سال 1382 نخستین حرفها دربارهی ساماندهی محوطهای که یک عمر تاریخ را در خود دارد، مطرح شد. هیئت دولت در آن سال، طرح «ساماندهی میدان مشق» و تبدیل آن به قطب تاریخی - فرهنگی تهران آن هم در قالب طرح گسترش موزهی ملی را به تصویب رساند و بلافاصله طرح مطالعاتی آن توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تهیه و به دولت ارائه شد.
طرحی که با استناد به اصل 138 قانون اساسی و بهمنظور نگهداری صحیح از آثار تاریخی محوطه، همهی نهادهای دولتی مستقر در میدان مشق بین خیابانهای امام خمینی، فردوسی، سی تیر و سرهنگ سخایی را موظف کرد تا ساختمانهای خود را برای گسترش موزهی ملی به این موزه واگذار کنند، تا حضور نیروهای فرهنگی و ایجاد فضاهای پیوستهی فرهنگی - آموزشی مانند دانشگاه هنر، جایگزین فضاهای نظامی موجود در این محوطهی تاریخی شود.
محوطهای که موزههای «ملی ایران»، «علوم ارتباطات»، «پست»، «عبرت»، «سکه»ی بانک سپه، «علوم و فناوری»، «ملک»، موزهی تازه منتقلشدهی «صنعت چاپ در ایران» و موزهی متروکهی «13 آبان» را در اطراف خود دارد. موزههایی که فاصلهی پیادهی آنها با یکدیگر نیم ساعت بیشتر نیست. جایی که اگر از 10 سال پیش که فقط حرف شنید، حرکتی اجرایی به چشم دیده بود، حالا میتوانست گردشگرپذیرترین منطقه در پایتخت باشد.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در اوایل حکومت ناصرالدینشاه، محل فعلی ادارهی پست، شهربانی سابق و وزارت دفاع ملی سابق، سراسر بیابان بود و سربازان در آن «مشق» (تمرین) میکردند. به همین دلیل، به آن «میدان مشق» میگفتند. در دوران پهلوی دوم در بخشی از محوطه، بناهای نظامی و دولتی ایجاد شد و قسمتی از آن هم بهصورت گردشگاه درآمد که به آن «باغ ملی» میگفتند؛ اما پس از مدتی، آن بخش هم به تصرف ساختمانها درآمد، با این وجود نام آن و سردرش هنوز پابرجاست و در دورهی معاصر مکانی اداری - فرهنگی و آموزشی برای وزارت امور خارجه، موزهی ملی ایران و دانشگاه هنر است که برای ساماندهیاش هزار راه نرفته را باید پیمود.
در کنار هزاران اتفاقی که شب و روز این میدان و باغ ملی را از سالهای گذشته تا کنون بههم پیوند داده است، روزهایی هم هستند مانند پرواز نخستین بالن، نمایش دوچرخهسواری، پرواز طیاره، تعلیم و بازی موتورسیکلت، برگزاری مسابقات اسبدوانی و اعدام «میرزا رضا کرمانی» (ضارب ناصرالدینشاه) که این میدان به خود دیده و از خاطر تاریخ نیز پاک نمیشود.
اما چند دوره ساختوساز در این محوطه در دورهی ناصرالدینشاه قاجار و رضاشاه انجام شد، ساختمانهای دولتی مانند کاخ شهربانی، کاخ وزارت امور خارجه، موزهی ایران باستان، شرکت نفت ایران و انگلیس و عمارت پست ساخته شدند. با این وجود میتوان گفت با پایان یافتن حکوت قاجار، رونق و شکوفایی میدان مشق نیز به پایان رسید و از آن زمان به بعد، این میدان مورد بیمهری قرار گرفت و بهمرور غبار فراموشی روی این میدان تاریخی نشست.
