دو سال از مرگ تلخ داریوش مهرجویی میگذرد و هنوز هم قرارگیری واژههایی همچون «مرحوم» و «زندهیاد» و «شادروان» کنار نام این کارگردان مشهور سینمای ایران غریب است. البته او خودش در مصاحبهای از انتقاد رضا براهنی -شاعر، نویسنده و منتقد ادبی - که او هم سه سال قبل از دنیا رفته، یاد کرده و اینکه در جریان آن انتقاد، براهنی او را «شادروان» خطاب کرده است.
به گزارش ایسنا، مهرجویی حدود ۲۰ سال قبل گفتوگویی با مانی حقیقی انجام داد که به انتشار کتاب «کارنامه چهل ساله مهرجویی» منتج شد. او در این کتاب از فیلمها و نوشتههایش و حاشیههای آنها صحبت کرده و در جایی از مقاله تند رضا براهنی میگوید.
این کارگردان گفته بود: «یک بار آقای رضا براهنی مقالهای نوشت و در آن از من به عنوان شادروان مهرجویی نام برد. (آن زمان) «هامون» اکران شده بود و براهنی فکر میکرد داستان زندگی او را ساختهام و رازهای خانوادگی آنها را افشا کردهام. برداشت مقالهای نوشت و همه کارهای من را از اول تا آخر کوبید و بعد هم نوشت شادروان داریوش مهرجویی و ما را انداخت توی زبالهدان تاریخ و رفت پی کارش!»
البته او در بخش دیگری از همان کتاب به طور کامل به «هامون» پرداخته است و درباره اینکه شنیده میشد، اصل ایده «هامون» رمان بلندی بوده درباره سه برادر، و بعد رفته رفته این برادر روشنفکر از دل رمان انتخاب شده و فیلم حول محور او ساخته شده، توضیح داده بود: «قبل از انقلاب طرحی داشتم درباره سه برادر به نامهای حمید و احمد و محمود هامون که برادر کوچکتر، یعنی احمد، فیلمساز است و تجربههایی در فیلمسازی در فرنگ دارد. حمید برادر وسطی بود که مثل شخصیت فیلم هامون روشنفکر بود. برادر بزرگتر یعنی محمود طرح و شِمایی از شخصیت اسد در فیلم پری داشت. در واقع بعد از هامون، با ساخته شدن پری این سه برادر را در قالب حمید هامون و اسد و صفا در پری پیاده کردم و بعد هم دیگر دنبالش را نگرفتم. ماجرای فیلمسازی برادر کوچکتر در فرانسه را نوشتهام، اما پی بقیه را نگرفتم.»
مهرجویی از میان این سه برادر، داستان زندگی «حمید» را امکانپذیرتر میدانست و درباره سکانسها رؤیا و کابوس فیلم هم گفته بود: «این سکانسها دقیقاً شبیه خوابهای خودم هستند. آن موقع یادداشتهای زیادی بر میداشتم و این خوابها را در دفترچههایم یادداشت میکردم. اینها نسخههایی از خوابهای خودم است در قالب سینمایی. خواب اول فیلم که عیناً همین شکلی بود. همه شخصیتها بودند، آن کوتولهها، همهشان! میخواستیم برویم جایی فیلم ببینیم که این یارو آمد، همین شخصیت ساتیر که پاهایش به شکل سُم است و شاخ دارد. این را عیناً در خواب دیدم. خواب جراحی و بیرون کشیدن قلب در سردابه قرون وسطایی را هم عیناً دیده بودم و در فیلم آمده، و همین طور خوابهای دیگر. وقتی هامون اکران شد، خیلیها گفتند این خوابها شبیه کارهای فلینی شده، من آگاهانه این کابوسها را از فلینی نگرفتم، اما در آن دوران فلینی خیلی به راه بود و فیلمهایش را می دیدم و خیلی هم تأثیرگذار بود. لابد در ناخودآگاهم جا خوش کرده و به این شکل بروز کرده بود.»
او در این کتاب از آثار دیگرش همچون «گاو»، «آقای هالو»، «دایره مینا»، «اجراه نشینها»، «شیرک»، «دختردایی گم شده»، «سارا»، «پری»، «لیلا»، «الموت»، «بمانی»، «مهمان مامان» و «سنتوری» که داغ توقیف و قاچاق شدنش همیشه بر دلش باقی ماند، صحبت کرده است.
این کارگردان سینما که شامگاه ۲۲ مهرماه سال ۱۴۰۲ به همراه همسرش وحیده محمدیفر در منزل شخصیاش کشته شد، در دو سال گذشته بارها بابت پیگیریهای پرونده قتلش تیتر خبرها بود. یکی از متهمان این پروندۀ بحثبرانگیز به اعدام محکوم شد ولی خانواده مهرجویی و همسرش گفته می شود با توجه به ابهامات موجود در پرونده، از قصاص گذشتند.
بیشتر بخوانید:
باید ناباورانه بنویسیم؛ داریوش مهرجویی به قتل رسید
سرنخهای جدید در پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش
دادخواهی دوباره در سالگرد «شب هولناک سینمای ایران»
انتهای پیام
نظرات