کارگردان سریالهایی چون «نفس گرم»، «شیدایی» و «جراحت» در گفتوگویی که با ایسنا داشت، درباره مباحثی چون دوری چهارسالهاش از تلویزیون، کار کردن با شبکههایی که دشوارند، طرحهایی که با خط قرمز تلویزیون مساله دارند، ویژگی سریال رمضانی «دستت را به من بده» و حضور برخی بازیگران طنز در این مجموعه، کارکرد جشنواره جامجم و همچنین ساختار برنامههای تلویزیون اعم از برنامههای گفتوگو محور و برنامههای مناسبتی که بعضا ذائقه مخاطب را پایین آورده است، سخن گفت.
دوری چهار ساله از تلویزیون
محمد مهدی عسگرپور درباره بازگشت به تلویزیون با مجموعه رمضانی جدید و علت اینکه مدتی از تلویزیون دور بوده است، گفت: آخرین کارم در تلویزیون «نفس گرم» بود که حدودا چهار سال از ساخت آن گذشته است. واقعیت این است که مسأله اصلیام کار در سینما یا تلویزیون در یک دورهی خاص نیست. برای من پروژه اولویت اول را دارد و اینکه بدانم با کدام پروژه مواجه میشوم. در این چند سال از تلویزیون هم پیشنهادهایی داشتم که طرحهایی که دوستان دیگری نوشته بودند و شکلهای مختلفی هم داشت. طبیعی هم بود که پیشنهاداتی به من میشد که در راستای کارهای قبلیام تلقی میشد. منتهی بعضی وقتها این طرحها ممکن است به دل آدم ننشیند یا احساس کنم پروسه زمانبر میشود، برای اینکه بخواهم آن طرح را از جهت فکری از آن خود کنم، بازنویسی کنم یا حتی بدون بازنویسی دوباره بنویسم. بعضی وقتها این مناسبات باعث میشود طرحی را نپذیرم. بخصوص سن آدمی که کمی بالاتر میرود این حساسیتها کمی بیشتر هم میشود. یعنی مثلا ممکن است من ارزیابی ذهنیام از طرحی که ارائه میشود این باشد که کار سه سال زمان میبرد ولی نتیجهاش آن چیزی نباشد که این سه سال بابت آن وقت گذاشته باشم.
او ادامه داد: من در ایامی که خانه سینما با دولت دهم دچار مسأله شده بود، برای اینکه ذهنم خیلی فقط ذهن مبارزاتی نشود، مینشستم و طرحهایم را مینوشتم. بعضی از کارهایی که آن سال انجام دادم حاصل آن طرحهاست. فیلم «مهمان داریم» که در همان زمان نوشته شد. طرح سریال «نفس گرم» اساسا برای آن زمان بود. من سه کار دیگر در حد طرح داشتم که دو کار برای تلویزیون و یک کار سینمایی بود. برخی را سعی کردم به طرح مفصلتر برسانم تا زمانی که فکر میکنم وقت مناسبی برای ساختنش است، از میان این کارها طرح «دستت را به من بده» زودتر به نتیجه رسید. با وجود اینکه به طرح دیگر رسیده بودم و حتی به پیش تولید هم رسیده بودم اما مسیر سریعتری برای این کار پیش آمد و آن را شروع کردم.
کار کردن با بعضی شبکهها سخت است
عسگرپور درباره طرحهای تلویزیونی که برای ساخت به تصویب نرسیدند، گفت: طرح سریالی که داشتم بحث رمضان در آن مطرح بود منتهی به یک شرایطی برخورد که فعلا راجع به آن اظهار نظر نمیکنم. چون فکر میکنم ممکن است احساس شود که من دارم بابت طرحی که شرایط ساختنش در تلویزیون پیش نیامد گله میکنم.
در صورتی که به موقع صحبت خواهم کرد که سیستم تصمیمگیری در بعضی از جاهای تلویزیون و بعضی از شبکهها به گونهای است که کار کردن در آن خیلی سخت شده؛ به نحوی که شما باید ویژگیهای خاصی داشته باشید که من آن ویژگیها را در خودم نمیبینم. به همین دلیل شرایط ساخت این طرح ممکن است فراهم نشود، سربسته بگویم آن کار به سرانجام نرسید با اینکه خیلی آن را دوست داشتم و اگر انجام میشد میتوانست خیلی موفق باشد.
