در همین راستا ایسنا با چهار تن از اهالی موسیقی که در امضای این نامه مشارکت داشتهاند، به گفتوگو نشسته و هدفشان را از امضای این نامه جویا شده است.
لازم به یادآوری است ایسنا همچنین آمادگی آن را دارد که نظرات و پاسخ متولیان خانه موسیقی را در ارتباط به این نامه، در گزارشی مجزا منتشر کند.
خانه موسیقی ادعای یک نهاد صنفی را دارد
شهرام صارمی ـ موسیقیدان و نوازنده کمانچه ـ در ابتدا به ایسنا میگوید: خانه موسیقی ادعا میکند که یک نهاد صنفی است ولی متاسفانه در تمام این سالها با تنها موضوعی که هیچ کاری نداشته است، صنف موسیقی بوده است. ظاهرا به عقیده خودشان صنفی هستند؛ در صورتی که این نهاد به عنوان موسسه فرهنگی و هنری ثبت شده است. البته تا اینجای کار اصلا اهمیت ندارد و هر کسی و هر نهادی میتواند مسئول کاری باشد، مهم این است که با آن کار چگونه برخورد میکند.
او ادامه میدهد: مسئولان خانه موسیقی در طول سالهای متمادی، یعنی از سال ۸۵ در هیچ نشستی برای پاسخگویی حاضر نشدهاند. تاکنون از سوی بازرس این خانه هیچ گونه گزارشی درباره اینکه چه کاری انجام میدهند ارائه نشده است. چندین برنامه ضرب الاصول برگزار میکردیم که با وجود دعوتی که از آنها به عمل آمد حضور نیافتند. چندین بار خواستیم با حضورشان یک میزگرد برگزار کنیم که موافقت نکردند.
این هنرمند درباره انتخابات خانه موسیقی بیان میکند: موضوع انتخابات اخیرشان نیز واقعا نور علی نور است؛ تعداد شرکت کنندگان معلوم نیست. انتخابات را دو بار کنسل کردند و حتی انتخابات را در زمان مقرر شده برگزار نکردند؛ درصورتی که در همین مقطع زمانی انتخابات ریاست جمهوری را داشتیم.
او تصریح میکند: همچنین خانه موسیقی میتوانست انتخابات را به صورت آنلاین برگزار کند ولی ممانعت کرد. هویت کاندیداهایی که اعضا باید به آنها رأی میدادند تا روز انتخابات و پای صندوق مشخص نبود. هیچ گونه مستندسازی و ارائه آماری هم از این قضیه نبود. درواقع آیین نامه انتخاباتی خودشان هم در این انتخابات رعایت نشده است.
خانه موسیقی منتقدان خود را جدی نمیگیرد
صارمی با بیان اینکه خانه موسیقی هیچ گاه منتقدان خود را جدی نگرفته است، میگوید: خانه موسیقی همیشه شعارهایی تو خالی از جمله اینکه «در خانه موسیقی به روی منتقدان باز است و در صورت انتقاد پاسخگو خواهند بود» را مطرح میکند. اگرچه که هیچگاه در هیچ مباحثهای شرکت نکردهاند و هرگز نقدی را گردن نگرفتند.
او ادامه میدهد: خانه موسیقی نسبت به بسیاری از اتفاقات صنف موسیقی هم واکنش نشان نمیدهد؛ به عنوان نمونه در دو سال شیوع کرونا، ۴۰ درصد آموزشگاهها تعطیل شده است ولی خانه موسیقی آیا اقدامی در این زمینه داشته است؟ خانه موسیقی وابستگی کامل به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد ولی نهادی که نامش صنفی و به دولت وابسته است، نمیتواند نسبت به صنف خود اقدامات مفیدی انجام دهد.
این هنرمند درباره ارتباط نداشتن بزرگان موسیقی با خانه موسیقی میگوید: بسیاری از استادان ارزشمند موسیقی ایران چون حسین علیزاده، داریوش طلایی، محمدرضا درویشی، کامبیز روشن روان، علی اکبر شکارچی، ساسان فاطمی، مهدی آذرسینا و محمدعلی کیانی نژاد با این نهاد ارتباطی ندارند. دلیل این قطع ارتباط چیست؟ چرا هیچ کدام از این بزرگان، خانه موسیقی را به رسمیت نمیشناسند؟
خانه موسیقی خود را علامه دهر میداند
صارمی عنوان میکند: خانه موسیقی چند سال پیش کانون سازسازان را چون با نظرات آقایان همنوا نبود، کنسل کرد. نهادی که ادعای صنفی بودن دارد، هیچ کانون مشخصی برای هنرمندان موسیقی اقوام ندارد. تا کنون کسی گزارش عملکردشان را ندیده است. این آقایان آنقدر به گفت و گو و بهره مندی از نظرات متقابل بی توجه هستند و آنقدر خود را علامه دهر میدانند که بخش نظرات خبرهای سایت خانه موسیقی را بستهاند.
