• شنبه / ۳ خرداد ۱۴۰۴ / ۰۰:۲۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404030300792
  • خبرنگار : 71342

بخش دوم نشست تئاتر دانشگاهی در ایسنا

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد

به تازگی بخش اول نشست جشنواره تئاتر دانشگاهی در ایسنا با محورهایی همچون ضرورت احیای این جشنواره به عنوان یک مهم مطالبه دانشجویی، وظیفه دولت در حمایت کامل از آن، واگذاری شکل جشنواره به دانشجویان و بازتعریف رابطه دانشجو و دانشگاه منتشر شد.

در بخش دوم این نشست که با حضور سیاوش قائدی، دبیر هفدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی و مدرس دانشگاه، سعید بهنام، مدرس دانشگاه، اشکان خیل‌نژاد، کارگردان تئاتر و یکی از چهره‌های مستعدی که در دل این جشنواره معرفی شده است، افرا افروز، دبیر دوازدهمین جشنواره تئاتر مونولوگ دانشگاه هنر و نرگس مهدوی، مسئول مرکز تئاتر تجربه و دانشجوی بازیگری و کارگردانی تئاتر دانشکده هنرهای زیبا  موضوعاتی مانند اقتصاد تئاتر و خاص بودن مخاطبان آن، تاثیر تئاتر دانشگاهی بر بدنه تئاتر و سینما و شبکه نمایش خانگی مطرح و تاکید شد اهمیت جشنواره دانشگاهی از آن جهت است که به دانشجویان فرصت می‌دهد تا خود را به شکلی که می‌پسندند، ارایه بدهند.

بخش دوم این نشست را پیش‌رو دارید:

ایسنا: شاید یکی از مشکلات جشنواره تئاتر دانشگاهی این است که انتفاع مالی برای کسی ندارد. اگر کمی بودجه در بین بود، چه بسا همه از برگزاری آن استقبال می‌کردند. همچنانکه نمونه‌هایش را مثلا در جشنواره موسیقی کوچه دیده‌ایم.

سعید بهنام: قصه تئاتر با تمام بخش‌های هنری متفاوت است. به دلیل شرایط اقتصادی این هنر. حساب کنید که به طور متوسط ۱۰۰ سالن تئاتر داریم و هر سالنی هم حدود ۱۰۰ تماشاگر و هر نمایش ۳۰ شب اجرا داشته باشد. برای ۳۰ شب اجرا در کل تئاتر تهران، جمعیت تماشاگران حدود ۳۰۰ هزار نفر می‌شود. این جمعیت به اندازه جمعیت ۳ روزه استادیوم فوتبال است. بنابراین شاید دولت این تفکر را دارد که این مطالبه عام نیست بلکه مطالبه بخشی است که در نهایت در یک ماه، ۳۰۰ هزار مخاطب دارد. قصه موسیقی به عنوان یک هنر فراگیر متفاوت است. همچنانکه در مبحث سوپراستارسازی هرگز نمی‌گوییم در تجسمی، سوپراستار داریم بلکه در فوتبال و سینما یا موسیقی سوپراستار داریم که مخاطب فراگیر دارند ولی فرهنگ به این ۳۰۰ هزار نفری که تئاتربین هستند، نیاز دارد. حالا این مطالبه کجا باید اتفاق بیفتد. مخاطب عام پیگیر جشنواره تئاتر دانشگاهی نیست ولی پیگیر جشنواره موسیقی «کوچه» است. از یک سو بخش دانشجویی و استادان از هر راهی که می‌دانند، باید این موج را راه بیندازند؛ از راه گفتمان یا فشار آوردن بر سیستم. این حرکت تحسین‌آمیز است؛ اینکه باب گفتگو باز می‌شود تا دست‌کم طرف مقابل ببیند حداقل مطالبه‌ای درباره این ماجرا وجود دارد.

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد
سعید بهنام

ایسنا: عرض ما ناظر است به اولین فرمایش شما که گفتید به زور ۳۰۰ میلیون تومان به جشنواره بودجه دادند. اگر پول بیشتری وسط بود، دلالان فرهنگی و هنر به این جشنواره هجوم می‌آوردند. همچنانکه جشنواره «کوچه» برخلاف نامش در یک سالن با همان تعداد تماشاگر برگزار می‌شود. به نظر می‌رسد چون جشنواره دانشگاهی سودآور نیست و صرفا دغدغه فرهنگ و هنر دارد، برای کسی هم مهم نیست ولی در نهایت می‌رسیم به اینجا که اگر جلوی این دانشجویان و صدای آنان را بگیریم، دودش به چشم خودمان می‌رود. هرچند صدای آنان را به صورت مقطعی خاموش می‌کنیم ولی در نهایت اتفاقی که می‌افتد به ضرر خود وزارت علوم است.

سعید بهنام: این همان چیزی است که در سینما اتفاق افتاد که ترکیبی از فیلم‌های مستقل و آلترناتیو با فیلم‌های بدنه است. گفتند فیلم‌های مستقل از نظر بودجه‌ای به صرفه نیست. بنابراین سینمای هنر و تجربه را به آنها می‌دهیم تا بدنه، کار خودش را بکند. بعد از مدتی سینمای هنر و تجربه را هم برداشتند و الان هم مشغول رقص روی تصویر هستند. یعنی سینمای بدنه هم نابود شد، یک سینمای بازاری است. این اتفاق در حال وقوع است. یعنی نبود تئاتر دانشجویی، تئاتر را هم به همین سمت می‌برد که برده. الان رد پای شبکه نمایش خانگی را در تئاتر هم می‌توان دید و هر از چندی هم بحث‌هایی در می‌گیرد که چرا پای بلاگرها به تئاتر باز شده و ...

ایسنا: در ادامه صحبت شما، همیشه این ذهنیت بوده که متولی جشنواره دانشگاهی، وزارت علوم است و ارشاد هم به اندازه کافی جشنواره دارد و چرا باید مسئولیت جشنواره دیگری را بپذیرد ولی نکته این است که ارشاد از محصولات جشنواره دانشگاهی بهره‌برداری می‌کند و موظف است کنار این جشنواره بایستد. ضمن اینکه تعطیلی جشنواره دانشگاهی نه تنها برای دانشجویان یک خسارت است که برای بدنه تئاتر و تماشاگر آن هم همین است چراکه جشنواره دانشگاهی، در شکل‌گیری سلیقه تماشاگران کلی تئاتر موثر بود . به همین دلیل وزارت ارشاد را باید به میدان بیاوریم. به ویژه که دفتری هم به عنوان دفتر تئاتر دانشگاهی درست کرده که البته کارایی چندانی ندارد.

سعید بهنام: باید تفویض اختیارات معلوم بشود. مثلا وزارت علوم بودجه را بدهد و ارشاد زیرساخت‌ها را تقبل کند. باید این مساله حل بشود چون هر دو بخش سودش را می‌برند؛ هم ارشاد و هم وزارت علوم.

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد
نرگس مهدوی و افرا افروز

افرا افروز: این صحبت‌ مطرح شد که چگونگی برگزاری جشنواره، قدم دوم باشد ولی معتقدم باید در گام اول در این باره به نتیجه برسیم. بحثی را که درباره ناامیدی شد، تصحیح می‌کنم؛ تضمینی برای آزادی رفتار در اجراها وجود ندارد نه نومیدی. چون ما بسترش را داریم، چه کم و چه زیاد، آن را پیدا کرده‌ایم و دو سه سالی است که تمرین می‌کنیم و دیگر بلبشوی سال اول وجود ندارد. حتی در داخل دانشگاه هم تمرین کرده‌ایم که چگونه کارها را چراغ خاموش جلو ببریم. البته یکی از مهم‌ترین دلایل این تغییرات به تغییر ریاست دانشگاه برمی‌گردد که مثلا بعد از ۳ سال استفاده از برخی واژگان مانند رقص آزاد شد و نباید این را نادیده بگیریم ولی اهمیت چگونگی برگزاری جشنواره از این حیث است که ما وقتی برای چیزی تجمع می‌کنیم که دست‌کم در جریان ایده اصلی آن باشیم. کمبود این بستر را می‌دانیم ولی مطمئن نیستیم چیزی که این فقدان را پرمی‌کند، الزاما جشنواره تئاتر دانشگاهی باشد. به همین دلیل اولین گام باید این باشد که قرار است این فقدان را با چه چیزی پر کنیم، اگر قرار است جشنواره تئاتر دانشگاهی احیا شود، زیرساخت‌هایش از کجا تامین خواهد شد. اگر در این نقاط به اشتراک برسیم، اتفاقا دانشجویان به ویژه دانشجویان تئاتر در تجمع و مطالبه‌گری، مهارت دارند. به همین دلیل رویکرد قهری که به خصوص با دانشجویان تئاتر ایجاد شده، به دلیل مهارتی است که در ایجاد این اتفاق داریم. فستیوال کوچه، هر چقدر هم پر صدا باشد، تاثیرش در جامعه خیلی کوتاه‌مدت است ولی تئاتر دانشجویی و کلا تئاتر این گونه نبوده و نیست.