طرحی که در تلویزیون ناکام ماند
وی درباره موضوع طرحی که به تلویزیون پیشنهاد داده بود، اظهار کرد: آن طرح یک کار جوانانه و اجتماعی بود. به شکل طبیعی من در برخی از کارهایم محدودههایی را مطرح میکنم که کمی در بدو امر ممکن است با ممیزیهای تلویزیون مسأله داشته باشد؛ به عنوان مثال مسألهای که در «نفس گرم» به آن پرداختیم مبنی بر اینکه یک خانم جلسهای دچار چه معضلی میشود و چه اتفاقاتی برایش میافتد. رویارویی یک نفر با عقاید و اندیشههایی که آنها را به مردم درس میدهد، اما خودش دچار آن چالش میشود. این چیزی بود که ممکن بود در حالت عادی در شبکهای دچار مسأله شود و در شبکه دیگر دچار مسأله نشود؛ البته حالا در تلویزیون سعی شده این طرحها در نهاد سیمافیلم متمرکز شود که کمی این نگاه سلیقهای کمتر شود ولی به نظرم اشکالات ساختاری تلویزیون در حوزه نمایش فراتر از این حرفهاست. تلویزیون اساسا دچار معضلات زیادی شده است و بخش قابل توجهی از مخاطبان خود را پی در پی از دست داده است و متأسفانه زمینههای بازنگری هم در خود به وجود نمیآورد و از آن بدتر وقتی با بعضی از مدیران تلویزیون هم صحبت میکنی احساس میکنند بهترین کار را انجام میدهند. کمی چشم و گوششان را روی واقعیت بستهاند که تلویزیون با این شکل کار کردن کارکرد خود را از دست داده است.
این کارگردان در ادامه گفت: کاری که انجام نشد را خیر میدانم و فکر میکنم حتما نتیجه آن خیر خواهد بود که در آن دوران اتفاق نیفتاد و به زمان دیگری موکول شد. آن طرح تمرکز بر روی موضوع جوانان و یک مدلی از عشق جوان بود که خیلی امروزیتر میتوانست باشد و جوانان را درگیر خودش کند.
موضوع «دستت را به من بده» چیست؟
او درباره مجموعهای که این روزها به مناسبت ایام رمضان برای شبکه سه سیما میسازد، گفت: در این مجموعه رمضانی ما با دو مدل شخصیت در کار مواجهیم؛ آن بخش که مربوط به میانسالی داستان ماست و موتور اصلی داستان را پیش میبرد و نتیجه رفتارهای اینها بر روی نسلهای بعد از خودشان را نشان میدهد که جوانان داستان میتوانند باشند و آنها هم قصههای خاص خود را دارند.
عسگرپور درباره ساخت مجموعه رمضانی «دستت را به من بده» که در مقایسه با اغلب سریالهای مناسبتی تلویزیون با فراغ بال بیشتر و به دور از شتابزدگی ساخته میشود، اظهار کرد: من قبلا هم در سریال «جراحت» این تجربه را داشتم. ما ساخت سریال «جراحت» را پنج ماه و نیم قبل از ایام رمضان شروع کردیم که زمان مناسبی برای چنین کاری بود. یادم است فیلمبرداری ما پنجم رمضان به پایان رسید و کار مونتاژ هم همزمان انجام میشد و کار به راحتی پیش رفت. من فکر میکنم بخشی از شتابزده بودن یا نبودن کارها به تلویزیون برمیگردد و بخشی هم به سازندگان اثر؛ به عنوان مثال در همین سریال، اگر این اصرار وجود نداشت و ما نمیخواستیم این کار را برای رمضان بسازیم، این کار در زمان دیگری ساخته میشد. در نتیجه تلویزیون برای رمضان به طرح دیگری دست پیدا میکرد و اینکه چه زمانی دست پیدا میکرد جای بحث دارد. تلویزیون متأسفانه شرایط مدیریتیاش در طول سالهای گذشته به گونهای بوده است که به سازندگان این پالس داده میشد که شما تا میتوانید دیر طرحهایتان را به من بدهید چون اگر زود بدهید ممکن است من فرصت داشته باشم یک بار دیگر آن را بررسی کنم در نتیجه کار با تأخیر ساخته میشد. در ارتباط با «دستت را به من بده» این اتفاق نیفتاد در حالی که خیلی اوقات این اتفاق میافتد. راستش را بخواهید متأسفانه علیرغم اینکه خیلی از تهیهکنندگان و کارگردانان ما ممکن است از همین شرایط گلهمند باشد، بعضی اوقات خودشان هم بدشان نمیآید و این برمیگردد به اینکه اگر ما فرصت زیاد داشته باشیم تلویزیون این کار را به عنوان یک پروژه فوری و استراتژیک ممکن است تلقی نکند ولی وقتی که چهار ماه فرصت باشد، تلویزیون از جهت بودجه و غیره سعی میکند امکانات کار را فراهم کند.
شباهت معنادار «دستت را به من بده» با آثار قبلی عسگرپور
عسگرپور درباره قصه سریال رمضانی «دستت را به من بده» یادآور شد: این سریال شباهت معناداری با کارهای قبلیام دارد. فضای قصه خودش را نشان میدهد منتها از این زاویه شاید این ویژگی را داشته باشد که چگونه میشود مسائل و معضلات دو نسل را کنار هم نشان داد و با این تئوری مشخص که مشکلات و معضلاتی که یک نسل به وجود میآورد چگونه در نسل بعدی تأثیرگذار خواهد بود و چگونه ما باید از مشکلاتی که به وجود میآوریم سهم خودمان را ببینیم و فکر نکنیم سهممان این است که الان با آن مواجه هستیم. بدانیم و ببینیم با چیزی مواجه هستیم که خودمان ساختهایم. این بخش در بعضی از کارهایی که قبلا کار کردهام، مفهوم جدی بود.
این کارگردان سپس گفت: ما گاهی اوقات با بزرگان کشور مواجه میشویم که سنشان بالا رفته است. آنها اعترافاتی میکنند که ممکن است برای همه تعجبآور باشد. خود این مفهوم، مفهوم مهمی است که به مخاطب بگوییم چقدر خوب است که هر چه زودتر به این نقطه برسی نه زمانی که پیر شدهای و میخواهی غزل خداحافظی را بخوانی. از طرفی پس از آنکه اعترافات و اشتباهات را باز میکنی متوجه میشوی که ای وای جامعه را دچار خطا کردهای و با یک اشتباه سیستم جامعه را بهم ریختهای. حال جامعه میتواند کوچک و یا بزرگ باشد. این آن نکتهای است که من سعی کردهام در کار به آن توجه کنم و اینکه وقتی ما اشتباه میکنیم اشتباهات ما تا کجا ممکن است برود. از طرفی گاهی اوقات میشود آن مشکل را حل کرد اما گاهی اوقات نیز شما چیزی را خراب کردهای که دیگر ویران شده است و دیگر نمیشود کاری کرد.
از امین تارخ تا بازیگران طنزی که جدی خواهند بود
عسگرپور درباره حضور امین تارخ در کنار برخی بازیگران طنز از جمله محمدرضا هدایتی و نیما شعباننژاد (بازیگر طنز «خندوانه») در مجموعهی رمضانی اظهار کرد: در ارتباط با امین تارخ کار «جراحت» را با ایشان داشتم. زمانی که طرح «دستت را به من بده» را مینوشتم از ابتدا به ایشان فکر میکردم و با این نگاه کاراکتر او را مینوشتم که نقش به هیبت ایشان بخورد. ترکیب عجیبی در این مجموعه از جوانان و پیشکسوتان داریم که مثل قبل نیستند. در ارتباط با آقای نیما شعباننژاد، نقش او در این مجموعه کاملا جدی است و به کاری که ما از ایشان در «خندوانه» دیدیم مطلقا ربطی ندارد. نه تنها ایشان بلکه آقای محمدرضا هدایتی هم همین طور. او نیز در این مجموعه یک نقش جدی را ایفا میکند. در کار «نفس گرم» حضور مرجانه گلچین تجربه خوبی شد که بعد از سالها ایشان وارد فضای دیگری شدند و به نظرم این اتفاق بدی نیست؛ البته نه اینکه همیشگی باشد.
