به گزارش ایسنا، نشست تخصصی «موزه، سینما، آموزش» با حضور مجید اسماعیلی ـ مدیرعامل موزه سینما ـ، منوچهر شاهسواری ـ مدیر فرهنگی و تهیهکننده سینما ـ و احمد محیط طباطبایی ـ رئیس شورای بینالمللی موزهها ـ در سالن فردوس مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما برگزار شد و موضوع آموزش و ارتباط آن با موزهها به بحث گذاشته شد.
مجید اسماعیلی ـ مدیرعامل موزه سینمای ایران ـ گفت: به نظر میرسد انسان معاصر از حیث موضوعات، دغدغهها و آموزش، انسان بسیار متفاوتی است. در طول تاریخ بشر هیچگاه مانند امروز شرایطی وجود نداشته است که اطلاعات به صورت ارزان و وسیع در اختیار بشر قرار بگیرد، به گونهای که اگر یک فرد بخواهد مجموعه موارد پیرامونی خود را یاد بگیرد، فرصت آن را پیدا نمیکند. بنابراین آنچه همسو با نیاز است را انتخاب میکند. نسل جدید امروز زیر بار یادگیری هر مسئلهای نمیرود و حتما باید احساس نیاز کند و نسبت به یک موضوع تعلق خاطر داشته باشد. در این شرایط، انسان مدرن، آموزش و یادگیری متفاوتی دارد و موزهها یک حلقه پررنگ از جریان آموزش برای انسان مدرن به شمار میرود.
او ادامه داد: برای تولید انگیزه، جذابیت و استعدادیابی باید در فضای موزهها، بخشی درنظر گرفته شود. در این فضا نوع جدیدی از آموزش تعاملی میتواند مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین به سرعت باید به سمت نقشپذیر کردن موزهها در بخش آموزشهای جدید حرکت کنیم. مخاطب اصلی و مرکزی موزهها، کودکان و نوجوانان هستند که گاهی این طیف سنی کم دیده میشوند و این مسئله باید تقویت شود.
اسماعیلی با بیان اینکه مثلث سینما، آموزش و موزه باید مورد تاکید جدی قرار بگیرد، اظهار کرد: تفاوت سینما با هنرهای دیگر امری معنادار است. سینما عصاره یک تمدن در زمانه ما به شمار میرود و مجموعهای از خردورزی و دانش باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا تصویر تشکیل شود. موسیقی، نقاشی، حجمسازی بخشی از دنیای بیکران سینما را تشکیل میدهند. زمانی که کشوری دارای سینما نباشد، قادر به تولید روایت بصری از خود نیست. سینما دارای مسیر و مقصدی بسیار زیبا است. باید در موزهها درباره چیستی سینما با مخاطبان کودک و نوجوان صحبت شود. بشر امروزی حوصله تماشای موارد جانبی را ندارد و به دنبال آموزش دیدن از مسیر نوین است.
مدیرعامل موزه سینما ادامه داد: یک موزه هوشمند معاصر در حوزه سینما بیدارسازی، ایجاد انگیزه و علاقه و در نهایت حرکت به سمت مهارت را در نوجوانان به وجود میآورد. متاسفانه موزه هنوز در سبد مصرفی خانوادهها جایی ندارد و گویی به بلوغ نرسیده است. باید آموزش و پرورش به موزهها متصل شود و این مورد، به عنوان یک عامل فرهنگی در برنامه درسی دانشآموزان قرار بگیرد. موزهها باید بتوانند خود را معرفی کنند و هر فرد در بازدید از یک موزه به سایر موزهها معرفی و متصل شود.
اسماعیلی گفت: بحث مربوط به سینما بسیار گسترده است؛ زیرا دارای تفاوت معناداری با سایر هنرها است. سینما عصاره یک تمدن در زمانه ما به شمار میرود. در سینما بیش از ۳۰ صنف مشغول به کار هستند و برای بهرهگیری از این هنر، مجموعهای از خردورزی و دانش باید درکنار یکدیگر قرار بگیرند. سینما همچنین دارای بخشی مربوط به حوزه اندیشه است. سینما پدیدهای بسیار شگفتانگیز است و اگر کشوری سینما نداشته باشد، همچون یک انسان خواهد بود که قادر به صحبت کردن و قدرت بیان نیست. چنین جامعهای نمیتواند روایت بصری مؤثری را از خود برجای بگذارد و دیگر کشورها این موضوع را به انجام میرسانند و به همین دلیل، بخشهای بسیاری از این روایات ناگفته باقی میمانند.
منوچهر شاهسواری ـ تهیهکننده و مدیر فرهنگی سینما ـ در ادامه گفت: اگر کمی زاویه دید خود را تغییر دهیم به معنای متفاوتی از آنچه که در ذهن داریم میرسیم. باید میان آموزش، موزه و سینما یک انطباق معنایی و تمدنی پیدا کنیم. در هر کجای جهان و در طول تاریخ نقاط حساس مربوط به مواردی است که یک مدرسه و یا مرکز آموزشی وجود دارد. چنین مکانهایی تنها امکانی برای آموزش نیستند، بلکه بخشی از تمدن گذشته و آینده در آنجا وجود دارد.
او با بیان اینکه عدهای سینما را یک ابزار میدانند، گفت: سینما تنها در شرایطی در یک کشور رشد میکند که تمدنی وجود داشته باشد. یکی از پدیدههای جهان معاصر، سینما است که دارای مبنای شبهه نظری است. اگر کشوری از سینما بهره ببرد در متن جهان قرار خواهد داشت و بدون آن در حاشیه خواهد بود. در موزه به تماشا و مشاهدهگری دست میزنیم و براساس آن، درکی از موقعیت زمانی و مکانی آنچه شاهدش هستیم به ما منتقل میشود و هر فردی دریافت خاص خود را در این زمینه دارا است.
او ادامه داد: تصویری که میبینیم به ما میگوید چگونه زیست کردیم. باستانشناسان زمانی که سایتی را پیدا میکنند، لایهبرداری کرده و بر اساس آن تشخیص میدهند که چه اتفاقی رخ داده است و داستانهای موجود را روایت میکنند. در هزار سال، آینده باستانشناسانی که به دنبال زیست مردمان دورههای قبل هستند، منابع آنها تصاویر، اصوات، فیلم وعکسها و مستندات باقی مانده خواهد بود. سینما پدیدهای است که از تمدن تصویر برداشته و نقش آن در حفظ و نگهداری آثار تمدنی و آموزش در تقاطع علاقه و نیاز بسیار چشمگیر است.
این تهیه کننده سینما، «موزه»، «سینما» و «آموزش» تقاطعی در ارکان جدی حوزههای تمدنی دانست و افزود: حوزههای توسعه بدون درک گذشته، آموزش و سینما شکل نمیگیرد؛ زیرا توسعه تنها به منابع زیرزمینی، مالی و انسانی وابسته نیست و به شایستگی نظام تدبیر نیازمند است و این موضوع مورد، تاکید باستان شناسان قرار دارد.
شاهسواری با بیان اینکه امروزه در دوران تمدنِ بنیان تصویر به سر میبریم، گفت: باید توجه داشته باشیم که نسبت سینما با باورمندی مخاطب است و این موضوع در تناسب با فرم و محتوای یک اثر شکل میگیرد. آثار ایدئولوژیک گاهی از نظر فرم درخشان هستند، اما به لحاظ نشانهشناسی دیگر کارکرد چندانی ندارند؛ زیرا با سینمای ایدئولوژیک نمیتوان در جهان فعلی صحبت کرد. سینما ناشی از تمدن بوده و خود، تمدنساز است. سینما میتواند به گذشته تجسم بخشیده و آن را تصویر کند.
او با اشاره به اینکه موزهها مسئول گذشته هستند، اما برای ساخت آینده به وجود آمدهاند، بیان کرد: سینما قابلیت تجسم بخشی به آینده را دارد و بسیاری از فیلمهای علمی و تخیلی گذشته، امروزه شکلی از واقعیت را به خود گرفتهاند و این قدرت تجسم بخشی نیازمند فضایی برای تنفس است. باستانشناسان آینده متخصصان فهم تصویر هستند به همین دلیل، سینما دارای اهمیت بسیار زیادی است.
احمد محیط طباطبایی ـ رئیس شورای بینالمللی موزهها ـ گفت: با وجود اینکه شاهد یک انفعال در حوزههای مرتبط با میراث فرهنگی در جراید و روزنامهها هستیم، با این حال در حوزه مستندسازی و رسانههای خبری رشد زیادی از افرادی که بر اساس علاقه و اشتیاق چراغهای میراث فرهنگی را روشن نگه داشتهاند صورت گرفته که جا دارد از آنها تشکر کنم؛ زیرا با نگاهی مطالبهگر به این مسیر ادامه دادند و این موضوع شایسته تقدیر است.
او ادامه داد: سینما به عنوان نمادی از یک هنر جامع که مربوط به قرن بیستمه فضایی است که در آن تمامی هنرها دخیل است. موزه نیز نهادی است که آثار مرتبط با میراث فرهنگی و هنری را حفظ و معرفی میکند. هر فیلم سینمایی نیز کاربردی مشابه دارد به همین دلیل، هر فیلم در حکم یک موزه است که درک ما را از محیط پیرامونی ثبت و ضبط میکند. در گذشته سینما مرکز رسانه، خبر و آموزش بوده است، اما امروزه هنریترین دوره در طی حیات سینما را طی میکنیم.
محیط طباطبایی گفت:هر فعالیتی که انجام میدهیم برای نسل آینده بوده است و به همین دلیل مخاطب اصلی موزهها کودکان هستند. محوری که امسال شورای بینالمللی موزهها تعیین کرد، به معنای رهاسازی دانش است. هر موزه دانشی را درون خود دارد که باید آن را در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. موزه سینما در این مورد سال پرباری را پشت سر گذاشت و از یک طرف تاریخ سینمای ایران را با سابقه بیش از یک قرن به نمایش گذاشته است و از سویی دیگر نگاه ایرانی نسبت به این هنر را تعریف میکند. موزه سینما میتواند در حوزه رهاسازی دانش الگویی برای سایر موزهها به شمار بیاید.
این فعال میراث فرهنگی اظهار کرد: یکی از مهمترین شاخصههای توسعه یافتگی، موزهها هستند، تا زمانی که موزهها در برنامه درسی حضور ندارند، تنها به عنوان بخشی برای گذراندن اوقات فراغت تعریف میشود. ما به وسیله موزه گذشته را با آینده پیوند میزنیم و در این زمینه، سینما کارکردی وسیع دارد. موزهها به یاد ما میآورند که چگونه به نقطه فعلی رسیدهایم. یکی از ویژگیهای موزهها این است که دست به قضاوت نمیزند و تنها اطلاعاتی را در اختیار مخاطب خود قرار میدهد تا او خود به استنباط از یک موضوع دست پیدا کند. موزه همچون آینه، منعکس کننده گذشته است و فرآیندی است که موضوعات را در اختیار مخاطب میگذارد. مهمترین مسئله فعلی در یونسکو تغییرات اقلیمی است و سینما در ۲۰ سال گذشته در این زمینه گامهای مهمی برداشته است. سینما میتواند آموزشهای لازم در این زمینه را به صورتی مؤثر در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.
در این نشست جمعی از فعالان رسانهای و تصویری مرتبط با حوزه میراث فرهنگی و موزه، از جمله پژمان مظاهریپور، شاهرخ کلانتری، حسن ظهوری، الهام گوران، فاطمه علیاصغر، مریم اطیابی، سعید فتوحی و سمیه ایمانیان تقدیر شدند.
انتهای پیام
نظرات