به گزارش ایسنا، «مری براکمون»(۱۸۴۱–۱۹۱۶) نقاش امپرسیونیستی بود که اغلب توسط تاریخنگاران هنر نادیده گرفته شده و کمتر در میان عموم مردم شناخته شده است. نام او به اندازه «مونه» و «رنوآر» تصویرسازی ذهنی ایجاد نمیکند. چرا؟ این پرسش سه جواب دارد.

اول اینکه «براکمون» زن بود، و زنان در دنیای مردسالار هنر غربی، مدتها دست کم گرفته و نادیده گرفته شدهاند.
دوم اینکه «براکمون» آثار زیادی خلق نکرد، چراکه فقط حدود ۱۱ سال نقاشی کرد. این نقاش اولین بار آثارش را در سال ۱۸۷۹ میلادی در چهارمین نمایشگاه امپرسیونیستها به نمایش گذاشت و سپس دوباره در ۱۸۸۰ و ۱۸۸۶ میلادی در نمایشگاه شرکت کرد، اما پس از آن در سال ۱۸۹۰ کاملا نقاشی کردن را متوقف کرد.
سوم اینکه تعداد کمی از آثار «براکمون» در مجموعههای عمومی نگهداری و به نمایش گذاشته شدهاند. بنابراین، او چندان در معرض دید عمومی قرار ندارد، چون بیشتر آثارش در مجموعههای خصوصی است. خوشبختانه، چند شاهکار او به صورت عمومی نمایش داده شده و به عنوان یادگاری از «براکمون» و استعداد کمتر شناختهشدهاش باقی ماندهاند. «چای عصرگاهی» نمونه برجستهای است که در موزه هنر «کاخ کوچک»( Petit Palais) واقع در پاریس به نمایش گذاشته شده است.

ترکیببندی
«چای عصرگاهی» یک اثر هنری رنگ روغن روی بوم با ابعاد ۸۱.۵ سانتیمتر ارتفاع و ۶۱.۵ سانتیمتر عرض است. این نقاشی یک زن شیکپوش فرانسوی را نشان میدهد که لباس سفید به تن دارد، کتابی در دست گرفته و در باغی نشسته است. کنار او میز گرد کوچکی قرار دارد که سرویس عصرانه چای یا همان «لو گوتیه» به زبان فرانسوی روی آن چیده شده است. در نگاه اول، «چای عصرگاهی» از نظر بصری بسیار ساده به نظر میرسد، اما با دقت بیشتر، عناصر روانشناختی در آن قابل کشف است.

زن نشسته کتابی در دست دارد، اما در لحظهای که «مری براکمون» آن را به تصویر کشیده، مشغول خواندن آن نیست. نگاه او به سمت پایین و به راست متمایل شده، گویی که آرام بر چیزی در پیشزمینه که پنهان است تمرکز کرده است. او عمیقا در فکر فرو رفته و شاید خیالپردازی میکند.
داشتن کتابی در دست هنگام صرف چای عصرگاهی به آسانی این موضوع را نشان میدهد که زن تنهاست، چون خواندن عمدتا یک فعالیت انفرادی است. اما دیدگاه نقاشی از زاویهای پایین است، گویی از چشم یکی از دیگر حاضران در میز مشاهده میشود.
نکته جالب این است که زن نشسته مدل ناشناختهای نیست، بلکه «لوئیز کیورون»(Quivoron)، خواهر «مری براکمون» است.

کیفیت روانشناختی این نقاشی با تمرکز بر چهره «Quivoron» بیش از پیش افزایش یافته است. چهره او درست در وسط ترکیببندی قرار دارد و رنگهای آن بازتابی از اشیاء اطراف است.
گونههای سرخشدهاش به رنگ صورتی مایل به خاکستری مشابه روبانهای روی کلاهش، لبههای سایهدار رومیزی و ساختمان سمت چپ نقاشی است. چهره او در مرکز قرار دارد و محیط اطرافش را بازتاب میدهد. او در این لحظه آرام، مرکز دنیای خصوصی و خانوادگی خود است.
در گوشه پایین سمت چپ نقاشی، روی میز، یک طبیعت بیجان کوچک به تصویر کشیده شده است. این مجموعهای از ظروف شامل یک فنجان و نعلبکی چینی زرد با حاشیهای از طرح روبان آبی، یک پارچ شیر سرامیکی سفید و یک بشقاب فلزی نقرهای با خوشهای از انگور سبز است. تفاوت سبکها و مواد این ظروف نشاندهنده یک مناسبت بسیار غیررسمی است. این صحنه یک وعده غذای ساده است که در آن تطابق ظروف اهمیتی ندارد. میهمان رسمیای برای تحت تأثیر قرار دادن با مجموعه ظروف چینی هماهنگ وجود ندارد.

با این حال، حس نجابت و ظرافتی که این ظروف به صحنه میبخشند همچنان وجود دارد. امروزه چه کسی زحمت میکشد تا برای نوشیدن چای از یک فنجان و نعلبکی درست و حسابی استفاده کند؟ یا از پارچ شیر استفاده کند وقتی که جعبه شیر راحتتر است و یک وسیله کمتر برای شستن درست میشود؟ جامعه معاصر بسیاری از ظرافتهای اواخر قرن نوزدهم را از دست داده است، اما شاید مهمترین آن قدردانی از مناسبتها و احساس ارزشمندیای باشد که به فرد میداد.
پسزمینه نقاشی، صحنه باغ را نشان میدهد. چشمانداز از خانه براکمون واقع در «سور»(Sèvres) است. ساختمان بزرگ، شبیه یک خانه مزرعهای در بالای سمت چپ، متعلق به یکی از همسایگان است. «سور»، همانند امروز در قرن نوزدهم شهری پر از درخت و باغ بود که فضای شهری آن را آراسته بودند. بنابراین، با وجود تغییرات مد پوشاک، «چای عصرگاهی» اثر «مری براکمون» میتواند امروزه نیز بازسازی شود و این به آن کیفیتی جاودانه از لذتهای ساده در طول قرنها میبخشد. سادگی نهایت ظرافت است.
انتهای پیام

نظرات