لطمههایی که در ساخت سریال میبینیم
او در پاسخ به این پرسش که آیا در مجموعه «دستت را به من بده» با خط قرمزهایی مواجه شدهاید، اظهار کرد: در این کار با تفاهم خوبی در بخش فیلمنامه پیش رفتیم. با طرح، ایده و فیلمنامه و ساختار آن با توجه به اینکه درسیمافیلم و شبکه سه مدیریت میشود، خوشبختانه تا این لحظه مسالهای نداشتهایم. در بخش مالی هم همواره مشکل بوده و تأثیراتی هم میگذارد. به نوعی که گاهی اوقات به سکانسهایی میرسیم که به خاطر مشکلات مالی مجبوریم از آنها بگذریم. این سکانسها آنقدر زیاد میشوند که در نهایت وقتی کار را میبینیم کیفیت کار درصد قابل توجهی از آن چیزی که فکر میکردیم از جهت ساختار پایین است. این یکی از مشکلات تلویزیون است به ویژه در سیستم برآورد که قاعدهای گذاشتهاند که برای همه سریالها یک جور رفتار میکنند که من متوجه این کار نمیشوم. اما به هر حال همه ما در آن بخش لطمه میبینیم.
عسگرپور مجموعه «دستت را به من بده» را ۳۷ قسمت عنوان کرد و در عین حال گفت: با توجه به اینکه مشکل مسابقات پس از ایام رمضان را داریم، کمی مساله داریم که این کار چند قسمت باشد.
کارکرد جشنواره جامجم در برنامههای تلویزیون چیست؟
این کارگردان در بخشی دیگر از گفتوگوی خود با ایسنا درباره جشنواره تلویزیونی جامجم و اینکه با توجه به بضاعت تلویزیون در سال گذشته، آیا بهتر نبود این جشنواره با یک سال تاخیر برگزار شود؟ اظهار کرد: کارکرد جشنواره در برنامههای تلویزیون چیست، ما باید به هر حال به الگوهای جهانی هم توجه کنیم و اصلا ببینیم که در دنیا برگزاری جشنواره به این شکل هست یا نه؛ بله در برخی کشورها این اتفاق میافتد اما این جایزهها یک چیزهایی را جابهجا میکند، یعنی باعث میشود سطح برنامهساز از یک جایی به جای دیگر پرتاب شود. در جشنواره ما گاهی اوقات این اتفاق نمیافتد. گاهی اوقات هم ممکن است اتفاق بیفتد. جشنواره هم در بعضی از سالها نشان داده جشنوارهای است که باید دیده شود. توجهش هم به آثار خودش بوده، در اینجا ما با یک صداوسیما و یک شبکه بزرگ روبهرو هستیم. واقعیت این است رقابت میتواند باشد اما شکل رقابت به گونهی دیگر است. در همین تلویزیون ما زمانی رقابت شبکهها را داشتیم؛ مثلا برای اینکه فلان بازیگر که بازیگر سینماست و معلوم نیست، چقدر به درد سریال میخورد را جذب کنند، تلاش و رقابت مدیران شبکهها را میدیدم؛ پس این رقابت وجود دارد، اما رقابتی که پول آن از یک جا استفاده میشود و سازمانی است که پول همه اینها را میدهد. خود این رقابت شکلش یک جوری است؛ البته برگزاری آن خیلی وقتها تنفسی ایجاد میکند و آدمها مینشینند و متمرکز روی بعضی موضوعات میشوند و در این حد بد نیست. امیدواریم جشنواره بعدی بهتر برگزار شود.
