• شنبه / ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ / ۱۴:۱۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9002-14705

حسن حبيبي در هزاره‌ي شاهنامه‌ روايت كرد: ماجراي بازگرداندن شاهنامه‌ي تهماسبي به ايران

حسن حبيبي در هزاره‌ي شاهنامه‌ روايت كرد:
ماجراي بازگرداندن شاهنامه‌ي تهماسبي به ايران
حسن حبيبي در مراسم گرامي‌داشت هزاره سرايش شاهنامه كه امروز (شنبه، 24 ارديبهشت‌ماه) از سوي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در بنياد ايران‌شناسي برپا شد، درباره ماجراي بازگرداندن شاهنامه تهماسبي به ايران سخن گفت. به گزارش خبرنگار بخش فرهنگ و ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رييس بنياد ايران‌شناسي پس از خواندن بخش آغازين شاهنامه ابوالقاسم فردوسي، در رابطه با ماجراي بازگرداندن شاهنامه تهماسبي به ايران اظهار كرد: درباره‌ي بازگرداندن اين شاهنامه مطلب به نسبت مفصلي نوشته‌ام كه در نامه‌ي فرهنگستان در آينده چاپ خواهد شد. او ادامه داد: اين شاهنامه در زمان وليعهدي سپس پادشاهي شاه تهماسب صفوي فراهم آمده است. وليعهد ابتدا در هرات بود و با جمعي از هنرمندان و نگارگران به تبريز آمد و در آن‌جا تركيبي از هنرمندان دو شهر را مأمور تهيه اين شاهنامه كرد. نوشتن اين شاهنامه با نگاره‌هاي متعدد و تعداد 15 تن هنرمند و نگارگر و خوشنويس و جدول‌بند و كاغذساز و مركب‌ساز و صحاف‌كار بوده كه بر اساس برنامه‌اي دقيق و براي مدتي طولاني انجام يافته است. حبيبي با اشاره به اين‌كه كاغذ كتاب «شاهنامه تهماسبي» به اندازه رحلي بزرگ يا سلطاني است، اضافه كرد: كاغذ اين شاهنامه بسيار نازك شبيه كاغذهاي بيبل امروزي و دست‌ساز است. اين كتاب داراي جدول است و نكته مهم در اين قسمت آن است كه در گذشته و همچنين امروزه گه‌گاه نگارگران قسمتي از نگاره را بيرون قالب يا قاب اصلي مي‌برند. در اين كتاب كه موارد بسياري از اين قبيل وجود دارد، برنامه به اين ترتيب بوده كه نگارگر طرح نگاره و قسمت‌هايي را كه از قاب يا چارچوب بيرون زده است، تعيين مي‌كرده و جدول‌ساز در جاهايي كه نگاره از چارچوب خارج مي‌شده‌، خط نمي‌كشيده است. او افزود: نكته ديگر آن‌كه پشت و روي هر صفحه پر از نوشته است، يعني اشعار در جاهايي است كه يك نگاره نيست و يا قسمتي را نگاره پر كرده است؛ اما هيچ‌گاه اثر مركب روي صفحه در پشت صفحه وجود ندارد. خط كتاب نيز به طور متوسط خوب است و شايد تنها نكته‌اي كه مي‌توان در اين شاهنامه اشاره كرد، نبودن يك خوشنويسي تمام‌عيار است. كتاب در اصل داراي 258 مجلس بوده است كه با دريغ، قسمت قابل‌ توجهي از آن از كتاب بيرون كشيده و تك‌تك فروخته شده و طبيعي است كه متن را نيز دچار كسري كرده است. حبيبي در ادامه با اشاره به اين‌كه نگارگران دست‌اندركار در آغاز نگارش اين شاهنامه 15 نفر بودند كه نام و نشان 9 نفر از آنان معلوم است و بقيه ناشناخته‌اند، اظهار كرد: 9 نفر از افرادي كه نام‌شان معلوم است، عبارت‌ا‌ند از سلطان محمد ميرمصور، آقا ميرك، دوست‌محمد، ميرزاعلي، مظفرعلي، شيخ محمد، ميرسيدعلي و عبدالصمد و شش تن ديگر نام‌شان معلوم نيست و در برخي اسناد با حروف لاتين A,B,C,D,F,H ناميده شده‌اند. او ادامه داد: مسؤوليت كار در ابتدا با دوست‌محمد و پس از وي با ميرمصور بوده است و پس از آن‌ها ظاهرا آقاميرك كارها