همزمان با نامگذاری سالن «دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی» در تماشاخانهی «ایرانشهر» اعلام شد که رشته دکترای پژوهش تئاتر به نام این استاد در دانشکده هنر و معماری راهاندازی میشود.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در مراسمی که شامگاه شنبه 29 تیر ماه برگزار شد، جمعی از هنرمندان تئاتر گردهم آمدند تا در نامگذاری سالن شماره یک تماشاخانهی «ایرانشهر» به نام دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی حضور داشته باشند.
در این برنامه هما روستا، جمشید مشایخی با همراهی قادرآشنا مدیر اداره کل هنرهای نمایشی و دکتر مجید سرسنگی مدیر تماشاخانه «ایرانشهر» تصویری از ناظرزاده را رونمایی کردند.
هما روستا هنرمند تئاتر در سخنان کوتاهی گفت: همیشه دکتر ناظرزاده را از طریق همسرم حمید سمندریان میشناختم که همواره با عشق و محبت از او و تلاشهایش برای فرهنگ و تئاتر یاد میکرد و سپاسگذار او بود. من نیز همان احترام و عشق را به ایشان دارم و بسیار خوشحالم که این سالن به نامشان نامگذاری میشود.
جمشید مشایخی نیز گفت: افتخارم این است که شاگرد پدر ایشان در دانشکده هنرهای دراماتیک بودم.
این هنرمند پیشکسوت سپس دو بیت از اشعار مولانا را تقدیم ناظرزاده کرمانی کرد.
همچنین قادرآشنا مدیر اداره کل هنرهای نمایشی در سخنانی گفت: تجلیل از بزرگان ، تجلیل از هویت و فرهنگ ایرانی و بشری است.
مدیر اداره کل هنرهای نمایشی با تقدیر از مجید سرسنگی در نامگذاری این سالن اضافه کرد: باید هرجا بتوانیم میادین و سالنها را به نام هنرمندان بزرگ کشور کنیم، استاد ناظرزاده از چهرههای مهم هنری ماست و خوشحالیم که این اقدام شایسته انجام شد.
سرسنگی: ناظرزاده میراثدار تئاتر ماست
به گزارش ایسنا، در این برنامه مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و مدیر تماشاخانه ایرانشهر- ابراز خرسندی کرد و گفت: خوشحالم این توفیق نصیب ما شد تا این نکوداشت را برگزار کنیم و به بهانه این برنامه، چهره دوستداشتنی استاد خود را ببینیم.
وی با اشاره به ابعاد گوناگون شخصیت ناظرزاده کرمانی ادامه داد: تکریم ایشان ، تکریم علم، فضیلت و اخلاق حسنه در فرهنگ و هنر است.
مجید سرسنگی با گرامیداشت یاد و خاطره حمید سمندریان دیگر استاد بزرگ تئاتر ایران که سالن دیگر مجموعه ایرانشهر به نام اوست یادآور شد: بیش از یک سال از رفتن ایشان میگذرد اما همیشه به یادشان هستیم و خانم روستا را که یادگار ایشان است را ارج مینهیم. مطمئنم امشب روح استاد سمندریان با ماست و خوشحال است که چنین مراسمی برای نکوداشت یکی از بزرگترین استادان تئاتر برگزار میشود.
وی سپس با اشاره به تلاشهای ناظرزاده در زمینه تالیف آثار پژوهشی تئاتری خاطرنشان کرد: سالها طول میکشد تا فردی مانند ایشان به ثمر بنشیند و به یکی از استوانههای فرهنگی ملت تبدیل شود. ما خوشحالیم و به او افتخار میکنیم، در همه فرهنگها معلمان و پژوهشگران زیادی هستند اما اندکی تشخص فرهنگی پیدا میکنند و در آن فرهنگ ثبت میشود و دکتر ناظر زاده جزو آن دسته است.
سرسنگی اضافه کرد: ایشان هم میراث تئاتر ماست و هم میراثدار و میراث ساز، چرا که در چند دهه گذشته در دانشگاههای مختلف به تدریس پرداخته و چندین نسل مدیون آموزههای ایشان است.
