به گزارش خبرنگار ایسنا، نشست تخصصی «روایت وطن در سینمای ایران» با حضور اندیشمندان و سینماگران برای بررسی بازنمایی وطن در هنر هفتم بعداظهر امروز چهارشنبه(۹ مهرماه) در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
این مراسم که با تاخیر یک ساعته آغاز شد در ابتدا با توضیحات کوتاه مجری برنامه در مورد این نشست تخصصی همراه بود و سپس علی متقیان -مدیرعامل موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران- به عنوان سخنران اول به روی صحنه حاضر شد و با تشریح نقش سینما در بازتعریف هویت ملی و تقویت وطندوستی، بر تولید فیلمی ماندگار درباره مقاومت مردم ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی تأکید کرد.
متقیان، سینما را نه تنها یک رسانه بازتابدهنده، بلکه «معمار حافظه جمعی» خواند و گفت: سینما صرفاً آیینه بازتاب گذشته نیست، بلکه به ماشین حافظهای بدل میشود که خاطره را در بستر اکنون بازتولید میکند. این هنر میتواند گذشته را بازآرایی کرده و آن را به نیازهای هویتی حال و آینده پیوند بزند.
وی به تجلی حب وطن در سینمای ایران اشاره کرد و افزود: وطندوستی پس از انقلاب، ابتدا در قالب تقابل با دشمن متجاوز و در خلال آثار دفاع مقدس متجلی شد و در دهههای بعد در قالبهای دیگری مانند نقش مادر سختکوش یا ماندن در وطن و تلاش برای آبادانی آن بازتاب یافت.
مدیرعامل موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران با بیان اینکه «جهان امروز تجلی جدال روایتهاست»، ادامه داد: در میان رسانههای گوناگون، سینما از ظرفیت اثرگذاری بیشتری برخوردار است. بنابراین باید قدرت سینما را هم در «روایت وطن» و هم در «تقویت وطندوستی» بیش از پیش دانست و برای بهرهبرداری از این ظرفیت تلاش کرد.
وی در پایان سخن با تشکر از حاضران، خطاب به هنرمندان سینما ادامه داد : از هنرمندان بزرگ سینما، کارگردانان عزیز و تهیهکنندگان تقاضا دارم تا با شجاعت، فیلمی ماندگار از شجاعت، انسجام، اتحاد و ایستادگی مردم شریف ایران در برابر دشمن صهیونیستی بسازند تا برای نسلهای آینده به یادگار بماند.
نسبت سینمای ایران با وطن، واجب است نه مستحب
در ادامه این نشست سیدمحمد بهشتی -مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی- با اشاره به نسبت سینمای ایران با مفهوم وطن، تأکید کرد: سینمای ایران موفق شد اینجا «ایران» است و نسبت خود را با ایران، برقرار کند.
بهشتی با مرور خاطراتی از ابتدای دهه ۶۰ و برنامهریزی برای سینما، گفت: در آن زمان این پرسش کلیدی وجود داشت که آیا اساساً میتوانیم سینمایی داشته باشیم؟ اما امروز مشخص شده که ما نه تنها سینما داریم، بلکه سینمایی داریم که در هر جای جهان که عرضه شود، شناخته میشود که این، مال ایران است؛ همچون فرش ایرانی.
وی افزود: سینمای ایران موفق شد جایگاه خود را در جهان پیدا کند، زیرا هرچه ایرانی باشد، جهانی است. در ایران، هرچه بخواهید جهانی باشد، باید حتماً ایرانی باشد. سینمای ایران با صفتی مشترک با فرش، باغ، غذا و معماری ایرانی شناخته میشود و آن «شعر» است و ما موفق شدیم «شعر سینما» را بسراییم.
این کارشناس سینما با اشاره به چشمانداز ۲۰ ساله کشور اظهار کرد: امسال آخرین سال این چشمانداز است. جالب اینجاست که سینمای ایران، تمام اهداف تعیینشده در آن را حتی پیش از نوشتنش محقق کرده بود؛ درحالی که در سایر عرصهها محقق نشد.
