالی است که ترامپ فرصت انتقاد از متحدان غربی آمریکا برای شناسایی رسمی کشور مستقل فلسطینی در نطق خود در سازمان ملل را نیز از دست نداد. او شناسایی کشور فلسطینی را «جایزه به حماس» به دلیل حملۀ ۷ اکتبر دانست حال آنکه استراتژی حماس هیچگاه تأسیس کشور فلسطینی در اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ نبوده است و در عین حال، کشورهای مورد اشارۀ ترامپ، تشکیل کشور فلسطینی را به حذف کامل حماس از هرگونه ایفای نقشی در آیندۀ آن کشور مشروط کرده‌اند!

در واقع، ترامپ به چشم‌انداز مورد علاقۀ خود برای حل مسئلۀ فلسطین هیچ گونه اشاره‌ای نمی‌کند. ظاهراً او راه‌حل دوکشوری را حتی در چارچوب معاملۀ قرن خود منتفی می‌داند و همکارانش برای حمایت از الحاق بخش‌هایی از کرانۀ باختری به قلمرو اسرائیل اشتیاق نشان می‌دهند.

در مورد جنگ روسیه علیه اوکراین، ترامپ در ابتدای ورود دوباره‌اش به کاخ سفید، عملاً جانب ولادیمیر پوتین را گرفت تا آنجا که با متهم کردن ولودیمیر زلنسکی همتای اوکراینی خود به زمینه‌سازی برای جنگ جهانی سوم، او را بسیار رنجاند و نگران کرد.

ترامپ در نطق خود در سازمان ملل و صحبت‌های پس از آن اما رویکردی کاملاً متفاوت از گذشته در برابر روسیه از خود نشان داد. او به صراحت خواهان تحریم جهانی نفت روسیه، تشدید فشار اقتصادی علیه آن و کمک نظامی به اوکراین برای بازپس‌گیری خاک خود و حتی فراتر از آن شد و خرس روسی را با ببر کاغذی مقایسه کرد.

هدف ترامپ از بیان این نوع سخنان، شاید اعمال فشار به پوتین برای کشاندن او بر سر میز مذاکره با زلنسکی باشد، با این حال، ظاهراً رئیس‌جمهور آمریکا متقاعد شده است که روسیه از لحاظ اقتصادی و نظامی شکننده شده و با ادامۀ درگیری، احتمال وقوع جنگ جهانی سوم، دنیا را تهدید نمی‌کند.

در مورد جمهوری اسلامی ترامپ عمدتاً سخنان گذشتۀ خود را تکرار کرد. او مدعی شد که پیشنهادی «سخاوتمندانه» به طرف ایرانی ارائه کرده اما پاسخی جز تهدید متحدانش در منطقه دریافت نکرده است.

ترامپ نه از جزئیات پیشنهاد «سخاوتمندانه» خود به ایران حرفی به میان آورد و نه چشم‌اندازی از احتمالات پیش روی روابط دو کشور ترسیم کرد. او فقط برای صدمین بار تکرار کرد که اجازۀ دسترسی به سلاح اتمی به جمهوری اسلامی را نخواهد داد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha