تهران بی سر و صدا برای چهار روز شاهد برگزاری مهمترین رویداد گردشگری ایران بود، هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگریای که قرار بود متفاوت از هفت دورهی قبل برگزار شود.
به گزارش خبرنگار گردشگری ایسنا، پیش از برپایی این نمایشگاه مسوولان گردشگری کشور از اهمیت چنین رویدادی در صنعت گردشگری و البته اجرای متفاوت آن نسبت به سالهای قبل بسیار سخن گفتند، درحالیکه هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری هم مثل گذشته با کمترین تبلیغات چه از نوع محیطی و چه از نوع رسانهای برگزار شد.
تبلیغات محیطی هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری به حدی ضعیف بود که حتا در محل برپایی نمایشگاه هم به زحمت میشد بنر تبلیغاتی و یا اطلاعاتی از محتوای غرفهها یافت.
اولویت اصلی آژانسهای شرکتکننده مثل تمام دورههای این نمایشگاه فروش تورهای خارجی آن هم با قیمت های قابل توجه بود.
برخی شرکتکنندگان مثل هر سال از تقسیمبندی غرفهها شاکی بودند. ظاهرا قرار نیست تجربهای از این اعتراضهای هر ساله حاصل شود.
کشورهای خارجی هم که بعد از استانها با استقبال بسیاری مواجه شده بودند، به خاطر غرفهآراییشان دستمایهی عکسهای سلفی و دسته جمعی قرار گرفته بودند. با آنکه معاون گردشگری گفته بود قرار است با حضور کشورهای خارجی یک تعامل دوسویه در تبادل گردشگر ایجاد شود؛ اما ظواهر شرکتکنندگان خارجی از جمله، مالزی، تایلند، ویتنام، ونزوئلا و کره جنوبی نشان میداد آنها گرایش بیشتری برای جذب گردشگر دارند تا فرستادن گردشگر به ایران و محتوای غرفهآرایی و محصولاتشان هم مصداقی بر این موضوع بود، چرا که غرفههای ویتنام، ونزوئلا و تایلند تورهای نوروزی خود را به فروش گذاشته بودند.
شاید متفاوتترین بخش نمایشگاه گردشگری امسال، سالن مختص به ادارههای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانها بود که هر روز با اجرای رقص و موسیقی آیینی و محلی از بوشهر، گلستان، کهگیلویه و بویراحمد، سمنان، کرمان و آذربایجان بازدیدکنندگان بیشتری را جذب میکرد. استقبال از این بخش نمایشگاه با تصویرگری جاذبههای 31 استان کشور به حدی بود که تمام محصولات تبلیغاتی آنها از جمله نقشههای راه تا روز دوم نمایشگاه به پایان رسید.
سالن استانها شبیه یک کاروانسرای تاریخی بود و گوشه و کنارش به چند تصویر بزرگ از کویرهای ایران مزین شده بود، این نتیجهی همان تصمیم معاون گردشگری برای تبلیغ کویرهای ایران در هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری بود که البته چندان هم به چشم نمیآمد!
میدان سالن استانها در اختیار شبکه بومگردی یا همان صاحبان خانههای ایرانی و سنتی قرار داشت که با پوشش، خوراک و صنایع دستی محلی در بخش VIP نمایشگاه حضور داشتند؛ اما تا چند روز نخست برپایی این نمایشگاه، کمتر بازدیدکنندهای از شکل فعالیت آنها اطلاع داشت. بخش ویژهی نمایشگاه حتا در روز اول هیچ تابلوی معرفی نداشت و بیشتر بازدیدکنندگان آنها را بخشی از غرفهآرایی این سالن به حساب میآوردند که قرار است با این لباسهای محلی صنایع دستی بفروشند.
صاحبان بخش VIP برخلاف باقی شرکتکنندگان، هیچ اقامتگاه هماهنگ شدهای برای گذراندن شبها و خوابیدن در آن چند شبی که تهران بودند، نداشتند و هرکدام به خانهی خویشاوند و یا دوستی پناه بردند، عجیبتر آنکه هیچکدام کارت ورود به نمایشگاه هم نداشتند و هر روز مثل همه بازدیدکنندگان دو هزار تومان ورودی میدادند تا وارد نمایشگاه شوند.
در همین سالن معاونت گردشگری بنری را برای تبلیغ "کتاب سفر 94" نصب کرده بود که وجود خارجی نداشت. مسوولان غرفهی معاونت گردشگری میگفتند: "شخصی هزار نسخه از این کتاب را سفارش داده است." اما بعد پیگیریها به این نتیجه رسید که کتاب سفر 94 هنوز منتشر نشده است.