بهشتی با بیان اینکه سینما در سالهای پس از انقلاب بیش از هر حوزهای تحت فشار و متهم بوده، گفت: از همان فشارهاست که الماس پدید میآید. امروز نیز اهل سینما تحت فشار هستند و اعتراض میکنند، اما سؤال اینجاست: چرا بخشهای دیگر مانند صنعت و کشاورزی که با چالشهای بزرگی روبرو هستند، به اندازه سینما مورد توجه و انتقاد نیستند؟ پاسخ این است که نسبتشان با ایران مشخص نیست.
وی با تأکید بر لزوم برقراری نسبت با ایران در همه عرصهها تصریح کرد: سینمای ایران یکی از معدود عرصههایی است که این نسبت را برقرار کرده و میتواند برای سایر حوزهها آموزنده باشد. اینطور نیست که نسبت داشتن با ایران «مستحب» باشد؛ اگر میخواهید موفق باشید، نسبت داشتن با ایران «واجب» است. اگر این نسبت را برقرار نکنید، بازنده خواهید بود.
مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی، در ادامه با اشاره به نمونههای عینی از نسبت سینمای ایران با فرهنگ ایرانی، گفت: سینما میتواند همان نقشی را ایفا کند که فردوسی، حافظ و مولانا در به یاد آوردن هویت ایرانیان داشتند.
بهشتی با اشاره به فیلمهایی مانند «مهمانی مامان» بیان کرد: این فیلم یکی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی یعنی «هنر آبروداری» را به نمایش میگذارد. فیلم نشان میدهد چطور یک تهدید به یک مهمانی باشکوه تبدیل میشود. حتی فیلمی مانند «آفساید» که در خودآگاه سازندهاش به قانونگریزی ایرانیان میپرداخت، ناخواسته ویژگی «قانونگرایی» ایرانیان را نشان داد. این نشان میدهد ذات و جوهره فرهنگ ایرانی آنقدر قوی است که حتی وقتی قصد نمایش نقطه ضعفی را داریم، ناخواسته نقاط قوتش را به تصویر میکشیم.
خاطرهای از کیارستمی و نقشه ایران در پاریس
وی خاطرهای از زندهیاد عباس کیارستمی نقل کرد و گفت: زمانی که فیلم «خانه دوست کجاست؟» در سینمایی در فرانسه نمایش داده میشد، معلم یک مدرسه از قول مدیر سینما به دانشآموزان میگوید: «هرکدام که از فیلم خوشتان آمد، نقشه ایران را پیدا میکنید و نقاشی آن را به پدر و مادرتان نشان بدهید. با آن نقاشی میتوانید در این سینما این فیلم را رایگان ببینید.» اینگونه بود که بلیت سینما با نقشه ایران در پاریس گره خورد. کیارستمی، که به مقاومت در احساسات مشهور بود، در برابر این صحنه اشک ریخت. این، نشان از عشق به ایران داشت.
بهشتی با تأکید بر اینکه ایران مفهومی فراتر از مرزهای سیاسی دارد، افزود: ایران را نمیتوان در مرزها حبس کرد. ایران هرجایی است که نوروز هست، هرجایی که شاهنامه معتبر است. حتی در گرجستان و بوسنی نیز میتوان نشانههایی از ایران یافت. این مفهوم مرز، بیشتر مختص اروپاییهاست که خط میکشند و سپس پیمان شینگن میبندند تا همان خطها را کنار بزنند.
وی با اشاره به نقش سینما در احیای هویت ملی گفت: جامعه ما امروز دچار «اختلال در اهلیت» شده است. گاهی حوادثی مانند جنگ ۱۲ روزه اخیر پیش میآید و چهره زیبای وطندوستی برای لحظهای آشکار میشود، اما مانند رعد و برق، به سرعت خاموش میشود. کاری که بزرگانی مانند فردوسی، نظامی و مولانا کردند، این بود که به ما یادآوری کردند «ما که هستیم» و «سرزمین ما کجاست».
