به گزارش ایسنا، سیفالله صمدیان، عضو هیأت انتخاب و داوری بخش فیلمهای تجربی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، از آثار تجربی و وضعیت فیلمسازان تجربی، سخن گفت.
این فیلمساز و هنرمند عکاس گفت: تعریفی که از «سینمای تجربی» در ایران وجود دارد، هنوز کامل نیست و به نظر میرسد هنوز به نتیجه و توافق روشنی نرسیدهایم، چه میان داوران و چه در میان فیلمسازان. مشکل اصلی از همان نقطه آغاز ورود به بحث است. بهعبارتی، مسیر و زاویه ورود به سینمای تجربی از ابتدا اشتباه انتخاب میشود.
او بیان کرد: سینمای تجربی یعنی صرفاً شکستن ساختارها چه در تصویر، چه در صدا یا فرم و جدا شدن از سینمای کلاسیک. در حالی که بهنظر من این نخستین خطای آنان است. برای ورود به سینمای تجربی باید پیشتر «کلاسیسم» را تجربه کرده باشید؛ نه الزاماً بهطور کامل، اما تا حدی که آن را درک کرده و پشت سر گذاشته باشید. تنها در این صورت است که میتوانید از مرزهایش فراتر بروید و به بیان جدیدی از یک موضوع یا فرم برسید.
صمدیان با اشاره به ویژگیهای خاص سینمای ایران در مواجهه با این ژانر ادامه داد: در ایران، بهدلیل شرایط فرهنگی، تجربی و حتی موقعیت ژئوپلیتیکی، این مسیر دشوارتر است. جوانی که فیلم تجربی میسازد، اغلب نمیداند که باید پس از عبور از مراحل طبیعی فیلمسازی و آموزش عملی، برای هر موضوعی که انتخاب میکند، به تکنیک و زبان بیانی متناسب با آن دست پیدا کند؛ چه در محتوا و چه در اجرا.
این فیلمساز در ادامه با نگاهی تطبیقی به سینمای جهان گفت: اگر به سینمای جهان نگاه کنیم، فیلمسازانی مانند آیزنشتاین یا تارکوفسکی در آثارش، هر بار تجربهای تازه نسبت به ساختار و نگاه سینمایی ارائه میدهند. در هر فیلم تارکوفسکی، ذهن و ساختار اجرایی تازهای وجود دارد که هم برای خودش و هم برای بیننده تجربهای نو میسازد. این همان چیزی است که در جهان به آن «سینمای تجربی موفق» میگویند.
او درباره چالشهای موجود در فیلمهای تجربی ایران تصریح کرد: مشکل دیگر در فیلمهای تجربی ما، به محتوا و روایت بازمیگردد. بسیاری از آثار نمیدانند دقیقاً چه حرفی میخواهند بزنند. در داوری این بخش، همراه با آقای ارسطو و خانم اسدی، شاید بتوان گفت با پیچیدهترین بخش داوری مواجه بودیم. شخصاً همیشه معتقدم داوری در حوزه هنر کار درستی نیست، چون هنر با سلیقه، تجربه زیستی و نگاه شخصی پیوند دارد. با این حال، در این بخش کار سختتر هم بود، چراکه با دو چالش جدی روبهرو شدیم: یکی عدم درک درست از ماهیت سینمای تجربی در میان فیلمسازان، و دیگری آشفتگی ذهنی و فکری که در آثار به چشم میخورد.
صمدیان با نگاهی جامعهشناختی در پایان عنوان کرد: این آشفتگی ریشه در زیست امروز ما دارد! در وضعیت ذهنی و اجتماعی انسان معاصر، بهویژه در خاورمیانه و ایران که هنوز به شکلی منسجم در ذهن فیلمسازان ما شکل نگرفته و در آثارشان نوعی اعوجاج و پریشانی در فکر و اجرا ایجاد کرده است. امیدوارم روزی برسد که فیلمساز تجربی پیش از ورود به این حوزه، مسیر طبیعی زیست و شناخت سینما را طی کرده باشد، فرهنگ ورود به عرصه تجربه را پیدا کند و سپس در آرامش، مسیر ورود و خروج خود را در دنیای سینما تعریف کند.
انتهای پیام
نظرات