اگرچه در چند سال اخیر و با توجه به مصوبهی دولت مبنی بر ضرورت ساماندهی میدان مشق، گاهی برخی مسوولان سازمان میراث فرهنگی و شهری وعدههایی برای احیای این میدان بهعنوان بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی شهر تهران میدهند، اما هنوز هیچکدام از این وعدهها رنگ اجرایی به خود نگرفته و طرحها پیشرفت رضایتبخشی نداشتهاند.
در مردادماه 1386 محمدرضا کارگر - مدیر وقت موزهی ملی ایران - دربارهی طرح ساماندهی میدان مشق اعلام کرد: مطالعات کامل این پروژه در قالب یک کتاب چهار جلدی در سال 1383 تهیه و به هیئت دولت تقدیم شد؛ اما متأسفانه این موضوع در دولت به فراموشی سپرده شد و تا کنون هیچ اقدامی در ارتباط با عملیاتی کردن این موزه اتفاق نیفتاده است.
او همچنین به سرانجام رساندن این پروژه در آن سال را برای خرید همهی املاک دولتی و غیردولتی، نیازمند اعتباری معادل 460 میلیون تومان دانست.
چهار سال پس از تصویب این طرح (سال 1386) اسفندیار رحیممشایی - رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری - نیز از آغاز دوبارهی اجرای مصوبهی دولت برای ساماندهی میدان مشق خبر داد.
او این خبر را با توجه به اختصاص اعتبارات ویژه به سازمان میراث فرهنگی داد، حتی در همان زمان اعلام کرد کارهای مطالعاتی ساماندهی میدان مشق برای تأمین اعتبار بهمنظور تملک ساختمانهای تاریخی این محدوده در حال انجام است.
گستردگی محوطهی میدان مشق و طرح ساماندهی آن، نیازمند اختصاص اعتبار ویژهای بود. به همین دلیل، به گزارشی از وضعیت میدان مشق نیاز داشت تا اعتبارات لازم برای تملک بناهای قرارگرفته در محدودهی آن مانند موزهی ملی، وزارت امور خارجه، عمارت قزاقخانه و موزهی بانک سپه تأمین شود. قرار شد این گزارش را محمدرضا مهراندیش - مدیرکل وقت موزهی ملی ایران - تهیه کند. او اسفندماه 1386 گزارشی تهیه کرد و آن گزارش با امضای رییس وقت سازمان میراث فرهنگی به رییسجمهور داده شد.
در آن گزارش، دربارهی پیشرفت مصوبهی دولت و شیوهی احیای این میدان و گسترش موزهی ملی ایران، راهکارهایی با تکیه بر نظرات کارشناسان معماری و شهرسازی ارائه شده بود.
با وجود این اقدامات، در اردیبهشت 1387 رحیممشایی بهعنوان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد که رییسجمهور برای ساماندهی این میدان اعتباری را اختصاص نداده است و افزود: اعتبارات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سال جاری اعتبارات خوبی است و میتوان از محل آن، برای ساماندهی میدان مشق استفاده کرد.
هر روز حرفی دربارهی این محوطه مطرح میشد، اما هیچکدام به اجرا نمیرسید، تا اینکه بخش کوچکی از این مصوبه یعنی انتقال دانشگاه هنر بهعنوان مرکزی فرهنگی حدود شش سال پیش محقق و این دانشگاه در عمارت قزاقخانه مستقر شد، اما هنوز راه دراز انتقال بخشهای اداری - سیاسی از این مکان و ایجاد مرکزی فرهنگی پیش رو بود.
در اسفندماه سال گذشته نیز اسدالله محمدپور - مدیر وقت موزهی ملی ایران - دربارهی این میدان تاریخی به خبرنگار ایسنا گفت: برای اجرایی کردن مصوبهی هیئت دولت با هدف تبدیل محوطهی میدان مشق به مجموعهی موزهی ملی ایران، مطالعات توسط یک مشاور داخلی انجام شده است.