بهشتی در پایان سخن خاطرنشان کرد: سینما در روزگار معاصر میتواند همین نقش را ایفا کند. ما در تاریخ صدها فردوسی نداشتیم، فقط یک فردوسی، یک نظامی و یک حافظ داشتیم، اما همین تعداد اندک کافی بود. سینمای ایران امروز این شایستگی را دارد که قلههای جدیدی در شناسایی هویت ایرانی فتح کند. ان شالله شاهد این اتفاق باشیم.
سینمای ایران؛ بخشی از دروس ایرانشناسی در جهان
سپس در بخش دیگری از این نشست رائد فریدزاده -رئیس سازمان سینمایی- در سخنانی سینمای ایران را «شناسنامه هویت فرهنگی و تاریخی» و «جهانیترین دستاورد فرهنگی» کشور خواند که نقش فراملی خود را به خوبی ایفا میکند.
فریدزاده با ابراز خرسندی از حضور در بنیاد ایرانشناسی، به جایگاه بینالمللی سینمای ایران اشاره کرد و گفت: جالب است که در بسیاری از انستیتوهای ایرانشناسی در جهان، سینمای ایران نه فقط در دانشکدههای سینما، بلکه به عنوان بخشی از دروس ایرانشناسی تدریس میشود؛ امری که متأسفانه در کشور خودمان مغفول مانده است.
رئیس سازمان سینمایی در تعریف مفهوم وطن اظهار کرد: وطن تنها یک مفهوم جغرافیایی نیست، بلکه فراتر از آن است. سیالی است که به «بودن در جهان» ما مربوط میشود. «وطن» جایی است که در آن «تعلق» و «تمایز» به طور همزمان اتفاق میافتد. هنگامی که از هویت ایرانی صحبت میکنیم، درباره هویتی تراملّی صحبت میکنیم که همواره بخشی از جهان را در درون خود حمل کرده است.
وی با تشریح ویژگیهای هویت ایرانی افزود: هویت ایرانی، هویتی چندتکه و چندلایه است و این ذاتِ جهانی بودن آن است. سینمای ایران به خوبی توانسته است هم این پیکره واحد تراملّی را نشان دهد و هم لایههای زیرین و تکههای فرهنگی شکلگرفته آن را به نمایش بگذارد.
فریدزاده با اشاره به اشعار مولانا گفت: وقتی مولانا میفرماید «این وطن مصر و عراق و شام نیست»، به همان وجه «وطن جهانبودن» اشاره دارد که ریشه در تاریخ و تجربهای زبانی-وجودی ما دارد. اگر روزی شعر فارسی بیانگر این هویت بود، امروز سینمای ایران این نقش را ایفا میکند.
او به خاطرهای از کیارستمی اشاره کرد که بینندهای ایتالیایی یک اثر کاملاً ایرانی او را درک کرده بود، اما این همان «ترجمهناپذیری» ذاتی سینمای ایران است که در عین بومی بودن، جهانی میشود.
رئیس سازمان سینمایی فیلم «جدایی نادر از سیمین» را مثال زد و گفت: این فیلم در موضوعی بسیار بومی، جهانی شد. المانهای فرهنگی در این فیلم به گونهای است که مانند یک «اتم شکستناپذیر» عمل میکند؛ صحنههایی دارد که در ترجمه نمیگنجد، اما وقتی مخاطب جهانی در متن اثر قرار میگیرد، آن را درک میکند.
وی در پایان تأکید کرد: بدون تردید، جهانیترین دستاورد فرهنگی ما، امروز «سینمای ایران» است که نقش و کارکرد فراملی خود را به خوبی ایفا میکند.
سپس این مراسم در قالب پنلهای تخصصی با حضور اساتید سینمایی و دانشگاهی ادامه پیدا کرد که در پنل اول فاطمه محمدی، اعظم راودراد، منوچهر شاهسواری، رامتین شهبازی و حسن فتحی سخنرانی کردند که در خبرهای بعدی مشروح آن اطلاعرسانی میشود.
انتهای پیام
نظرات