به گزارش ایسنا, نشست «عروسکهای نخی: از سنتهای کهن ایران و جهان تا بازتابهای معاصر» روز یکشنبه ۶ مهرماه با حضور ابراهیم گلهدار زاده، سیاوش ستاری، امیر سلطان احمدی، پوپک عظیمپور و غزل اسکندرنژاد در سالن کنفرانس مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و نازیلا نوریشاد مدیریت این جلسه را بر عهده داشت.
نازیلا نوری شاد در ابتدای نشست با تاکید بر تاثیر هنر سنتی بر هنر معاصر گفت: هنر نمایش عروسکی، هر روزه در حال نو شدن است و بیوقفه مرزها را میشکند و رو به افقهای تازه دارد. در روزگاری که با سرعت پیش میرویم و تکنولوژی بر همه ابعاد زندگی ما غلبه کرده، گاهی شاید این پویایی و قدرت بیان هنر در عصر معاصر و ریشههای عمیق آن در خاک سرزمینهایی که از تماشای نقالی، خیمه شب بازی و گونههای دیگر نمایشی سیراب میشوند را فراموش کنیم اما با نگاهی به نمایش سنتیمان نه تنها تاریخ را ورق میزنیم بلکه درسهای بنیادی در مورد هویت، فرهنگ، اجتماع و حتی روان انسان را یاد میگیریم.
او ادامه داد: در نهایت به جرات میتوان گفت که پایههای هنر معاصر ما بر شانه نمایشهای آیینی و سنتی استوار است، از تکنیکهای روایتپردازی گرفته تا شیوههای تعامل با مخاطب، بیان مفاهیم عمیق، عرفانی و فلسفی در جهانی با حداقل امکانات که همه و همه از هنرهای کهن ایران ریشه میگیرند. بنابراین هنرمند معاصر نیازمند این است که از این گنجینهها بیاموزد و آن آموختهها را به منصه ظهور برساند.
گله دار زاده، مدیر نشستهای تخصصی بیست و دومین جشنواره بینالمللی نمایش آیینی سنتی هم با بیان اینکه آیا عروسک ها خود ما یا چیزی بیرون از ما هستند؟ افزود: اولین رد پای ایده یک آدم کوچکتر و بیرون از من به دورانی از تاریخ بازمیگردد که بشر باور جادویی دارد. با این حال پیدا کردن ریشه ایده عروسکها در جهان به نظر من، کار هیچ دیرینهشناس یا باستانشناسی نیست. اینکه عروسکها میتوانند درست شبیه ما شوند برای من نکتهای حیاتی و مهم است به این دلیل که این تصور که عروسک چیزی یا کسی جدای از من است باعث میشود که نگاه دیگری به آن داشته باشیم و همین امر سبب ساز چالشی است که امروز با آن روبرو هستیم و نگرانیم که نکند این هنر سنتی مورد توجه نسل جدید قرار نگیرد.
وی در ادامه در مورد نقش آئینی عروسکها توضیح داد: عروسکها گاه به جای انسان در بعضی از آیینها قربانی میشوند در بعضی از آیین ها در ایران عروسک را پس از انجام کارش قربانی میکنند یعنی در آب یا در آتش افکنده میشود. بنابراین تصور اینکه عروسک جدای از من است از آغاز غلط است و همواره باعث میشود که ما فکر کنیم عروسک یک شی است که ما هر کاری که دلمان میخواهد میتوانیم با آن بکنیم، مثلا بدون شناخت توانایی و ظرفیتهای یک عروسک بگوییم که چرا مبارک سیاه است و برای خلاقیت او را سفید در نظر بگیریم.
پوپک عظیمپور نیز در این نشست گفت: عروسک محتوم آدمی است، از قبل از حیاتش، در زمان حیاتش، تا زمان مرگش و حتی پس از مرگش در بسیاری از آیینهای کهن عروسک در مراحل مختلف قبل از زندگی، تولد، زندگی و مرگ همواره همراه آدمی بوده و به نظر میآید، اگر که شعر، قیام واژگان باشد، عروسک، قیام آدمی است. از این رو ما در تمامی انواع نمایشهای عروسکی، چه در آیین، چه در سنت حتی در دوره معاصر و شیوههای مدرن میبینیم که عروسک ها چه بسا فراتر از آدمی بر جهان یا در مقابل جهان قیام میکنند.