او با یادآوری کمبود منابع مکتوب و پژوهشی تئاتر در دهه 60 اضافه کرد: این کمبود رنج بسیاری را در دانشگاههای ما تحمیل کرد. اما امروزه نسبت به سه دهه پیش حوزه تالیف و ترجمه بسیار پررونقتر شده است و اینها مرهون جریانی است که دکتر ناظرزاده در حوزه تالیف و پژوهش آغاز کرد.
سرسنگی با اشاره به روابط دوستانه ناظرزاده با دانشجویانش افزود: او همواره با همه دانشجویانش با مهربانی و پدرگونگی برخورد میکرد. از سوی دیگر همواره برای رشد دانشجویانش اصرار میورزید. هرگز بزرگی خود را در کوچکی دیگران جست وجو نکرد و هرگز از رشد دانشجویانش هراسی نداشت بلکه بزرگیاش در سایه کمک به دیگران برای بزرگ شدن کسب کرده است و این چنین است که در این سه دهه ندیدهام کسی از او رنجیده باشد.
پس از این سخنان، دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی به دعوت مجری برنامه فرزاد حسنی روی صحنه رفت.
ناظرزاده: با دیدن دوستانم چون حمید فرخنژاد دچار احساسات شدید شدم
ناظرزاده با لحنی طنزآمیز با اشاره به سخن مجری که گفت دکتر ناظرزاده خیلی هدفمند صحبت میکند خطاب به حاضران گفت: امیدوارم به یاد یارانهها نیفتید!
او اضافه کرد: خود را لایق این محبتها نمیبینم و این را از روی تواضع نمیگویم بلکه محبت خانواده تئاتر بالاتر از حد من است.
این استاد دانشگاه که بیشتر در خارج از کشور به سر میبرد با ابراز خرسندی از دیدن دوستان و دانشجویانش در این برنامه گفت: پس از دیدن دوستانی مانند حمید فرخنژاد آنقدر دچار احساسات شدیم که یادمان رفت که برای چه به این برنامه آمدهایم و میخواستم ایشان را به خوردن قهوه دعوت کنم.
این پژوهشگر تئاتر ایران گفت: سالها گذشته ولی احساسات و عواطف ما کم نشده است. این جلسه جدایی را به رویارویی و آشنایی تبدیل کرد و من که خود، واژه میسازم دچار تنگنایی واژه شدم و میدانم تشکر، واژه ناچیزی برای این همه لطف است.
ناظرزاده در ادامه صحبتش با اشاره به شعر معروف مولوی با مطلع «از جمادی مُردم و نامی شدم...» خاطرنشان کرد: پیام مولوی در این است که اگر انسان بخواهد زنده بماند باید دائم بمیرد و متولد شود، آنچه در آخر عمرم نتیجه گرفتهام رستاخیز است که به معنای مرگ و زایشی دیگر است. هنر نیز وقتی به اوج رسید، باید ققنوس وار بمیرد و دوباره زاده شود وگرنه به یک مُردار تبدیل خواهد شد.
او با تاکید بر اینکه باید در هنر تولد همیشگی و خلق مدام وجود داشته باشد، ادامه داد: این آرزویی است که برای هنر ایران دارم. اینکه فرهنگ ما همیشه به استحاله نو برسد و در دگردیسیهای تازه پروانه شود و در پیله کرم ابریشم نماند.
این هنرمند با بیان خاطرهای از کوتاهترین نمایش دنیا با نام «نفس» که اثری از بکت است، ادامه داد: تراژدی کمدی را از همین نمایش یادگرفتم. «بکت» میگوید: سراسر زندگی ما سرشار از تکرار است. اما اگر هرکاری را یک بار انجام دهیم، زندگی فقط چند ماه طول میکشد.
ناظرزاده همچنین خاطرهای از حمید سمندریان بیان کرد و یاد او را گرامی داشت.
او در ادامه صحبتش افزود: غالبا آدم فکر میکند هنر و ادبیات برای چیست؟! دنیا را که نجات نداده اما در مجموع در دنیا تاثیر گذاشته است آنچنان که «ویل دورانت» در کتابش مینویسد اولین انسانی که گوشت انسان دیگری را به صورت قانونی خورده خیلی پیشرفته بوده است چون این کار را براساس قانون انجام داده است. یعنی بشر همیشه رو به اصلاح و پیشرفت است و هنرمندان در آن سهیم هستند. هنرمند همیشه در فکر این است که درندهخویی را از ذهن انسان بیرون کند.