را اداره مي‌كرده است. اين كتاب پس از آن‌كه به پايان مي‌رسد، صحافي مي‌شود. صحافي كتاب عالي بوده و اين معني از جلد سوخته و تذهيب‌شده‌ي آن كه درون و بيرون آن را دربر دارد و هم‌اكنون موجود است، پيداست و پس از پايان كار مهر شاه تهماسب را بر صفحه 16 كتاب نقش كرده‌اند كه آن‌ هم موجود است. حسن حبيبي با بيان اين‌كه از اين به بعد سرگرداني كتاب آغاز مي‌شود، اظهار كرد: دو روايت از سفر شاهنامه به كشور عثماني وجود دارد. يكي آن‌كه شاه تهماسب اين كتاب را همراه با قرآني كه آن هم با خط نوشته و تذهيب شده بود، براي سلطان عثماني به عنوان هديه مي‌فرستد كه البته از نام و نشان قرآن يادشده تاكنون خبري به دست نيامده و روايت ديگر اين است كه در آشفتگي‌ها و آشوب‌هايي كه در همان زمان در تبريز پيش آمده بود، اين شاهنامه ربوده مي‌شود و پس از مدتي از عثماني و از خزانه‌ي سلطان سر در مي‌آورد. رييس بنياد ايران‌شناسي با اشاره به اين‌كه خبرهاي جسته گريخته از اين شاهنامه تا سال‌هاي 1800 ميلادي در دست است، عنوان كرد: در اين سال‌ها اسلحه‌دار خزانه‌ي محمد عارفي براي مجلس‌هاي كتاب، يادداشت‌هاي كوچكي به تركي براي سلطان عثماني مي‌نويسند كه اين يادداشت‌ها در زماني كه من كتاب را ديدم، در لابه‌لاي صفحات موجود بوده است. پس از آن تا سال 1903 خبري از اين كتاب نيست. در اين سال عثماني اين كتاب را به بارون ادموند دوروچيلد، بانكدار لندني، مي‌فروشد. كتاب در سال 1903 در موزه هنرهاي تزييني پاريس نمايش داده مي‌شود؛ اما اين نسخه در نمايشگاه‌هاي 1910 مونيخ و 1912 پاريس و 1931 لندن و 1940 نيويورك ديده نشده است. وي ادامه داد: در سال 1959 آرتور هوتن اول كه مدتي هم رييس موزه متروپوليتن آمريكا بوده اين كتاب را از دوروچيلد مي‌خرد و در همان سال يا سال‌هاي بعد از ولش كه سرپرست موزه هنري ساك بود، مي‌خواهد كه با همكاران خود مطالعه‌اي تفصيلي درباره‌ي اين كتاب نگارگران، تكنيك و غيره انجام دهند. حبيبي با اشاره به اين‌كه ولش پس از مدتي طولاني اين كار را به پايان مي‌رساند و در سال‌هاي بعد كتاب در 800 نسخه و به سبك مخصوص در دو جلد چاپ و منتشر مي‌شود، اظهار كرد: در سال‌هاي 1970 هوتن 78 مجلس كتاب را به موزه متروپوليتن هديه مي‌كند و يا مي‌فروشد و بعد با سفارت ايران تماس مي‌گيرد و كتاب را معرفي مي‌كند و مي‌نويسد كه حاضر است اين كتاب را بفروشد تا به ميهن اصلي‌اش بازگردد. مكاتباتي در طي اين چند سال شروع مي‌شود و در نهايت هنگامي كه شاه ايران به آمريكا مي‌رود، هوتن به وي مي‌گويد كه چون گرفتاري‌هاي مالياتي دارد، ناگزير است اين كتاب را بفروشد و اگر ايران كتاب را نخرد، وي ناگزير آن را اوراق مي‌كند و مجالس نگارگري آن را به علاقه‌مندان مي‌فروشد. او افزود: چند مكاتبه و رفت‌وآمد پس از آن صورت مي‌گيرد و پس از آن از دربار به نخست‌وزيري مي‌گويند كه كتاب گران است و چنين پولي براي خريد آن موجود نيست. به هرحال پس از اين پاسخ هوتن تهديد خود را عملي مي‌كند و 78 مجلس كه قبلا فروخته مي‌شود، تعدادي كه شايد به هفت مجلس برسد، نيز شخص ولش مي‌خرد. يك مجلس از شاهنامه هم گفته مي‌شود كه موزه عباسي خريداري كرده كه من آن را نديده‌ام، دو مجلس ديگر را هم صدرالدين آقاخان كه فوت كرده است، خريده و يك مجلس به تخت‌ نشستن كيومرث توسط صدرالدين به مناسبت آن‌كه رييس كميسارياي