«شب دهم»، «مختارنامه»، «روز واقعه»، «سفر سبز» و «معصومیت از دست رفته» از جمله سریالهایی هستند که در زمان خود در جذب مخاطب موفق بودهاند، اما پخش مداوم آنها به هر بهانه و در هر مناسبت عزاداری، با مروز زمان بر میزان جذب مخاطب تاثیر معکوس گذاشته و آنها را به سریالهایی دمدستی بدل میکند.
محمدتقی فهیم - منتقد - در گفتوگو با ایسنا دربارهی پخش مداوم برخی از آثار نمایشی محرم و آسیبهایی که در پی دارد، به بیان توضیحاتی پرداخت؛ او اظهار کرد: بحث آثار نمایشی برای مناسبهای مختلف از اعیاد گرفته تا عزاداریها مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه چند سالی میشود که مطرح است و سال به سال هم بدتر و باعث ریزش مخاطب میشود. این نشان میدهد که موضوع آثار نمایشی تلویزیون خیلی جدیتر از این حرف است و مربوط به بحث مدیریتی، سیاستگذاری و برنامهریزی میشود؛ چراکه چگونگی نگاه به آثار نمایشی مناسبتی در مدیریتها مهم است وگرنه که سریالها تولید میشوند. شاید از لحاظ کمی تولید آثار نمایشی کاهش پیدا کرده باشد، اما به هر حال تولید میشوند و فکر میکنم مسائل بودجه و آنتن هم آنقدر تاثیرگذار نباشد و بیشتر به موضوعات مدیریتی مربوط شود.
او که معتقد است «تکرار مکرر برنامههای تلویزیونی دافعهانگیز است»، گفت: مگر انسان یک غذا را چند بار پشت سر هم میتواند بخورد؟ در واقع اگر تکرار شود دیگر رغبتی برای خوردن آن وجود ندارد. این موضوع در آثار نمایشی هم مصداق دارد که به زیباشناسی و حظ بصری برمیگردد. تکرار آثار نمایشی مخاطب را دفع میکند و اجباری هم برای او وجود ندارد که پای یک برنامه تکراری بنشیند. شاید برخی این طور تصور کنند که اگر برنامهها و سریالهای تکراری پخش کنند، لطمهای به جایی وارد نمیشود، اما این کار بسیار روی مخاطب تاثیر میگذارد و بین مردم و حکومت فاصله میاندازد و این خلاء را رسانههای دیگر پر میکنند شاید برخی این طور تصور کنند که اگر برنامهها و سریالهای تکراری پخش کنند، لطمهای به جایی وارد نمیشود، اما این کار بسیار روی مخاطب تاثیر میگذارد و بین مردم و حاکمیت فاصله میاندازد و این خلاء را رسانههای دیگر پر میکنند؛ چون مخاطب به هر حال وقتش را با رسانهای پر میکند و اگر ببیند که تلویزیون داخلی برنامه تکراری پخش میکند، نیازش را جای دیگری رفع میکند و همانطور که میدانید این روزها هم تعداد زیادی شبکههای دیگر وجود دارند که میتوانند براحتی این خلاء را پّر کنند.
فهیم که معتقد است «گستره آسیبهای پخش مداوم آثار نمایشی بسیار گسترده است» در این باره گفت: این آسیبها حتی به افقهای حیات و استقرار جمهوری اسلامی هم ارتباط پیدا میکند و یک خیانت جدی محسوب میشود. ما اگر در بخش مدیریتی این مشکلات را حل نکنیم اتفاقی نمیافتد. مدیریت تلویزیون اساساً باید برای تهیه و تولید برنامههای مناسبتی برنامهریزی داشته باشد. چراکه اگر برای این موضوع اهمیت قائل نباشند، آسیب خواهند دید. مدیران رسانه ملی باید بتوانند در بحث مخاطبشناسی، برنامهریزی، تقویمکاری و جدول پخش بسیار جلوتر از زمان حال باشند. همه توفیق رویدادهای جهانی چه در بحث رسانهها و چه در بحث جشنوارهها، شامل کسانی میشود که خیلی زودتر از موعد مقرر، برنامهریزی داشتند. ما از امسال باید برای سالهای ۹۷-۹۸ به فکر تولید باشیم و نه برای سال ۹۵!
این منتقد آثار نمایشی خاطرنشان کرد: ما سریالهای جذاب مناسبتی خوبی داریم، ولی تعداد آنها محدود است؛ به عنوان مثال میتوان به سریالهای «شبدهم» و «مختارنامه» اشاره کرد. این سریالها قابلیت و کشش چند بار دیده شدن را دارند. اما فقط چند بار؛ نه به این میزانی که مکرراً آن را پخش میکنند و این جای تاسف است که اغلب سریالهایی که تولید میشوند هم از این سریالهای خوب تقلید میکنند. تصور کنید اثری مثل «شبدهم» که خودش بارها تکرار شده است، بعضیها هم از این اثر چندبار تکرار شده، گرتهبرداری میکنند و این خود آسیب جدیتر محسوب میشود. تکرار سریالها خودش به نوعی آسیبرسان است و خسارت به بار میآورد، بنابراین از روی آنها هم سریالها تولید کردن، ضررهای مضاعفی در پی دارد.
او با بیان اینکه ما دستمایههای خوبی برای تولید آثار نمایشی داریم، یادآور شد: با توجه به تعداد بالای شبکههای که داریم، حداقل ۲ یا ۳ شبکهی ما هر ساله باید در ایام مناسبتی آثار جدید و با کیفیت تولید کنند که این کیفیت باید شامل رویکردهای دراماتیک هم بشود. باید سریالسازان ماهر و نویسندگان ارزشمند دست به کار شوند. ما بر خلاف دنیا که اغلب رسانههای موفقی هم دارند، دستمایههای خوبی برای تولید آثار نمایشی داریم. منظورم موضوعاتی مثل واقعه عاشورا، به طور کلی تاریخ صدر اسلام و موضوعاتی از این قبیل است. ما چنین دستمایهها گران قیمتی در کشور و فرهنگمان داریم و بسیاری از کشورها از داشتن آن محرومند و جالب است که این دستمایهها جذابیتهای دراماتیک زیادی هم دارند؛ بنابراین ما در قدم اول نیاز به خلاقیت نداریم و فقط برای استخراج این مطالب و تبدیل آنها به آثار دراماتیک نیاز به خلاقیت وجود دارد. از طرفی هم مخاطب با این دستمایهها آشنا است و به خوبی با آنها ارتباط برقرار میکند؛ اما متاسفانه ما از این سرمایهها بهرهبرداری درست نمیکنیم و کارمان به جایی کشیده میشود که در این مناسبتها آثار محدودی که داریم را مرتباً پخش میکنیم.
فهیم اضافه کرد: مضامین مذهبی ما، ماندگار و برای آینده مخاطبان بسیار ارزشمند هستند. ما میتوانیم از این مضامین و دستمایهها به نفع مسائل روز جامعه که حتی شامل دیپلماسی داخلی و خارجی هم میشود بهره ببریم. امروز شاهد هستیم که در بسیاری از کشورهای خارجی و به ویژه آمریکا تعداد بالایی آثار نمایش درباره مسائل هستهای تولید میشود، ولی ما از این مضامین بهره نمیبریم. اگر بتوانیم از این دستمایههایی بدرستی استفاده کنیم، نه تنها می توانیم مخاطبان داخلی را جذب کنیم، بلکه در سطح جهانی نیز مطرح میشویم. امروز کارمان بجایی رسیده است که هر چند سال یک بار، سریالی خوب تولید میکنیم و تا چند سال مرتباً آن را پخش میکنیم. به عنوان مثال سریال «شب دهم» تولید میشود و تا سریال مناسب بعدی مرتباً و در هر فرصتی این سریال پخش میشود. این در حالی است که ما به جای اینکه دههای یک سریال فاخر داشته باشیم، باید بتوانیم سالی دو یا سه سریال در این سطح کیفی تولید کنیم. امروز کارمان بجایی رسیده است که هر چند سال یک بار، سریالی خئب تولید میکنیم و تا چند سال مرتباً آن را پخش میکنیم. به عنوان مثال سریال «شب دهم» تولید میشود و تا سریال مناسب بعدی مرتباً و در هر فرصتی این سریال پخش میشود. این درحالی است که ما به جای اینکه دههای یک سریال فاخر داشته باشیم، باید بتوانیم سالی دو یا سه سریال در این سطح کیفی تولید کنیم.
او که معتقد است «پخش آثار نمایشی تکراری باعث ریزش مخاطب میشود»، اظهار کرد: رسانه ملی نه تنها به سمت رویش مخاطب نمیرود، بلکه با این عملکرد باعث ریزش هر چه بیشتر مخاطب هم میشود و نتیجه هم این میشود که دیگر سریالها گفتمان مردمی نیستند و در میان مخاطبان ارزشی ندارند. در همه جای دنیا که شبکههای خصوصی وجود دارد، مدیران شبکهها برای جذب مخاطب بیشتر تلاش شبانهروزی انجام میدهند. اما در کشور ما که نظام قدرت رسانه تصویری را به طور کلی در اختیار یک مدیریت قرار داده است، از این موقعیت بدرستی استفاده نمیشود. این ظلم به مردم است که مدیران تلویزیون از این امکان استفاده بهینه برای مخاطبان نکنند.
فهیم با اشاره به بخشهای دراماتیک آثار مناسبتی، اظهار کرد: ما حتی وقتی میخواهیم کار مناسبتی تولید کنیم، خودمان را در حد داستانهای نهایتاً عشقی میرسانیم، آن هم عاطفی خیلی سطحی؛ یا اینکه نقطه اصلی فراز داستانهایمان به موضوعاتی همچون اهدای عضو و به کما رفتن میرسد. اینها نشاندهنده این است که ما در بحث اندیشه و اتاق فکر عملکرد خوبی نداریم و نتیجه هم این میشود که آثار سطحی تولید میشوند که بیشتر به درد روز مردم میخورند و نه آینده آنها. این در حالی است که اساساً فلسفه روز عاشورا و رویارویی جبهههای خیر و شر اتفاقی است که برای آینده مخاطبان مفید است.
انتهای پیام
نظرات