به گزارش ایسنا، معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای ـ درباره فعال شدن مکانیسم «اسنپبک» توسط برخی کشورها یادآور شد که کمیتهای از کشورها مکانیسم «اسنپبک» را فعال کردند و فرآیند بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران عملا در جریان است. این وضعیت هم جنبه سیاسی/ دیپلماتیک دارد و هم جنبه اقتصادی و امنیتی و هم خیلی سریع میتواند در فضای خبری و شبکههای اجتماعی به احساس ناامنی، شایعهسازی و رفتارهای هیجانی بیانجامد و موجبات رفتارهای تکانشی افکارعمومی را فراهم آورد.
این مدرس سواد رسانه افزوده است: در ادامه ۱۲ اقدام عملی و قابل اجرا برای رسانهها که هدفشان کاهش اضطراب عمومی، جلوگیری از شایعهسازی و افزایش تابآوری اطلاعاتی است، ارائه خواهد شد؛ چراکه در چنین شرایطی هیجانزدگی رسانهها خود یکی از فرایندهای توسعه اطلاعات گمراهکننده و دستکاری شده خواهد بود:
۱: پیامهای رسمیِ روشن و مکرر /ترجیحا با یک سخنگوی مشخص
رسانهها باید پیامهای کلیدیِ واحد، ساده و مکرر از منابع رسمی معتبر (وزارت خارجه، بانک مرکزی، اصناف، مدیریت بحران و... ) پخش کنند تا خلاء اطلاعرسانی پر شود. از انتشار چند روایت رقیب که مردم را سردرگم میکند، پرهیز شود.
۲: توضیح «چهاتفاقی میافتد» با جزئیات عملی
بهجای شعارها، بخشهای مختلف در رسانهها یک باکس توضیحی داشته باشد: معنای عملی اسنپبک برای واردات دارو/سوخت/حسابهای بانکی/مسافرتها چیست و مردم امروز چه کاری باید انجام دهند (مثلا چطور پرداختهای برونمرزی را کنترل کنند یا آیا اسنپ بک یعنی گرانی یا کمبود یا... ا.).
۳: شفافیت درباره عدم قطعیت
رسانهها باید صادقانه درباره چیزهایی که معلوم نیست اطلاعرسانی کرده و آنرا از گمانهزنی جدا کنند. این رفتار اعتمادساز است و از شایعهسازی میکاهد.
۴: پیشخنثیسازی و مقابله با شایعات
فهرست مسائل محتمل (مثلا مسدود شدن کارتهای بانکی، کمبود دارو، افزایش قیمتها) را آماده و برای هرکدام پاسخ رسمی و دقیق و باورپذیر عرضه کنیم. همچنین بخش مخصوص «شایعهسنجی» روزانه داشته باشیم. پژوهشها نشان میدهد استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی و رسانهها در بحران میتواند انتشار شایعه را کاهش دهد.
۵: پیامهای همدلانه و حمایت روانی
در چنین شرایطی که موضوع به نظر دربرگیری بالایی دارد و امکان ایجاد اضطراب جمعی وجود دارد تسلی منطقی روانی و به دور از افراط در رسانه دارای اهمیت است. این جنس از رفتار رسانهای به معنای صداقت همدلانه است و رسانه نباید تنها بر روی تحلیل سرد سیاسی متمرکز باشد.
۶: از هِدینگِ هیجانی و عناوین ترسزا خودداری کنید
رسانههای رسمی و حرفهای باید از عناوین تحریکآمیز یا گمانهزنیهای «قطعی اما بدون منبع» پرهیز کنند؛ اینگونه تیترها واکنشها منجر به فعالسازی اثر گلهای شده و هجوم به بازارها را تشدید میکنند.
۷: کانالهای دوطرفه و نظرسنجی برای فهم نگرانیها
از پلتفرمها برای دریافت سریع سوالات و نگرانیهای مردم استفاده کنیم و پاسخهای کوتاه و عمومی بدهیم. این کار «کنترل روایت» را تقویت و از شایعات جلوگیری میکند.
۸: تمرکز بر اطلاعات کاربردی اقتصادی و معیشتی
مردم بیش از تحلیلهای ژئواستراتژیک به «امروز چهکار باید بکنم» نیاز دارند. به انتشار محتوای کاربردی که اضطراب را کاهش و رفتار دقیق را منجر میشود، بپردازیم.
۹: رصد و خنثیسازی شبکهایِ اطلاعات نادرست
تیمهای ریپورتینگ و fact-checking فعال باشند؛ با استفاده از مانیتورینگ شبکههای اجتماعی، باتها و موجسازها را شناسایی و محتوای خطرناک را سریع تکذیب یا تبیین کنیم. سکوت با اقدام دیرهنگام گاهی به مثابه بیعملی است و با هیچکاری نکردن تفاوتی ندارد.
۱۰: استفاده از اقناعشناسی مثبت و واقعگرایانه
بهجای تکیه صرف بر تهدید، چارچوبهایی بسازید که روی کنترلپذیریِ وضع تمرکز میکنند: «چه مراحلی در دست دولت است»، «چه کمکهایی در دسترس است» و «چه کارهایی مردم میتوانند انجام دهند» و...
۱۱: ایجاد پل میان مردم، کارشناسان و نهادهای رسمی
رسانه اگر نقش میانجی اطلاعاتی و آگاهسازی خود را در مواردی از این دست به درستی ایفا کند به مثابه انجام عملیات احیای افکارعمومی و خروج از حالت شوک است. مسوولیت رسانه برای محافظت و تامین بهداشت روانی مخاطب واجب است.
۱۲: برنامهریزی برای پیامهای بلندمدت و سنجش اثر
تهیه شاخصهای ساده (مثل میزان شایعات تکذیبشده، سطح نگرانی در نظرسنجیهای کوتاه، نرخ مراجعه به منابع رسمی) و گزارش روزانه/هفتگی درباره وضعیت اطلاعرسانی تا استراتژی اصلاح شود. پژوهشها نشان میدهد پایش و ارزیابی در مدیریت بحران اطلاعاتی حیاتی است.
انتهای پیام
نظرات