وی دربارهی اجرایی شدن مصوبهی هیئت دولت برای انتقال محوطهی میدان مشق به موزهی ملی ایران، اظهار کرد: پیگیریها برای این قضیه جدید نیستند، در سالی که این طرح مطرح شد، پیگیریهایی صورت گرفت و مطالعاتی نیز توسط یک مشاور داخلی انجام شد. این قضیه هنوز قابل پیگیری است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا بخشهای دولتی مستقر در محوطه با این اتفاق مخالفت میکنند که این کار هنوز انجام نشده است؟ گفت: مهمترین مشکلی که در این زمینه وجود دارد، مشخص کردن یک مکان برای انتقال بخشهای دولتی مستقر در محوطهی میدان مشق است. از سوی دیگر، تأمین اعتبارات لازم برای خریدن بناهای مورد نظر مطرح است که این یکی از مهمترین عوامل برای کندی کار در اجرایی کردن این پروسه است.
به گزارش ایسنا، میدان مشق که سربازخانهی مرکزی در آن قرار داشت، از شمال به خیابان سرهنگ سخایی و از جنوب به خیابان امام خمینی (ره) محدود میشد. محوطهی کنونی، موزهی پست و مخابرات، سردر باغ ملی، ساختمان شمارهی ۳ وزارت امور خارجه، موزهی ۱۳ آبان، موزهی ایران باستان، موزهی سکه بانک سپه، کتابخانهی ملی، کاخ شهربانی، کاخ وزارت امور خارجه، عمارت ثبت اسناد املاک، سازمان خدمات درمانی نیروهای مسلح فعلی، ساختمان شمارهی ۷ وزارت امور خارجه، بنای وزارت جنگ سابق، ساختمان هنرستان دختران یا مدرسهی کودکان بیسرپرست را در برمیگیرد که 12 مهرماه 1377 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
27 دیماه امسال نیز رییس شورای شهر تهران در بازدیدی که پس از گذشت 10 سال از تصویب این مصوبه از میدان مشق داشت، همچنان به اجرای آن خوشبین بود و قول داد این موضوع را از نظر مدیریت شهری پیگیری کند تا میدان مشق به فضایی عمومی تبدیل شود.
احمد مسجدجامعی که به گفتهی خودش یکی از کسانی است که در سال 1382 سند این مصوبه را تهیه کرد، به خبرنگار ایسنا گفت: از زمانی که آن مصوبه صادر شد، کم و بیش برخی ساختمانهای پیرامونی میدان مشق مانند ادارهی پست یا ثبت احوال به موزه تبدیل شدهاند؛ اما برخی هم آن مصوبه را اجرا نکردهاند، مثلا قرار بود ساختمان وزارت امور خارجه به موزهی دیپلماسی تبدیل شود. البته تبدیل این ساختمانها به موزه، زمانبر است.
بهنظر میرسد وزارت امور خارجه یکی از دستگاههای دولتی مستقر در این محوطهی تاریخی است که مخالف اجرایی شدن این طرح است. این وزارتخانه، فضای داخلی ساختمانهای در اختیارش را بهدلیل دادن کاربری اداری، آنطور که میخواسته، تغییر داده است و حتی سال گذشته، بدون گرفتن استعلام از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری داربستی را روی ساختمان شمارهی 3 بست و کاشیهای تاریخی روی ساختمانی را که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است، تغییر داد. همچنین در هفتهی «درختکاری» سال پیش، یک درخت را در محوطهی میدان مشق، مقابل موزهی ملک قطع کرد.
محوطهی میدان مشق، پس از گذشت حدود 10 سال از اولین حرفهایی که برای ساماندهیاش مطرح شد، نه حریم مشخصی دارد و نه جلوی رفتوآمد ماشینهای سنگین در فضای باز آن گرفته شده، حتی نیمی از مصوبات سال 1382 اجرایی نشده است.
انتهای پیام
نظرات