پناهندگان بود و براي كار پناهندگان افغاني به ايران آمده بود، خريداري شد و از بقيه مجالس منهاي 118 مجلس كه فعلا در اختيار ايران است، خبر ندارم. دكتر حبيبي با اشاره به اين‌كه چند سال پس از پيروزي انقلاب خانواده هوتن با ميراث فرهنگي تماس گرفته بودند كه حاضرند مابقي كتاب را بفروشند و قيمتي را پيشنهاد كرده بودند، اظهار كرد: در آن زمان ايران در حال جنگ بود و مشكلات ارزي و نيز مسائل ديگر باعث شد تا خريد كتاب ديگر ممكن نباشد. بعدها مجددا تماس گرفتند و اين‌بار علاوه بر قيمت، معاوضه كتاب را با چند تابلو پيشنهاد كردند كه موضوع در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مورد بررسي قرار گرفت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز تنها يك تابلو را كه با آرمان‌ها و اعتقادات ما براي هيچ‌كس قابل ارائه نبود، پيشنهاد داد تا براي معاوضه انتخاب شود و در نتيجه كارگروه تصميم گرفت كه مابقي شاهنامه با اين تابلو معاوضه شود. رييس بنياد ايران‌شناسي با اشاره به اين‌كه اين مطلب به اطلاع طرف مقابل رسيد و مدت طولاني گذشت تا معاوضه‌ي يك تابلو قبول شد، گفت: در ادامه كارشناس طرف مقابل تابلو را تأييد كرد و ايران نيز بايد شاهنامه را مي‌ديد و سرانجام وين اتريش كه در آن زمان روابط خوبي با ايران داشت، براي معاوضه تابلو و كتاب شاهنامه تهماسب پيشنهاد شد كه مورد قبول طرف مقابل قرار گرفت. او ادامه داد: از كارشناسان ايراني، دكتر اكبر تجويدي و دكتر شهريار عدل بودند كه تحت نظر آقاي معيري، سفير ايران در پاريس، بايد شاهنامه و مجالس آن را مي‌ديدند و تأييد مي‌كردند و به دليل اين‌كه دكتر تجويدي قادر به خروج از پاريس نبود، طرف مقابل موافقت كرد كه كار كارشناسي در فرودگاه پاريس انجام يابد و فرودگاه اورلي يك اتاق محفوظ را براي 24 ساعت در اختيار سفارت ايران قرار داد و تمام قسمت‌هاي شاهنامه تهماسب مورد بازديد قرار گرفت و پس از تأييد همان‌ روز به مقصد وين - اتريش حركت كرد. حبيبي سپس گفت: در اتريش سفارت ايران وزارت خارجه‌ي اتريش و پليس اتريش را در جريان گذاشته بود و رييس پليس اتريش قول همه‌گونه همكاري داده بود تا نيم‌ ساعت قبل از فرود هواپيما، تدابير امنيتي مناسبي در فرودگاه با آرايش پليس فراهم شود. از طرف ايران نيز هواپيماي دولت آماده شد و به دليل اين‌كه تابلو داخل هواپيما نمي‌رفت، آن را در انبار جا دادند و آقاي دانيالي و آقاي حجت به همراه تابلو به اتريش رفتند و در محل تعيين‌شده فرود آمدند. او با اشاره به اين‌كه صندوق‌هاي شاهنامه با يك وانت به هواپيماي ايران نزديك شد و صندوق‌ها به داخل هواپيما برده شد، اظهار كرد: صندوق‌ها باز شد و با صورت مجلس مطابقت داده شد و آقاي حجت از هواپيما پياده شد، تابلو را به داخل وانت برد و كارشناسان هنگامي كه از صحت تابلو مطمئن شدند، تابلو را تحويل گرفتند. اسم اين تابلو، زن سوم بود. وانت آن‌ها حركت كرد و در هواپيما نيز بسته شد. قرار بر اين بود وقتي هواپيما كاملا در آسمان قرار مي‌گيرد، سفير ما در وين به اينجانب تلفن كند كه در ساعت هشت بعدازظهر پنج‌شنبه تلفن كرد و خيال من راحت شد. روز شنبه، صندوق‌ها تحويل اينجانب شد و روز يكشنبه آن‌ها را به موزه هنرهاي معاصر كه تابلو معاوضه‌شده در آن‌جا بود، تحويل دادم. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha