• دوشنبه / ۲ اسفند ۱۴۰۰ / ۱۷:۰۶
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400120201664
  • منبع : نمایندگی خراسان رضوی

یک منتقد ادبی:

ابزورد میان تئاتر و ادبیات پل زده است

ابزورد میان تئاتر و ادبیات پل زده است

ایسنا/خراسان رضوی یک استاد ادبیات و منتقد ادبی در نقد کتاب ابزورد جواد اشکذری گفت: درون‌مایه ابزورد بیشتر در تئاتر ریشه دارد و اشکذری با انتشار این مجموعه به نوعی میان تئاتر و ادبیات پل زده و باب این موضوع را در ادبیات گشوده است.

غلام‌عباس ساعی در جلسه نقد کتاب ابزورد که شامگاه یکشنبه، یکم اسفند ماه، در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، با اشاره به پاکیزگی چاپ، صفحه‌آرایی زیبا، سلیقه، دقت نظر و ویرایش خوب این کتاب اظهار کرد: دوستی من با جواد اشکذری به سال‌ها پیش باز می‌گردد. در فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ در روزنامه شهرآرا با او همکاری می‌کردم. از همان آغاز جوانی بسیار جدی، پرکار، خستگی‌ناپذیر، هنرمند و هنردوست بوده است. ویژگی‌هایی که هر یک شایسته احترام بوده و امروز به خوبی در او شکوفا شده‌ است. انتشار ۱۶ عنوان کتاب که در پایان همین منظومه فهرست شده‌، در این سن و سال کارنامه‌ای ارزنده و درخور اعتناست.

وی ادامه داد: قابل اعتناترین کار در این ژانر نمایشی تئاتر در انتظار گودو اثر ساموئل بکت است. برزخ سارتر، کرگدن یونسکو و آتش‌افروزان اثر اریک فریش از دیگر آثار مشهور ابزورد است اما ابزوردیسم به معنای اروپایی این اصطلاح در ادبیات فارسی سابقه‌ای ندارد.

ساعی با اشاره به معنای اصطلاحی، سابقه تاریخی و ویژگی‌های ژانر ابزورد تصریح کرد: معادل‌هایی از جمله بی‌معنایی، معناباختگی و پوچی برای واژه ابزورد ارائه شده اما دقیق‌ترین معنایی که برای ابزورد ارائه شده، واژه عبث است. بعضی نظریه‌پردازان ابزورد را به نهیلیسم پیوند زده‌اند ولی این نظریه چندان دقیق نیست. ابزورد هویت مستقلی دارد و از نهیلیسم جداست. نهیلیسم به معنای پوچ‌گرایی است اما ابزورد در مرز پوچ‌انگاری قرار دارد. این ۲ معنا تفاوت ظریفی دارد. هنرمند نهیلیست همه چیز را پوچ می‌داند اما هنرمند ابزورد در یافتن معنا سرخورده شده است.

وی افزود: ابزوردیسم نتیجه طبیعی سرخوردگی‌های مردم اروپا بعد از پایان جنگ جهانی دوم بود. در این دوران بسیاری مکتب‌های ادبی پدید آمد و تکامل پیدا کرد اما بسیاری مکتب‌های دیگر منسوخ شد. هنر این دوران از جمله ژانر ابزورد نمایانگر حالت روحی مردمان اروپا و واکنش هنری آن‌ها به رخدادهای تلخ زمانه بود. به همین دلیل پیرنگ در آثار ابزورد به معنای معمولی که در داستان و نمایش‌نامه می‌شناسیم، غایب است. روابط علت و معلولی در روایت ابزورد رنگ می‌بازد. در نمایشنامه‌های عادی لحن و فضا تحت تاثیر پیرنگ است اما در آثار ابزورد پیرنگ تحت تاثیر لحن و فضا قرار می‌گیرد و رویدادها از شکل معهود و متداول خارج می‌شود.

این استاد ادبیات و منتقد ادبی در خصوص منظومه ابزورد گفت: جواد اشکذری نیز در این کتاب با مفهوم و واژه معناباختگی و عبث‌انگاری دست به گریبان است. این وضعیت در تمام شعرهای اثر جریان دارد؛ به همین دلیل می‌توان این اثر را جزو ژانر ابزوردیسم دسته‌بندی کرد. نباید توقع داشت که رایحه کلام فردوسی، خیام، سعدی، مولانا و حافظ از این کتاب به مشام برسد زیرا نظام فکری و نگاه هنری شاعر با آثار ابزورد تغذیه شده است. شاعر حتی به شکلی صادقانه واژه ابزورد را به عنوان اسم کتاب انتخاب کرده است. بسیاری از شعرهای این مجموعه با اراده مستقیم شاعر به وجود نیامده‌ بلکه معانی و لحظات خودشان را بر ذهن شاعر تحمیل کرده‌اند. شاعر تنها در نقش راوی هر چه به سراغش آمده را بازگو کرده است. چه بپسندیم، چه نپسندیم درون‌مایه‌ای که به سراغ شاعر رفته، ابزورد بوده است.

وی در رابطه با ویژگی‌های زبانی و نظام واژگانی این اثر گفت: آنچه در نگاه اول باعث تأسف و حسرت مخاطب می‌شود، هجوم واژه‌های غیرفارسی به شعر است. کاربرد روزمره این کلمات در زبان مردم شاید چندان تاسف‌بار نباشد اما نفوذ این حجم از واژه‌های بیگانه به کتاب شعر قدری سخت‌تر است. با این حال اگر منصفانه‌تر نگاه کنیم، گناهی متوجه شاعر ابزورد نیست. در حقیقت او آیینه‌ای مقابل زبان فارسی گرفته و بیماری و ناهم‌سازی آن را به نمایش گذاشته است. در یک بررسی سرانگشتی از کانال‌های تلویزیون و کلام مردم کوچه و بازار به راحتی می‌بینیم که سیل واژه‌های وارداتی در حال لگدمال کردن زبان فارسی است و پیش می‌آیند. کمتر صفحه‌ای از این کتاب هست که چندین واژه خارجی نداشته باشد. به گمان من این موضوع ایراد کتاب ابزورد نیست و اگر ایرادی وجود دارد، متوجه زبان ماست که اینچنین بی‌مبالات صحنه جولان کلمات بیگانه شده است.

ساعی تاریخ‌مندی و مکان‌مندی این منظومه را از جمله امتیازات آن برشمرد و گفت: نام‌های پرشماری از جمله خواجه‌ربیع، چالیدره، بولوار نماز، بولوار پیروزی، پارک ملت، ملک‌آباد، سه‌راه دارایی، رستوران سدروس و خیابان راهنمایی به اعتبار مشهدی بودن شاعر وارد اثر شده‌ است. این عناصر به مجموعه هویتی تاریخی و جغرافیایی داده و هر کس در آینده‌های دور این کتاب را بخواند، مختصات مکانی و زمانی و تجارب روزمره شاعر را به شکلی ملموس درک خواهد کرد اما متاسفانه بسیاری از مجموعه شعرها هیچ شناسنامه و هویتی خاص ندارد و مشخص نمی‌کند که شاعر آن‌ در چه دوره‌ای تنفس می‌کرده است.

این منتقد ادبی در مورد ویژگی‌های معنایی اثر اظهار کرد: یکی از ممیزه‌های پرتکرار این شعر برخورد فراواقع‌گرایانه با زندگی است. لحظه‌های درخشانی از شعرها به مرز سوررئالیسم نزدیک می‌شود. منطق خواب بر این منظومه غلبه دارد و مرز روابط علت و معلولی در آن کمرنگ است. یاکوبسن، از جمله ساختگرایان چک، شعر را هجوم سامان‌یافته به زبان معیار تعریف کرده است. شعر حادثه یا رستاخیزی در کلمات است. این شکل از رستاخیز و هجوم در مجموعه ابزورد هم رخ داده است. هر چند بسامد چندان زیادی ندارد. ساخت ترکیباتی از جمله با قایقی دقایقی، خاطرات چرک و چروک، بوق‌ها و دروغ‌ها از مصادیق این اتفاق زبانی است که نوعی سرشاری موسیقایی ایجاد می‌کند؛ کلام را از نثر فاصله می‌دهد و به ساحت شعر می‌برد.

وی ادامه داد: کوتاهی جملات و کثرت افعال یکی دیگر از ویژگی‌های زبانی این مجموعه است. کاربرد فعل‌های اصلی و غیراسنادی، ضرباهنگ تندی به زبان مجموعه داده است. هر چند اشکذری تجربه شعری چندانی نداشته اما در حوزه نمایش‌نامه قلم توانایی دارد و این توانایی او در زبان شعرش سرریز کرده است. کثرت افعال، کوتاهی، سنگینی و طنین جملات او مرا به یاد قلم جلال آل احمد می‌اندازد. هر چند هر کدام از این‌ها در سبک و درون‌مایه خاص خودشان می‌نویسند.

ساعی بیان کرد: حادثه‌ها و کشف‌های خوبی در این مجموعه رقم خورده است. برای نمونه در صفحه ۵۲ این کتاب می‌خوانیم که «سرگرم برگ‌ها شدم/یک بازی خاطره‌انگیز/اما درختان برگ نداشتند و برگ‌های روی زمین هم درخت». کشف شاعر این است که می‌بیند برگ‌هایی که روی زمین ریخته‌اند، درخت ندارند.

وی اضافه کرد: مشمون عشق در ژانر ابزورد نقش پررنگی ندارد. برای نمونه کل نمایشنامه در انتظار گودو گفت‌وگوی ۲ شخصیت است که در طول نمایش با هم صحبت می‌کنند. این صحبت‌ها گاهی کسالت‌آور و گاه جذاب و شیرین می‌شود. آن‌ها منتظر آمدن کسی هستند که هرگز نمی‌آید و داستان تمام می‌شود. ابتدا و انتهای نمایش‌نامه تقریبا یکی است و حرکتی در آن رخ نمی‌دهد. واضح است که عشق در این ژانر که برای نشان دادن معناباختگی به وجود آمده، چندان جایگاهی ندارد. با این حال اشکذری روایت متفاوتی از عشق به دست داده است. ترکیب رگه‌های از رومانتیسم و ابزوردیسم در این شعرها گاه نادره‌ای رقم می‌زند. هر چند بن‌مایه شعر اشکذری ابزورد است اما او در این ظرف بی‌معنایی روح و مایه تغزل شرقی دمیده است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha