به گزارش ایسنا، این عکاس، پژوهشگر، تهیهکننده و مستندساز در متن خود نوشت: «ده سال قبل در مجموعهای [بیست شب] به تهیهکنندگی اُرد عطارپور برای شبکه چهار تولید شد که سه فیلم آن به نامهای «تهران چند درجه ریشتر» کار پیروز کلانتری، «وارونگی» کار روبرت صافاریان و «گذر شهر بر آب» کار فرهاد ورهرام به سه معضل مهم تهران (زلزله، آلودگی هوا و آب) پرداخته بود.
فیلم «تهران چند درجه ریشتر» ظاهراً یکبار در تلویزیون نمایش داده شد و در چند جشنواره موفقیت کسب کرد و بعد به دست فراموشی سپرده شد. این مجموعه میتوانست سرآغاز تولید تعدادی فیلم از معضلات شهری باشد. بعدها فیلمهای زیادی از تهران ساخته شد که بیشتر آنها نگاهی نوستالژی به شهر داشتند، میدانها، سینماها، قبرستان، مجسمهها و ... که بسیار ارزشمند هم بودند.
هرچند مدت شهرداری نزدیک به زمانی خاص به صرافت سفارش تولید فیلم میافتد که خوبیاش این است تعدادی مستندساز درگیر کار میشوند. اما سؤال این است کاربرد این فیلمها چیست؟ آیا فیلم «تهران چند درجه ریشتر» و «وارونگی» بهجز ویژگیهای ساختاری آن نمیتوانست وجدان مسئولان را نسبت به اتفاقاتی که در آینده به وقوع میپیوندد بیدار کند؟ آیا مسئولان شهری نمیدانند که تهران شهری است بیدفاع؟ شهری که با ریزش برف و باران، یک راهپیمایی، آتش و زلزله و دیگر حوادث طبیعی و غیرطبیعی ناتوان و عاجز است.
سالهاست که کارشناسان، شهرداری را از گودبرداری زمین، ساختن ساختمانهای بلندمرتبه بر حذر میدارند و در مقابل شهرداری با افتتاح هر پروژه با صرف صفت عالی (عمیقترین، بلندترین، پرپیچ ترین، بزرگترین در خاورمیانه) پروژههای خود را افتتاح میکند.
اگر مسئولان شهرداری در عوض تولید فیلمهای تبلیغاتی و نصب بنرها با هزینههای کلان و با شعارهای نازل در جهت مصرف آبوهوای سالم و قوانین شهروندی و نصیحتهای عامیانه به اهمیت سینمای مستند در جهت آموزش، هشدار، پیشبینی حوادث توجه کمی میکرد و در تکثیر و نمایش آنها در وسایل ارتباطجمعی و یا مدارس و سالنها کمر همت میبست، امروز ما شاهد فروریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از مأموران آتشنشانی شریف نبودیم.»
انتهای پیام
نظرات