به گزارش ایسنا، روز سوم دسامبر هر سال در تقویم سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلولان یا به طور دقیقتر «روز بینالمللی افراد دارای معلولیت» (International Day of Persons with Disabilities) نامگذاری شده که در ایران نیز بزرگ داشته میشود. در شرایطی که طبق آمار رسمی سیدجواد حسینی ـ رییس سازمان بهزیستی کشور ـ در نشست خبری روز گذشته، ۱۱ میلیون نفر دارای معلولیت در کشورمان داریم ولی حضور این افراد در جامعه، بازتاب اندکی در سریالهای تلویزیونی داشته است.
این در حالی است که در برخی محصولات تلویزیونی بینالمللی، معلولان حضور قابل توجهی دارند. از این دست آثار میتوان به «برکینگ بد» در ژانر درام جنایی و «بازی تاج و تخت» در ژانر درام فانتزی و حماسی دو عنوان از سریالهای شاخص قرن بیست و یکم اشاره کرد که دارای شخصیتهای معلول پررنگ و مهمیاند. جالب آنکه در «بازی تاجوتخت»، یکی از شخصیتهای دارای معلولیت، یکی از نقشهای اصلی اثر است.
اگرچه طی سالهای اخیر توجه به معلولان در سریالهای تلویزیونی، بیشتر از گذشته به نظر میرسد ولی همچنان به ندرت میتوان شخصیت محوری یا قهرمان معلول در سریالها یافت. این در شرایطی است که به طور مثال شخصیتی مانند زندهیاد سیامند رحمان (وزنهبردار قهرمان ایرانی) و بعضی دیگر از این دست شخصیتها میتوانند محور یک اثر دراماتیک قرار گیرند.
به شکلی عجیب، حتی گاه معلولیت به عنوان عقوبت اعمال بد شخصیتهای منفی در برخی سریالها مطرح شده که انتقادهای زیادی را نیز در پی داشته است. از جمله این آثار میتوان به سریالهای «کیمیا» و «ستایش» اشاره کرد؛ اگرچه این اتفاق در سالهای اخیر کمتر افتاده است.
این گزارش در ادامه مروری دارد بر پنج شخصیت سریالی تلویزیون که در سالهای اخیر با معلولیت نمایش داده شدهاند.
در دومین فصل از مجموعه «سرزمین مادری» که برای اولین بار در زمستان ۱۴۰۲ و بهار ۱۴۰۳ به پخش رسید، شخصیت «جواد» با بازی رسول نقوی به عنوان یکی از دوستان شخصیت اصلی سریال، نقش نسبتا پررنگی داشت. او که در رویدادهای خرداد ۱۳۴۲ قم با شلیک گلوله ماموران رژیم دچار معلولیت و ناچار به نشستن روی ویلچر شده بود، تا اواخر این فصل حضور داشت و در نهایت طی یک عملیات استشهادی جان خود را از دست داد. «جواد» شخصیتی انقلابی و آزادیخواه بود که خود را در مبارزات علیه رژیم پهلوی ناتوان میدید و به همین دلیل رنج میکشید، هرچند روی صندلی چرخدار نیز به «رهی» و باقی مبارزان کمک میکرد و بعضی وظایف مبارزاتی را بر عهده داشت.
کمی پیش از این مجموعه، سریال «رحیل» نیز شاهزادهای دچار معلولیت جسمی به نام «ماهی» با بازی غزاله اکرمی داشت که از دختران مظفرالدین شاه قاجار بود. او که اغلب در اتاقش مینشست، برای خروج از اتاق، مجبور بود روی زمین بخزد و کمتر از صندلی چرخدار استفاده میکرد. «ماهی» که از دوستان نزدیک «مها» شخصیت اصلی سریال به شمار میرفت، شخصیت مثبت ولی منفعلی بود که حس ششمی قوی داشت و گویی با بعضی الهامات، میتوانست از برخی رویدادهای آینده باخبر شود.
در نخستین فصل مجموعه «مستوران» که تابستان ۱۴۰۱ روی آنتن رفت، نقش مکملی به نام «شهاب» با بازی حامد محمودی بازیگر جوان وجود داشت که دچار معلولیت ذهنی بود. «شهاب» که اغلب زمان حضورش در قصه را به بازی با کودکان میپرداخت، شخصیتی خوشقلب بود که به طور اتفاقی، در صحنه یک قتل حاضر بود، اما نتوانست دیگران را درباره گناهکار قانع کند. او با این حال در چند نقطه عطف قصه، به کمک شخصیتهای اصلی آمد و حضوری بیدلیل و بیفایده نداشت.
مورد پرانتقاد سالهای اخیر سریال «برف بیصدا میبارد» است که در دو بخش، زمستان ۱۴۰۰ و تابستان ۱۴۰۱ پخش شد. در این سریال، ۲ شخصیت دارای معلولیت حضور داشتند که از قضا، پدر و پسر بودند. اولی «حبیب» با بازی پوریا شکیبایی و یکی از شخصیتهای اصلی اثر بود و دومی، شخصیت فرعی «ابراهیم جعفرزاده» با بازی امید روحانی که نقش پدر او را ایفا میکرد. فیلمنامه این سریال، معلولیت چشم راست «حبیب» جوان را در اثر کتک پدرش معرفی میکرد و البته معلولیت «ابراهیم» در سالهای پایانی عمر را که نمیتوانست راه برود و سخن بگوید، از زبان همسرش، تقاص کردار بد این شخصیت در جوانی میدانست.
شخصیت «ابراهیم» در سریال «برف بیصدا میبارد»، اکت خاصی نداشت و گویی فقط برای پس دادن تقاص، در سریال حاضر بود. «حبیب» نیز که ضدقهرمان منفی اصلی قصه محسوب میشد، به علت افتادگی پلک راست بازیگر این نقش، در قصه با معلولیت طراحی شده بود و این مسئله، نقش خاصی در سرگذشت و عاقبت او نداشت.
در مرور بر شخصیتهای معلول سریالهای سیما طی سالهای اخیر، نمیتوان به مجموعه «مرضیه» محصول ۱۳۹۸ اشاره نکرد که در آن، گوهر خیراندیش بازی در نقش مکمل «مریم بهزادی» را بر عهده داشت. این شخصیت که در جوانی والیبالیست حرفهای بود، طی یک سانحه دچار معلولیت شده بود و روی ویلچر مینشست. «مریم» شخصیتی خوشبین و امیدوار بود که در حاشیه قصه قرار داشت و بیش از هرچیز، در دادن روحیه و انگیزه برای مبارزه و امیدواری به آینده به شخصیتهای سریال خصوصا کاراکتر اصلی «مرضیه» نقش داشت.
اگرچه طی سالهای گذشته چند سریال مثل «هزاران چشم» اثر کیانوش عیاری یا «مشق عشق» ساخته بهرام بهرامیان کاراکترهایی دچار معلولیت را به عنوان شخصیت اصلی و محوری برگزیدهاند، اما طی سالهای اخیر این اتفاق جز در «برف بیصدا میبارد» رخ نداده؛ سریالی که آن هم به علت معلولیت جسمی بازیگر، از این عنصر در طراحی شخصیت استفاده کرده بود.
به نظر میرسد با وجود طراحی چند شخصیت معلول در سریالهای تلویزیونی سالهای اخیر، همچنان جای شخصیتهای بهیادماندنی، تأثیرگذار و شاخص دارای معلولیت در سریالهای تلویزیونی خالی است و این مهم جز با درک درست خالقان آثار نمایشی از مسائل این قشر رخ نخواهد داد.
انتهای پیام
نظرات