اقدام حجت نه از سر لجاجت و فردگرایی، که از روی عشق و اعتقاد به اهمیت بنیادین میراث فرهنگی و جایگاه رفیع آن در سپهر فرهنگی و هویتی کشور در مواجهه با دنیای معاصر، قابل توجیه است.
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، رحمتالله سلیمانی فارسانی - دوستدار میراث فرهنگی و دبیر پیشین اتحادیهی انجمنهای علمی دانشجویان باستانشناسی کشور - در مطلبی با عنوان «حجت، حجت را تمام کرد» آورده است: «در روزهای گذشته با به گوش رسیدن زمزمههای استعفای قطعی محمدعلی نجفی از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بار دیگر موجی از نگرانی و دلواپسی اهالی میراث فرهنگی را دربرگرفت.
نگرانی مضاعفی هم مدیران کارآزموده و با سابقهی میراث را فراگرفت؛ نه بهدلیل به خطر افتادن و متزلزل شدن جایگاه و موقعیتشان، بلکه نگران این بودند که تدبیرها و امیدها، برنامهریزیها و اقداماتی که در پنجماه گذشته بهتدریج و با حضور متخصصان و کارشناسان در مدیریتهای ارشد این سازمان در شرف انجام بود با تحولات برقآسا و غیرمنتظره یکسره تباه شود.
در چنین شرایط نگرانکننده، پرتنش و پرابهامی بود که دکتر مهدی حجت اعلام کرد در صورت رفتن نجفی او هم از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواهد رفت. با پذیرفته شدن استعفای نجفی و انتصاب ضربتی و غافلگیرکنندهی رییس جدید که متأسفانه بنا به سابقه و کارنامه، شناختی از این حوزه و مقتضیات آن ندارد، مهدی حجت هم با سازمان میراث فرهنگی وداع کرد؛ اما بهراستی دلیل اصلی این اقدام او، بهعنوان یکی از بنیانگذاران و ارکان سازمان میراث فرهنگی کشور چه بود؟
اگر به هشت سال گذشته و آنچه در این مدت بر میراث فرهنگی گذشت، نگاهی گذرا بیندازیم، عوامل متعدد داخلی و بیرونی را میتوان بهعنوان دلایل اضمحلال و از هم پاشیده شدن شیرازه این سازمان بیان کرد که مهمترین آنها فقدان ثبات مدیریتی و تحمیل مدیریتهای غیرمتخصص، سیاسی و امنیتی بر سازمان میراث فرهنگی بوده است. بیشک متخصصان و دلسوزان این حوزه هیچگاه بلایا و مصائبی را که در سالهای گذشته از ناحیه مدیران مذکور بر پیکر نحیف و رنجور سازمان میراث فرهنگی نازل شد فراموش نخواهند کرد.
پس چگونه میشد انتظار داشت که نخستین رییس و معمار سازمان میراث فرهنگی در قبال تکرار و استمرار سناریوی گذشته، آن هم در دولت یازدهم که منادی تدبیر و امید است، سکوت کند و خم به ابرو نیاورد؟ در واقع، اقدام به ترک سازمان توسط مهدی حجت که از جانب طیف وسیعی از کارشناسان و متخصصان و البته دوستداران میراث فرهنگی استقبال شده است، فوران اعتراض و نارضایتی انباشتشده چندین ساله است. اعتراض دلسوزانه به رویکرد و دیدگاه سطحی و غیرکارشناسی دولتمردان در قبال پدیده فراملی و فرا نسلی میراث فرهنگی، اعتراض به تصمیمات و اقدامات نسنجیده و ناپختهی دولتها برای میراث فرهنگی و معنوی و اعتراض به مسائل بسیاری از این دست.
اقدام حجت نه از سر لجاجت و فردگرایی که از روی عشق و اعتقاد به اهمیت بنیادین میراث فرهنگی و جایگاه رفیع آن در سپهر فرهنگی و هویتی کشور در مواجهه با دنیای معاصر قابل توجیه است. اقدام حجت، احترام به صاحبنظران و دلسوختگان این حوزه و تأکید بر حفظ شأن و جایگاه رفیع میراث فرهنگی و اهالی آن و انتقادی ملایم و دلسوزانه نسبت به نادیده انگاشتن دیدگاه متخصصان و کارشناسان این حوزه و زنهاری است به دولت کنونی و دولتهای بعد که دست از تصمیمات و انتصابات سیاسی و ناگهانی، دست کم در سازمان میراث فرهنگی کشور بردارند.
در یک کلام میتوان گفت که «حجت، حجت را بر همگان تمام کرد» بنابراین با توجه به استقرار دولت تدبیر و امید و اهمیتی که رییسجمهور روحانی همواره نسبت به نقد و نقدپذیری مطرح کرده، انتظار میرود انتقاد این پیر فرهیختهی میراث فرهنگی که نماینده طیف گستردهای از کارشناسان و اهالی این حوزه است بهدرستی شنیده و به کار بسته شود.»
انتهای پیام
نظرات