این نمایشنامهنویس خاطرنشان کرد: همه حرف ادبیات عرفانی ما، همین است که درنده خویی را از انسان برگرداند و عشق را جایگزین کند و این ویژگی فرهنگ ماست که در هیچ کشور دیگری وجود ندارد.
ناظرزاده همچنین ابراز امیدواری کرد در آینده تئاتر ایران تئاتر برومندی شود، همچنان که امروز جوانانی مستعد در آن فعالیت میکنند.
او در پایان صحبتش گفت: در حال حاضر اسکریسهایی (فضاهایی) که در تئاتر ایران باز شده بیسابقه است، در آینده درون مایه تئاتر ایران عشق و مبارزه با درنده خویی خواهد بود و ای بسا دعوتی باشد از بشریت تا به خود و سرنوشتش بنگرد. چرا که اگر عرفان به جهان بر نگردد به قول «لورکا» جهان به قبرستان سگهای فراموش شده، تبدیل خواهد شد.
اصلانی: باید به مدت سی سال به ایشان سلام کرد
در ادامه برنامه محمدرضا اصلانی فیلمساز با سابقه خطاب به ناظرزاده کرمانی گفت: باید به مدت سی سال به ایشان سلام کرد.
وی ادامه داد: ناظرزاده در این سی سال یک متن برای تئاتر ماست. هم تاریخ دانشگاهی ما را در بردارد و هم تاریخ رشد تئاتر ما . او کاری کرد که امروزه ثمر داده است و وقتی کار نسل تازه را میبینیم که پیشرو است میدانیم که این یکی از محصولات کار مداوم ناظرزاده است که کار کمی نیست.
اصلانی خاطر نشان کرد: شاید اگر ناظرزاده و چند تن دیگر نبودند تئاتر ما بعد از انقلاب در فرو دستترین موقعیت قرار میگرفت و این واقعیتی است که باید به آن احترام گذاشت و تاریخی است که باید نوشته شود اما همیشه ما کم کاری میکنیم.
وی با اشاره به تلاشهای ناظرزاده برای آفرینش واژگان تازه افزود: کاری که او در واژه شناسی و اصطلاح شناسی تئاتر انجام داده است، فرهنگستان ادب ما انجام نداده است. در این ملک افراد به تنهایی کار نهادی و سازمانی میکنند و ناظرزاده چنین فردی است.
پس از این سخنان میکروفن، گردان در میان حاضران رد و بدل شد تا هر کس خاطرهای از ناظرزاده دارد، بیان کند.
حمید فرخنژاد نخستین فردی بود که خاطرهاش را گفت.
این بازیگر سینما و تئاتر یادآور شد: امشب بسیار خوشحالم به سال 68 رفتم. اولین استادی که سر کلاس ما آمدند، دکتر ناظر زاده بودند که بسیار خوب صحبت کرد و دیدگاه ما را که تازه از شهرستان آمده بودیم و خیلی در فضای تئاتر نبودیم تغییر داد.
فرخنژاد اضافه کرد: ایشان جزو معدود اساتیدی بود که هر ترم آموزههای تازهای برای دانشجویان داشت و هنوز هم سطح سواد و بزرگیاش کاملا مشهود است. اسمش یادآور همه خوبیهاست و من افتخار میکنم که شاگرد او بودهام. آدم مهمی هستم، از این جهت که سه کتاب از ایشان را ویراستاری کردهام.
فرخنژاد در پایان صحبتش خطاب به ناظرزاده گفت: بابت همه خوبیها و مهربانیتان از شما ممنونیم.
حسین مسافرآستانه نیز در سخنان کوتاهی گفت: ایشان علاوه بر مسائل علمی، اخلاق و معرفت را به ما آموخت، آنچه همیشه از استاد برای ما خواهد ماند و همیشه در دل ماست و عاشقانه دوستش داریم.
اصغر همت نیز خاطرهای از تدریس استاد ناظرزاده در دانشگاه سوره بیان کرد و قطعه شعری را که افسر اسدی همسرش که پیش از این شاگرد ناظرزاده بوده و برای او سروده بود را خواند.