یکی از مسوولان این غرفه گفت که کتاب سفر در آینده نزدیک منتشر میشود و به همه هم داده میشود، حال اینکه کتاب چه زمان منتشر و چگونه قرار است در اختیار همه قرار گیرد، فعلا جوابی ندارد.
زمان هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری طوری تعیین شده بود که در آستانهی فرا رسیدن تعطیلات نوروزی باشد؛ اما نکته قابل تامل آن هتلهای شرکتکنندهای بودند که برای نوروز هیچ جای خالی نداشتند و بیشتر تبلیغاتشان برای جذب مشتری در تابستان بود و هیچ انگیزه و تمایلی هم برای دادن تخفیف نداشتند. البته برخی هتلها هم بودند که از این فرصت برای عضوپذیری استفاده کردند و به همان انگیزه هم تخفیفهایی را برای باشگاه اعضا درنظر گرفته بودند و برخی هتل ها هم با برگزاری مراسم قرعهکشی برای اقامت رایگان و یا با تخفیفهای زیاد سعی در جذب مخاطبان بیشتری داشتند.
اما بخش دیگری که امسال مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بسیار از آن حرف زدند و بخش متمایز هشتمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری میدانستند، سالن مربوط به گردشگری سلامت بود که اتفاقا کمترین بازدیدکننده را داشت و کمترین توجهها به آن شد. سالنی مملو از بیمارستانها، کلینیکهای درمانی و شهرکهای سلامت که البته برخی از این شهرکها آمده بودند تا مشتریانی برای پیشخرید شهرک و سازههای آن پیدا کنند.
در کنار این بخش درمانی که هویت برخی از شرکتکنندگان آن در این نمایشگاه گردشگری معلوم نبود، آژانسهای طبیعتگرد هم حضور داشتند که به نحوه غرفهچینیشان معترض بودند، چرا که محدودیت فضا مانع از نمایش خودروهای دو دیفرانسل آنها برای آفرود، قایقهای رفتینگ، پاراگلایدرها، دوچرخهها و چادرهای مسافرتی و اثاثیه طبیعتگردیشان شده بود.
یکی از شرکتکنندگان در بخش آژانسهای طبیعتگردی که غرفهاش در مقابل مجله هنر آشپزی و یک کلینیک درمانی که دوغ شتر را تبلیغ میکرد قرار داشت، گفت: معلوم نیست اینجا نمایشگاه گردشگری است یا کلینیک پزشکی! اطلاعرسانی نمایشگاه به حدی ضعیف است که بیشتر بازدیدکنندگان خیلی اتفاقی غرفههای ما را پیدا میکنند. مشتریهای ما لازم دارند شمهای از سفرشان را ببینند برای همین ما آژانسهای طبیعت باید با تجهیزات در چنین نمایشگاههایی شرکت کنند.
او ادامه داد: تجربهی نمایشگاههای گذشته نشان داده بهتر است غرفههای طبیعت در کل نمایشگاه پراکنده شوند تا بیشتر مورد توجه مشتری قرار گیرند و به تنوع محتوای نمایشگاه کمک کنند.
با آنکه مجری این نمایشگاه که همان شرکت نمایشگاههای بینالمللی است گفته بود شرکتکنندگان این نمایشگاه آنهایی هستند که از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مجوز دارند؛ اما در بین شرکتکنندگان گروههایی هم دیده میشدند که مجوزی از این سازمان نداشتند؛ اما غرفه گرفته بودند و بدون هیچ مزاحت و مانعی درحال فروش خدمات و محصولات خود بودند، مثل یک گروه دوچرخهسواری!
برخی شرکتکنندهها هم که تجربهی حضور در نمایشگاههای خارجی را دارند به هزینهای که برای خرید هر متر از فضای این نمایشگاه بینالمللی صرف شده؛ در مقابل خروجی غیر متناسبی که به دلیل تبلیغات ضعیف داشته معترض بودند.
یکی از شرکتکنندگان که بخش تورهای ورودی خود را هم در این نمایشگاه مستقر کرده بود، گفت: ما برای این نمایشگاه بیش از 20 میلیون هزینه کردیم؛ اما در آنجا مگس میپراندیم. استقبال حتا از تورهای خارجی هم کم بود.
به اعتقاد او، برای یک تورگردان هزینه کردن در نمایشگاههای اسپانیا و آلمان دستاورد بیشتر و بهتری دارد، برای همین نمایشگاه بینالمللی ایران پس از هشت دوره برپایی هنوز برای خیلیها حتا تورگردانهای داخلی توجیه ندارد و محلی برای فروش تورهای خارجی شده است.
انتهای پیام
نظرات