• دوشنبه / ۲۴ دی ۱۴۰۳ / ۰۸:۰۳
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1403102417300
  • خبرنگار : 71451

ماجرای شهادت یک فرمانده

ماجرای شهادت یک فرمانده

منطقه عملیات «والفجر ۴»، حالت جنگلی و علفزار داشت؛ به همین دلیل، تشخیص میادین مین خیلی سخت بود. من، حسین خرازی، احمد کاظمی و قاسم سلیمانی در قرارگاه بودیم که علی فدوی (جانشین فعلی فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، ناراحت آمد و صحنه غم‌انگیز شهادت علی‌رضاییان را تعریف کرد.

به گزارش ایسنا، شهید علی‌ رضاییان، در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. او قبل از انقلاب کارگری ساده بود اما از مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی بود که بارها تحت تعقیب قرار گرفت و به علت فعالیت‌های ضد رژیم، بارها به زندان افتاده بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلابی اسلامی، به این نهاد پیوست و با شروع غائله کردستان به دست ایادی کفر جهانی، راهی این منطقه شد و در پی تجاوز رژیم بعثی عراق به میهن اسلامی، به جبهه‌های جنوب عزیمت کرد.

شهید رضاییان در عملیات‌های فرمانده کل قوا، شکست حصر آبادان، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان حضور فعالی داشت.

وی سرانجام در تاریخ سوم آبان سال ۱۳۶۲، در عملیات پیروزمندانه والفجر ۴ در سمت فرمانده سپاه پاسداران قرارگاه مقدم حمزه سیدالشهدا (ع) هنگامی‌که همگام با یگانی از جان‌برکفان بسیج سپاه پاسداران در خطوط مقدم جبهه‌های نبرد حضور داشت، به آرزوی دیرین خویش دست یافت و شهادت را با آغوش باز پذیرا شد.

روایت سردار کریم نصر اصفهانی؛ فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) در دفاع مقدس، این چنین است:

منطقه عملیات والفجر ۴، حالت جنگلی و علفزار داشت؛ به همین دلیل، تشخیص میادین مین خیلی سخت بود. من، حسین خرازی، احمد کاظمی و قاسم سلیمانی در قرارگاه بودیم که علی فدوی (جانشین فعلی فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، ناراحت آمد و صحنه غم‌انگیز شهادت علی‌رضاییان را تعریف کرد. گویا علی‌ رضاییان، علی فضلی و علی فدوی، برای شناسایی رفته بودند و علی‌ رضاییان روی مین رفته و شهید شده بود و علی فضلی و علی فدوی هم مجروح شده بودند.

اشک در چشم همه جمع شده بود. باور از دست دادن دوست و انسان مخلص و با صفایی مثل رضاییان برای همه ما سخت بود. از او برای ما تنها خاطرات و عکس‌هایش به یادگار مانده بود.

موقع اذان ظهر بود. آستین‌ها را بالا زدیم و وضو گرفتیم. نماز ظهر و عصر را خواندیم تا با ذکر خدا دلمان آرام بگیرد. بعد از نماز، قاسم سلیمانی، دعای تعقیبات نماز عصر را بارها خواند، همه تکرار می‌کردیم و گریه امانمان نمی‌داد.

منبع:

مساح، مرتضی، به اروند رسیدیم (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، ص ۵۰

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha