رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: روزهايي كه پس از مسعود آذرنوش بر ما گذشتند، بسيار سخت بودند.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، احمد خوشنويس كه بعدازظهر امروز (چهارشنبه، 11 آذرماه) در مراسم گراميداشت نخستين سالگرد درگذشت استاد باستانشناسي، مسعود آذرنوش در سالن اجتماعات پژوهشكدهي حفاظت و مرمت سخن ميگفت، با اعلام اين خبر كه سالن آمفيتئاتر موزهي ملي ايران از اين پس به نام مسعود آذرنوش ناميده ميشود، بيان كرد: نيازي نبود كه سالن آمفيتئاتر را به نام او مزين كنيم تا به ياد او باشيم، چون بهنظر ميرسد، ساختمان آمفيتئاتر به اين ارزش ملي مزين شده است.
او با اشاره به قدرت تكلم مرحوم آذرنوش به چند زبان زندهي دنيا، اظهار داشت: در بسياري از مراسم و نشستها، اين قضيه مبين ارزشهاي او بود.
وي افزود: در جلسهاي كه امروز در زمينهي نقشهي باستانشناسي كشور داشتيم، حضور روحاني مسعود آذرنوش بهطور كامل حس ميشد، زيرا او از سال 1363 پيگير اين مسأله بود و اميدواريم پس از سالها، نتايج اين حضور را ببينيم.
به گزارش ايسنا، يك باستانشناس نيز در اين مراسم اظهار كرد: در چندسال گذشته، شاهد ضايعههاي فراواني در حوزهي باستانشناسي بودهايم و محمد مهرتاش، دكتر باقر آيتاللهزاده شيرازي، سيدمحمد خرمآبادي، عزتالله نگهبان، پرويز ورجاوند، هوشنگ عظيمزاده، گنجي و مسعود آذرنوش از ميان ما رفتهاند.
ميرعابدين كابلي با اشاره به زمان آشنايياش با مرحوم آذرنوش از مهرماه 1343، گفت: چهارسال دانشكده را با هم بوديم و پس از آن، در 16 خردادماه 1350 در اداره كل باستانيشناسي، از همكلاسي به همكاري با يكديگر رسيديم.
او با اشاره به اقدامات و فعاليتهاي دكتر آذرنوش پس از استخدام در اداره كل باستانشناسي و چگونگي ازدواجاش، به ذكر نمونههايي از فعاليتهاي آذرنوش در اين اداره پرداخت.
كابلي كاوش در تپهي حاجيآباد را مهمترين كاوش مرحوم آذرنوش دانست و ادامه داد: بهدليل اهميت اين كاوش، نتايج آن در قالب يك رسالهي دكتري و همچنين كتابي در آلمان به چاپ رسيد.
وي در توضيح سوابق مرحوم دكتر آذرنوش، اظهار كرد: او هميشه از يك هويت استثنايي برخوردار بود كه فراز و نشيبهاي زيادي داشت. او اجازه نميداد هيچ گزارش باستانشناسي يا كتابي كه در اين زمينه به رشتهي تحرير درآمده بود، در بايگاني حبس شود. او بسيار پركار، پرتلاش و خودساخته بود.
او با اشاره به اهميت باستانشناسي در دوران بعد از انقلاب، گفت: در آن زمان، مديراني مانند عبدالعلي پورمند نام اين سازمان را معاونت پژوهشي و حفظ ميراث فرهنگي گذاشتند كه اكنون به نام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري شناخته ميشود، نامي كه نميدانيم به چه معني است و چرا به اين عنوان تبديل شده و اصلا كار اين سازمان حفاظت است، تخريب است يا نابودي آثار تاريخي.
كابلي با اشاره به وضعيت مناسب و خوب دوران معاونت جليل گلشن و ناصر نوروززاده چگيني، بيان كرد: پس از آنها، مسعود آذرنوش مديريت اين معاونت را با هدف برگرداندن وضعيت باستانشناسي به آنچه بوده است و آنچه بايد باشد، برعهده گرفت. به همين دليل، تلاش كرد با تغيير مكان به عمارت مسعوديه، با استقلال ويژهاي به امر باستانشناسي در ايران بپردازد.
اين باستانشناس با اشاره به تعداد بيسابقهي كتابها و مقالاتي كه در حوزهي باستانشناسي در زمان مرحوم آذرنوش به چاپ رسيدند، ادامه داد: هرچند انتقادهايي بر اين مطالب وجود دارند، ولي مهم اين است كه آنها به چاپ رسيدهاند و در دسترس قرار دارند تا بتوانيم بر آنها نقد كنيم.
وي خطاب به رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: شما مسؤوليتي برعهده داريد، وضعيت انتشارات در اين حوزه به مرز صفر رسيده است. حُسن آذرنوش اين بود كه اين مطالب را در بايگانيها حبس نميكرد و كتابهاي زيادي را به چاپ رساند.
او اظهار كرد: هرچند از حسنهاي آذرنوش گفتيم، ولي او كمي لجباز و يكدنده بود. او عشق و علاقهي بيسابقهاي به عصر مفرغ داشت، بهگونهاي كه در برخي جلسات به اين قضيه اعتراض شد كه چرا او تمام تلاش خود را به عصر مفرغ اختصاص داده است، درحاليكه بايد به همهي دورهها يكسان نگاه ميكرد.
اين باستانشناس باز هم خطاب به خوشنويس گفت: همهجانبه ببينيد و يكسونگر نباشيد، منصبهايي كه امروز هستند، ماندني نيستند.
كابلي با اشاره به قلم بينظير مرحوم آذرنوش در نوشتن، افزود: در بين باستانشناسان، كمتر فردي را داريم كه دستي به قلم داشته باشد. يكي از اشكالهاي اين افراد، اين است كه قلم آنها سنگين است.
در ادامهي اين مراسم و پس از پخش فيلمي از برخي حفاريهاي مسعود آذرنوش، مدير گروه تاريخ پژوهشكدهي باستانشناسي دربارهي او گفت: يكسال از درگذشت آذرنوش ميگذرد. بعد از اين مدت، ما بايد كوشش كنيم، دربارهي هريك از بزرگاني كه از دست ميدهيم و ديگر دوستاني كه هنوز در بين ما هستند، نكات روشن حياتشان را سرلوحهي زندگي خود قرار دهيم.
ناصر نوروززاده چگيني ادامه داد: در حوزههاي اداري، آموزشي و علمي بايد از دستاوردهاي علمي و حرفهيي اين افراد بهعنوان وصيتنامهي حرفهيي آنها صحبت و كوشش كنيم، آن را در مسير حركت خود قرار دهيم.
وي بيان كرد: آذرنوش داراي راهكارهاي علمي و حرفهيي خود بود. او به اسارت انديشهي علمي پايبند بود و در اين زمينه، حاضر به گذشت نبود. آذرنوش اصالت آموزش را رعايت و بر موضع حرفهيي خود پافشاري ميكرد.
او با اشاره به ايجاد كتابخانه و مركز اسناد پژوهشي توسط مرحوم آذرنوش در دوران مديريت خود در اين حوزه، اظهار داشت: آذرنوش با پافشاري، اين كتابخانه را ايجاد كرد كه اكنون بيش از 3700 جلد كتاب به فارسي و انگليسي در آن وجود دارند. همچنين مركز اسناد كتابخانه در اين مكان ايجاد شده است كه 1437 سند را در خود نگهداري ميكند.
وي افزود: وجود عيني آذرنوش براي هيچ كسي تجديدپذير و دستيافتني نيست. بنابراين بايد ببينيم، چه چيزي از او آموختهايم تا دستاوردهايش را در كنار خود داشته باشيم و از آنها حفاظت كنيم.
اين باستانشناس دستاوردهاي مرحوم آذرنوش را چراغ راه مسير باستانشناسي دانست و گفت: آذرنوش اعتقاد داشت، ضرورتها در اين مسير بايد بالا بردن سطح دانش فني و حرفهيي باستانشناسان، داشتن نگاهي جامع به اين حوزه و جسارت در اين زمينه باشد. همانگونه كه خود او داراي اين خصوصيات بود.
نوروززاده چگيني اضافه كرد: آذرنوش در طول سالها فعاليتاش به انديشههاي جديدي در اين حوزه پرداخت و به آنها بها داد. ما نيز بايد اينگونه كاري كنيم كه راههاي ارتقا، سلامت و پيشرفت را بتوانيم طي كنيم.
به گزارش ايسنا، يوسف مرادي ـ شاگرد مرحوم آذرنوش ـ نيز در سخناني ياد و نام او را گرامي داشت و آذرنوش را يكي از نوابغ ايران در حوزهي باستانشناسي دانست كه مدير، محقق، منتقد و همچنين مشاوري با وجداني آگاه بود.
در اين مراسم، خانوادهي مرحوم آذرنوش، رييس دفتر رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهعنوان نمايندهي رييس سازمان، حسن فاضلي نشلي ـ رييس پيشين پژوهشكدهي باستانشناسي ـ و تعدادي از باستانشناسان حضور داشتند.
انتهاي پيام
نظرات