ناصر پازوکی، باستانشناس و مدیر اسبق اداره میراث فرهنگی استان تهران که در دهه ٧٠ مسئولیت راهاندازی موزه ملی قرآن را برعهده داشت، در گفتوگو با ایسنا درباره زمان شکلگیری این موزه، توضیح داد: در سال ۱۳۷۶ از سوی سازمان وقت میراث فرهنگی کشور مأمور شدم تا این موزه را که پیش از انقلاب، مطالعات و عملیات اجراییاش آغاز شده بود، از آقایان مهندس صادقی و مهندس احمدی که در حال تکمیل آن بودند، تحویل بگیرم تا به موزه قرآن تبدیل شود. در ادامه، مرحوم دکتر حبیبی با اصرار فراوان تأکید داشتند که این ساختمان، با توجه به اینکه از ابتدا برای کاربری موزه طراحی شده بود، چه از نظر معماری، چه سازه و چه فضاهای داخلی، باید به سازمان میراث فرهنگی تحویل داده شده و به موزه قرآن تبدیل شود. ایشان حتی مبلغی را نیز در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار داد تا ما بتوانیم نسخ نفیس قرآن و آثار مرتبط با آن، نظیر نقاشی، خوشنویسی، تذهیب، تشعیر و دیگر هنرهای اسلامی مرتبط با موضوع قرآن را خریداری و موزه را تجهیز و در نهایت راهاندازی کنیم.
او ادامه داد: بر همین اساس، بنده حدود یک سال مسئولیت راهاندازی موزه را برعهده داشتم. در این مدت، هیأتی از هنرمندان برجسته کشور شامل خوشنویسان، نقاشان، مجسمهسازان و دیگر هنرمندان فعال بودند، که با آنها در تماس دائم بودیم. به منزل یا کارگاههایشان مراجعه میکردیم و آثار منحصربهفرد و دارای ارزش موزهای را برای نمایش در این موزه خریداری میکردیم. تمام این خریدها مستند، با فهرست و امضاهای مربوطه ثبت شده است. در کنار این اقدامات، بودجهای نیز برای تهیه مبلمان داخلی موزه از قبیل میز، صندلی، قفسه کتاب و ویترینها اختصاص یافت. ما با چند شرکت جلسات مستمر داشتیم و این تجهیزات بهمرور خریداری و در موزه مستقر شد. همچنین با مسئولان پروژه عمرانی که ساختمان را تکمیل میکردند، جلسات فنی متعددی داشتیم تا بخشهای مختلف موزه متناسب با اهداف تعریفشده طراحی و اجرا شود.
پازوکی افزود: در میانۀ این روند، با تصمیم سازمان میراث فرهنگی، بنده به عنوان مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران منصوب شدم و ناچار به ترک پروژه شدم. از آن پس، ادامه کار به عهده همکاران دیگر واگذار شد و در نهایت، موزه افتتاح و راهاندازی شد.
این باستانشناس گفت: در روزهای اخیر با کمال تأسف شنیدم که این موزه به کاخ سعدآباد منتقل میشود. این خبر برای من بسیار تعجببرانگیز و حیرتآور بود. بنده که زمانی معاون سازمان میراث فرهنگی بودم و شناخت کاملی از مجموعههای سعدآباد، نیاوران و سایر بناهای میراث فرهنگی داشتم، بهخوبی میدانم که در مجموعه سعدآباد فضایی وجود ندارد که بتواند پذیرای آثار نفیس موزه قرآن باشد. این فضاها نه از نظر ساختار فیزیکی و نه از نظر شرایط حفاظتی و نمایشی، شایستگی نگهداری چنین مجموعهای از نسخ قرآنی را ندارند.
او با بیان اینکه ما نسخ قرآنی از قرن چهارم هجری و آثار هنرمندان برجستهای چون استاد امیرخانی، آقای جلالی، آقای رضایی و دیگر بزرگان را خریداری کرده بودیم، افزود: تعداد دقیق آثار در خاطرم نیست اما تا آنجا که به خاطر دارم، حدود ۵ هزار اثر در اختیار داشتیم که بخش قابل توجهی از آنها نیز توسط مردم اهدا شده بود. اکنون این پرسش مطرح است که این مجموعه قرار است به کجا منتقل شود؟ و تکلیف ساختمان فعلی که طبق دستور مسئولان وقت تحویل میراث فرهنگی شده است، چه میشود؟
پازوکی گفت: این ساختمان بهویژه با طراحی خاص، معماری مدرن با ترکیب بتن نما و آجر، بهگونهای طراحی شده که کاملاً متناسب با کاربری موزه است. حالا مشخص نیست این آثار قرار است در کدام انبار یا سوله نگهداری شوند. در شرایطی که امکان دارد روی هم انباشته شوند، آسیب ببینند، رطوبت یا آفات به آنها آسیب برسانند یا حتی تخریب شوند. از این وضعیت و ابهامات بسیار متاثر و نگران هستم.
مدیرکل اسبق میراث فرهنگی تهران اظهار کرد: خواهش میکنم مسئولان محترم، در هر سطحی که به این موضوع مرتبط هستند، به این مسئله ورود کرده و بهطور شفاف اعلام کنند چه کسی این تصمیم را گرفته است؟ کجا قرار است این آثار منتقل شوند؟ وضعیت ساختمان فعلی چه خواهد شد؟ و مهمتر از همه، آیا شرایط لازم برای حفاظت، نگهداری و نمایش عمومی این آثار در محل جدید وجود دارد یا خیر؟
پازوکی گفت: چنین اقداماتی، بدون اطلاعرسانی عمومی، میتواند اعتماد عمومی را به میراث فرهنگی خدشهدار کند. مردم به سازمان میراث فرهنگی اعتماد کرده و آثارشان را به امید حفظ، نگهداری و نمایش در موزه قرآن اهدا کردهاند. اگر حالا این آثار بدون برنامه و اطلاع عمومی منتقل شوند، آن هم به مکانی نامناسب، این نهتنها آسیب به میراث فرهنگی است، بلکه آبروی وزارت میراث فرهنگی را هم به خطر خواهد انداخت. از نظر بنده، انتقال و جابجایی موزه قرآن، در این شرایط، اقدامی خسارتبار برای میراث فرهنگی کشور است.
انتهای پیام
نظرات