تلویزیون به دنبال مخاطبان از دست رفته است
عسگرپور در ادامه گفتوگوی خود در پاسخ به این پرسش که آیا شما قائل به این هستید که صداوسیما این روزها برای جذب مخاطب از هر تلاشی فروگذار نمیکند؟ اظهار کرد: این حس را دارم که تلویزیون سعی در به دست آوردن مخاطبان از دست رفته دارد؛ مثلا با نشان دادن ساز، نشان دادن اختتامیه و افتتاحیه فجر و برنامههایی از این قبیل احساس میکنیم که این اتفاق میافتد اما اشکالی که وجود دارد این است که این حرکت، حرکت مداومی نیست. یعنی مثلا شما با فضایی مواجه هستید که برگرفته از یک سری مسائل و اتفاقات روز است، اما آیا سه ماه دیگر هم به همین شکل است، آیا این روند ادامه پیدا میکند؟ اینها سوالاتی است که سابقه نشان داده که ما پاسخ مثبت نمیگیریم. یعنی جلو میرویم، تلویزیون چیزی را نشان داده که ما آن را حرکت جسورانه تلقی کردیم. سه ماه بعد به طور کلی از بین رفته و ما پس رفت کامل داشتیم. به نظرم عدم تمرکز موسیقی در تلویزیون یک مقدار کار دستشان میدهد.
بزرگترین لطمهای که تلویزیون به خودش زد
کارگردان «جراحت» در ادامه در این زمینه اظهار کرد: بزرگترین لطمهای که تلویزیون در طول این چند سال خورده است از بخش سیاسی است که آن بخش به نظرم روند اصلاح ندارد؛ البته گاهی روند تغییر بطئی دارد. گاهی در یک دوره یک جور رفتار میکند. در یک دوره جور دیگر رفتار میکند. البته معلوم نیست که چقدر اداره آن به داخل صداوسیما برمیگردد، این بخش به نظرم هزینههای زیادی را برای تلویزیون به وجود آورده و باعث شده است که تلویزیون با مشکلاتی مواجه شود که حل کردن آن کار سختی است؛ یعنی یک معضل که بخشی به وجود میآورد و بخش دیگر باید بتواند کمک و حل کند اما نمیتواند.
جامعه ما اغلب در تلویزیون قابل پخش نیست
این کارگردان در پاسخ به اینکه تلویزیون برای پرهیز از حضور پررنگ سلبریتیها در برنامههای خود چه باید کند؟ اظهار کرد: مردم به شکل طبیعی در برنامههای مناسبتی به ویژه تحویل سال دوست دارند برنامه مطرح و جذابی برایشان پخش شود. حتما در این مواقع باید به ترکیبها درست فکر کرد که گاهی اوقات با وجود چهرههای مختلف چه در حوزه ورزش، چه سینما و چه تلویزیون و تئاتر میتوان به بخشهایی که میتواند جذب کند و ساعتهایی از آنتن پر شود فکر کرد. ولی اینکه شبکهها یا بخشهای مختلف تلویزیون اصرار داشته باشند که برای جذب افراد این چنین با یکدیگر رقابت کنند یک نکته است و نکته دیگر اینکه در خلال این نوع برنامهها قرار است چه احساسی به ما دست بدهد. برآیند این نوع برنامهها باید این باشد که من حال امروز کشور خودم را تا حدی بفهمم که چه مسائل و مشکلاتی در آن هست. اینکه من در تلویزیون آینهی جامعه را احساس کنم. این که این اتفاق چقدر میافتد نکته است. به نظرم تلویزیون با این مفهوم خیلی فاصله دارد.برای نمونه اگر شما دوربین را به یک ماشین ببندید و از میدان راه آهن تا میدان تجریش همینطور شروع به فیلمبرداری کنید، ۹۰ درصد آن را تلویزیون نمیتواند پخش کند و معنایش این است که جامعه ما در تلویزیون قابل پخش نیست. نه از جهت ظاهری اساسا از جهت روابط اجتماعی. واقعیت این است که بخش قابل توجهی از روابط اجتماعی ما هم قابل پخش نیست؛ این در حالی است که مردم حتی بعضی از مدیران، از برنامهسازان این توقع را دارند که سعی کنند بازتاب اتفاقات اجتماعی ما باشند ولی شما ببینید هر طرحی که بخواهد به معضلات اجتماعی جامعه اشاره کند، معضلاتی که جدی هم هستند آنقدر باید از پیچ و خمهای تلویزیون رد شود که امکان ساخت آن خیلی سخت میشود. به همین دلیل است که در تلویزیون با سریالهای بیخاصیت مواجه میشویم. برای اینکه تهیهکننده یا برنامهساز بخواهد فیلم بسازد، نویسنده بخواهد کار خودش را بکند، انقدر این پیچیدگیها وجود دارد که ترجیح میدهد به یک قصه عاطفی که هیچ ربطی به زمان و مکان ندارد اشاره کند که از تلویزیون دور میشود.