وی اضافه کرد: شیوههای نخی در بین انواع شیوههایی که در هند مرسوم است، بسیار قدرتمند و تأثیرگذار هستند. در ایران نیز عروسکها از کهنترین دست آفریدههای بشر و متر و میزان بشر برای شناخت هستی و قیاس خودش و در مقام خالق قرار گرفتن هستند. ساخت پیکره شبیه به خود تمرین انسان برای در مقام خالق خلقت بودن است به همین خاطر در ایران و در بسیاری از نقاط آسیای مرکزی حتی در امریکا هم، عروسکهای بدون چهرهای ساخته میشوند که نشان از این اعتقاد است که اگرچه عروسک ساز تمرین خلقت میکند ولی اجازه در جایگاه خالق نشستن را به خود نمیدهد و گذاشتن نقصی در آن خلقت (عروسک)، او را از خطا مصون نگه میدارد.
عظمپور ادامه داد: عروسک به نوعی از ایام کهن همزاد و همراه آدمی بوده و همچنان که امروزه میبینیم، همچنان قیام عروسکها بر علیه سرمایهداری و ظلم و ستمی که در هر جای جهان رخ میدهد ادامه دارد.
غزل اسکندر نژاد، عضو علمی دانشگاه هنر تهران هم گفت: محبوبترین عروسک برای من که ظرفیتهای خیلی زیادی دارد، عروسک نخی است. این عروسک نه صرفا برای عروسکیها که برای هر بازیگری که به دنبال بدنی ایرانی میگردد تا روی صحنه بتواند با آن بدن حضور داشته باشد، جذاب است و کاربرد دارد.
وی افزود: قدیمیترین سنت عروسک نخی، متعلق به سنت راجستان هند است که بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران» به شباهت خیمهشببازی ایرانی و نمایش خیمهشببازی یا عروسک نخی راجستان و ریشههایش پرداخته است اما نکتهای که در درباره این سنت عروسکی نخی در هند اهمیت ویژهای دارد، مردمی بودنش است و اگه کسی بخواهد حتی به تئاتر سیاسی فکر کند، تئاتر سنتی نخی راجستان و همینطور تئاتر خیمه شب بازی ایرانی میتواند زمینه و بستر مناسبی باشد.
اسکند نژاد اضافه کرد: در واقع خوانش سیاسی این شکل نمایشی به این باز میگردد که چطور هنر خودش را از مردم عادی جدا نمیکند. همینطور در این شکل نمایشی شاهد حضور زنان در تیم نوازندهها هستیم که به نظرم حضور مهمی است و اگرچه متاسفانه در گذشته در خیمه شب بازی ایرانی این حضور را نداریم، امروز زنان ایرانی در بخشهای مختلف اجرای این نوع نمایشی نقش آفرینی میکنند. در قیاسی میان این دو سنت نمایشی میبینیم که خیمه شب بازی ایرانی، شکل انتقادی پررنگتری دارد و درگیر ایدئولوژی نمیشود در حالی که سنت عروسک نخی هندی وقتی به سمت حماسهها میرود بر اساس ایدئولوژی میاندیشد.
سیاوش ستاری، دبیر جشنواره نیز در پایان خلطرنشان کرد: در هنر سنتی، تحول یک شبه اتفاق نمیافتد و در طول یک ماه و دو ماه آموزش داده نمیشود. گاه برای خلاقیت نخهایی به عروسکهای خیمه شب بازی میافزایند اما باید در نظر داشت که در همه جای جهان این طعم اصیل ایرانی این عروسکهاست که ارزشمند است و جهان برای شکل اصیل آنها ارزش زیادی قائل است و کلاه از سر برمیدارد. بنابراین باید با تسلط و مهارت بر ویژگیها و توانایی هنرهای سنتی از جمله خیمه شببازی در مضامین از موضوعات روز بهره گرفت و روایتهای کلاسیک خیمه شب بازی را احیا کرد.
انتهای پیام
نظرات