سپس علیرضا نادری دیگر دانشجوی ناظرزاده یادآور شد: من از جنگ برگشته بودم و از فضای خشن آنجا به دانشگاه رفته بودم که با شخصیت برجسته فرهیخته ، زیبا ، خطیب ، سخنور و طناز استاد ناظر زاده آشنا شدم، آدمی در طول سفر نطفه به عقل،نیازمند قهرمان است یا باید عاشق باشد. دکتر ناظرزاده قهرمان نسل ما نبود ولی عاشقانه دوستش داشتیم. امشب شبی است که چیزی ندارم در محضر ایشان بگویم مانند شش سال پیش که برای ایشان مراسم دیگری برگزار شده بود و من در آن مراسم مقالهای را دربارهی دکمهی کت استاد خواندم.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: از واژه خود استاد بهره میگیرم و میگویم برای ما جوانانی که دچار وضعیت خشن جنگ بودیم، استاد یک «اسپیریس» (فضای بینظیر) بود. امیدوارم همیشه باشید و بدانید تازه اول عشق است.
فردوس حاجیان نیز در سخنان کوتاهی از ناظرزاده تقدیر و از راهاندازی رشته دکترای پژوهشهای تئاتری به نام این استاد در دانشکده هنر و معماری خبر داد.
در بخش پایانی برنامه با حضور دکتر محمود اسعدی و استاد فلامکی کتاب مقالات ناظر زاده رونمایی شد.
ناظر زاده که مدتها دغدغه چاپ این مقالات را داشته است یادآور شد: این مقالات در نشریات مختلف چاپ شده بود که برخی از این نشریات عمری یک روزه داشتند و همیشه فکر میکردم این مقالات از بین رفتهاند اما خوشبختانه یکی از برکتهای برنامه امشب، گردآوری و چاپ این مقالات است که درباره موضوعات مختلف تئاتر است.
فرهاد ناظرزاده کرمانی تنها چهره ماندگار ادبیات نمایشی ماست که در پایان این برنامه هم هدایا، نشانها و لوحهای تقدیری به او اهدا شد.
همچنین تندیس «سرو هنر» که برای این بزرگداشت از سوی خانه هنرمندان ایران آماده شده بود نیز رونمایی شد.
در حاشیه:
این برنامه با حضور هنرمندانی همچون هادی مرزبان، پانتهآ بهرام، رضا گوران، فرهاد مهندسپور، رضا ثروتی، علی اصغر دشتی، بهروز بقایی، شهره سلطانی ، ولیالله شیراندانی، میرم معترف، کتایون فیض مرندی، اتابک نادری،محسن حسینی، علی پویان، حمیدرضا اردلان، رحمت امینی، کوروش سلیمانی، افسانه ماهیان و... برگزار شد.
کارگردانی این برنامه برعهده نیما دهقان و مجری آن فرزاد حسنی بود.
طراح صحنه برنامه که منوچهر شجاع بود، چندین صندلی روی صحنه گذاشته بود تا سخنرانها به صورت نشسته صحبت کنند و مجید سرسنگی که اولین سخنران برنامه بود، از ناظرزاده عذرخواهی کرد که در مقابل او نشسته، سخن میگوید.
پخش دو کلیپ که یکی از آنها با کارگردانی حمیدرضا اردلان ساخته شده بود از دیگر بخشهای این برنامه بود.
در این برنامه پانتهآ بهرام خاطره بامزهای از ناظرزاده بیان کرد و یادآور شد: ذدر ابتدا من از ایشان چیزهای زیادی یاد نگرفتم نه به این دلیل که استاد خوبی نبود اما برای ما که تازه از پشت نیمکتهای مدرسه به دانشگاه رفته بودیم، بیشتر خوش لباس بودن و جذاب بود و اساطیری حرفزدنشان برای ما بسیار جذاب بود.
فرهاد ناظرزاده خاطرهای از جمشید مشایخی بیان کرد و گفت: وقتی ما 18-19 ساله بودیم آقای مشایخی در اوج شهرت برای ادامه تحصیل به دانشگاه آمد و این برای ما خیلی جالب بود به دنبال ایشان راه میافتادیم و وقتی مردم با ایشان سلام و علیک میکردند ما جواب مردم را میدادیم و در خلسه این شهرت کاذب بودیم و هنوز هم هستیم.
انتهای پیام


نظرات