در بخش دیگری از گفتوگو با صارمی این مسئله را با او درمیان میگذاریم که تا به حال بارها چنین نامههایی منتشر شده و به امضا رسیده است اما بعضا شاهد هستیم که نتیجه چندانی ندارند. پس چه میشود که هنرمندان باز هم در چنین عملکردهای جمعی شرکت میکنند؟
پاسخ میدهد: ما هنرمندان انتقاد میکنیم که این آقایان در خانه موسیقی، راه گفت و گو را برای منتقدان و جامعه موسیقی بستهاند، پس باید اعتقاد و ایمان کامل داشته باشیم که مشکلات با گفت و گو حل میشود. درواقع به این معنا که وقتی با هم حرف بزنیم میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم و نامههایی هم که نوشته میشود در همین راستا نوشته شده است. البته من شخصا موافق امضای این نامه نبودم؛ زیرا اعتقاد پیدا کردهام هیچ گونه مکاتبه و مکالمهای با این آقایان راه به جایی نمیبرد و تنها به احترام جمعی که عضو آن هستم نامه را امضا کردم.
شهر خالی نیست
میرعلیرضا میرعلی نقی ـ منتقد موسیقی ـ نیز میگوید: هدف من از امضای این نامه تأیید مطالبی است که در آن نامه ذکر شده است. علت هم این است که دوستان خانه موسیقی گمان نکنند که شهر کاملا خالی است. سکوت در این شرایط نشانه رضایت خواهد بود و گمان نمیکنم با این وضعیت رضایتمندی عمومی از عملکرد خانه موسیقی وجود داشته باشد.
او ادامه میدهد: به شخصه از این خانه موسیقی هیچ مطالبه شخصی ندارم و اگر مطالبهای هست، عمومی است. اگر مطالبه شخصی داشته باشم شخصا عمل میکنم نه اینکه نامه امضا کنم. به هر حال وضعیت خانه موسیقی مشخص است. درست است که موضع آنها همراه با قدرت است ولی قدرت داشتن لزوما به این معنا نیست که حق هم داشته باشند.
تیری در تاریکی به سمت خانه موسیقی
نوشین پاسدار ـ موزیسین و نوازنده عود ـ نیز با بیان اینکه «یکی از مهمترین نکاتی که هنر بتواند توسط آن ارزش پیدا کند این است که حمایت مالی و معنوی شود»، درباره هدف خود از امضای این نامه میگوید: حمایت مالی میتواند از طریق اسپانسر، شرکتهای دولتی و شرکتهای خصوصی صورت بگیرد. حمایت معنوی نیز با اجرای کنسرت و حمایتهای مردمی خواهد بود. طبیعتا هنرمندان موسیقی برای دلِ خودشان کار نمیکنند و موسیقی شغل آنها است که باید از طریق آن امرار معاش کنند. اکنون با توجه به نرخ تورم اجاره سالن برای برگزاری کنسرت هزینه زیادی را میطلبد که به اسپانسر نیاز دارد تا هنرمند بدین صورت بتواند هنر خود را عرضه کند.
او همچنین درباره محدودیتهای فعالیت هنرمندان موسیقی زن میگوید: فعالیت بانوان حوزه موسیقی شدیدا در محدودیت قرار دارد و این در حالی است که در عرصه سینما و تئاتر این آزادی خیلی بیشتر است.
پاسدار ادامه میدهد: این تضاد همیشه برایم بسیار عجیب بوده است؛ کما اینکه به عنوان یک نوازنده هیچ حرکت اضافی در صحنه اجرا ندارم. این شرایط سخت موسیقیدانهای زن را خسته میکند.
او در پایان صحبتهایش میگوید: با این حال همیشه سعی میکنیم تیری را در تاریکی رها کنیم، با این امید که نتیجه دهد.
هیات مدیره خانه موسیقی برنامههایش را اعلام کند
احسان عابدی ـ نوازنده ساز نی ـ هم بیان میکند: هدف من از شرکت در امضای این نامه پیگیری مطالباتی است که سالها بر اساس روند قانونی اساسنامه خانه موسیقی خواستار آن شدهایم که البته از سمت خانه موسیقی همواره به آن توجهی نشده است. از طرفی قصد بر این بود که هیات مدیره جدید بداند که باید برنامههای خود را به اهالی موسیقی اعلام کند.
او همچنین در پاسخ به اینکه چرا برخی از هنرمندان با وجود نتیجه ندادن چنین اقداماتی باز هم در آن شرکت میکنند؟ میگوید: مسئله اساسی در حضور در چنین اقدامات جمعی، این است که در نهایت باید خواستههای خود را پیگیری کرد و اینکه بعدا چه نتیجهای خواهد داشت مسئله دیگری است. ولی اگر فرضا ۱۰۰ نفر هم نخواهند خواستههای صنفی خود را پیگیری کنند، یعنی همه چیز تعطیل شده است. البته برای ایجاد تغییر در این شرایط نقش رسانهها خیلی مهم است که از دو طرف پیگیر مسائل باشند.
انتهای پیام
نظرات