تلویزیون ذائقه مخاطب را پایین آورده
این کارگردان گفت: برنامههای سال تحویل هم همین جنس را دارند. یک سرخوشی را میبینید که ممکن است ربطی به جامعه ما هم نداشته باشد. اگر هم نقدی داشته باشیم میگویند که مخالف شادی و سرور مردم هستیم. زمانهایی در کودکی و نوجوانیمان که به قبل از انقلاب برمیگردد، تلویزیون ساعتهایی ارکسترهای بزرگ و مطرح دنیا را در برنامههایش نشان میداد. به عنوان مثال گروه کورال، ارکستر سمفونیک وین. شما ببینید چقدر این صحنه در ذائقه مخاطب میتواند تأثیر بگذارد؛ به عنوان برنامهای که مخاطبان خاص خودشان را هم دارد. الان مخاطبان ما طرفدار موسیقی هستند و تعدادشان هم زیاد است. این مخاطبان معطل تلویزیون نمیشوند، زمانی که تلویزیون به آنها خوراک نمیدهد از جای دیگر نیازشان را تأمین میکنند.
عسگرپور در پایان گفت: نمیخواهم توهین کنم، بسیاری از خوانندگان ما هنرمند هستند اما رادیو و تلویزیون یک رفتاری از خود نشان داده که ما با تعداد زیادی از خوانندگانی که متأسفانه کپی دست دوم یا سوم قبل از انقلاباند مواجه شویم. این خوانندگان متوجه شدند که اگر راجع به ایران، خلیج فارس، معصومین، امام رضا (ع) و انرژی هستهای چیزی بخوانند راحت پخش میشود. شما اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنید متوجه میشوید که دیگر نمیتوان عنوان آن را بالا بردن ذائقه مخاطب گذاشت. در حالی که اگر ما به شکل عادی در برنامههای تحویل سال با قطعاتی مواجه شویم که اصالت خاص خودش را دارد، به نظرم تلویزیون هم در جذب مخاطب خوب عمل کرده و هم اینکه کمی سلیقه و ذائقه مخاطب را بالا برده است.
***
به گزارش ایسنا، «دستت را به من بده» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور یک مجموعه تلویزیونی ۳۷ قسمتی، پرلوکیشن و پربازیگر است و از این جهت مراحل تولید سخت و طولانی دارد. تهیهکنندگی سریال را علی پورکیانی بر عهده دارد و برای ماه رمضان ۹۷ در شبکه سه ساخته میشود.
در این مجموعه امین تارخ، فریبا متخصص، محمدرضا هدایتی، مریم بوبانی، مارال فرجاد، نیما شعباننژاد، دنیا مدنی، بابک بهشاد،مجیدتوکلی، علی استادی، معصومه قاسمی پور، شیرین آقاکاشی، رحمان باقریان، کاظم هژیرآزاد، حسین ملکی و ... به ایفای نقش میپردازند.
در خلاصه داستان «دستت را به من بده» آمده است: رسول تولایی به عنوان بزرگتر، محبوب و مورد اعتماد چند خانواده است. این اعتماد به واسطه بازخوانی گذشته خدشه دار می شود. خانواده هایی که هر کدام با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند و در پی یافتن مقصر اصلی هستند.
انتهای پیام
نظرات