نرگس مهدوی: درباره راهکار که پرسیدید، راهکار دست ما نیست. راهکاری عملی نداریم جز اینکه فکر کنیم هنوز دانشگاه و دانشجو به این جشنواره نیاز دارد و خواهان آن است. پاسخ این پرسش دست من نیست و من نباید به آن جواب بدهم.

ایسنا: نگرانی شما دانشجویان از نظارت‌هایی است که در امتداد آن ممکن است به دخالت دولت بینجامد.

افرا افروز: وقتی بستر آلترناتیوی پیدا شده، عنوان نگرانی را نمی‌توان به کار برد. ضرورت ماجرا جای سئوال دارد و بیشتر برمی‌گردد به پرسش اول‌مان.

ایسنا: ولی شما در دانشگاه دولتی درس می‌خوانید. غیبت جوانان در جشنواره‌ اشتباه است چون این جشنواره متعلق به شماست و بودجه‌اش از پول ملت تامین می‌شود. مساله این است که با کنار کشیدن شما ممکن است افرادی ناشایست جایگزین شوند. اتفاقا در بخش‌های دولتی گاه به ناچار و برخلاف میل درونی‌تان باید بپذیرید که حضور داشته باشید

سعید بهنام: اصلا از یک زاویه دیگر نگاه کنیم؛ با شخصیت حقیقی افراد کاری نداریم. ما به شخصیت حقوقی ایشان به عنوان یک نماینده دانشجویی نگاه می‌کنیم. شاید ایشان اصلا دلش نخواهد که در تالار وحدت نمایش اجرا کند ولی در تهران کار می‌کند، حتی به صورت زیرزمینی. من در جایگاه حقیقی به عنوان سعید بهنام در ۵۰ سالگی ممکن است اصلا دغدغه تئاتر دانشجویی را نداشته باشم ولی چرا اینجا نشسته‌ام، چون شخصیت حقوقی من به عنوان مدرس دانشگاه ایجاب می‌کند که دوست داشته باشم بازخورد تدریس خود و آنچه را آموزش می‌دهم روی صحنه ببینم. بنابراین افراد در جایگاه حقوقی خود باید به آن دانشجویی بیندیشند که در زاهدان یا قم زندگی می‌کند که نه در دانشگاه و نه در هیچ جای دیگری اجازه انجام یکسری فرآیندهای تجربی را ندارد یا به دلیل مذهبی یا سنتی بودن آن شهر، قالب‌هایی برایش تعریف شده که نمی‌توان از آن فراتر رفت و حتی شاید رییس دانشگاه‌شان هم عوض نشده باشد. پس در جایگاه حقوقی، باید نگاه ما به آن دانشجو هم باشد. کار فرهنگی در دل پایتخت برای من خیلی راحت‌تر است تا برای یک دانشجو در یک شهر مذهبی یا سنتی، من می‌توانم سانسور را دور بزنم، تئاتر زیرزمینی کار کنم و ... ولی من باید به دانشجویی نگاه کنم که تئاتر دانشگاهی برایش مفری بود برای این اتفاق.

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد
سیاوش قائدی

سیاوش قائدی: و هست. کتابی است با نام «امید بدون خوش‌بینی». ما اصلا نیازی به خوش‌بینی نداریم. من هم خوش‌بین نیستم ولی نیاز به امید داریم. من این دو دانشجوی عزیز را نماینده دانشجویان نمی‌بینم چون معتقدم تشکل‌های دانشجویی نیمه‌جان هستند. این دو عزیز نماینده کانون دانشگاه هنر و تهران هستند. شاید یک دانشگاه دیگر مساله دیگری داشته باشد و نماینده دانشجویان شاید صدای دیگری داشته باشد ولی باوری دارم که تعریف دانشگاه با دانشجو است. یعنی وقتی من صبح به دانشگاه می‌روم تا وقتی دانشجویان را نبینم، گویی وارد یک انباری شده‌ام. با دیدن دانشجو است که انرژی می‌گیرم و فضای گفتگو را می‌یابم. دانشگاه و این جشنواره، بدون دانشجو بی‌معنا هستند. مساله، تعریفِ نسبت دانشجو با دانشگاه است که به تبع آن نسبت دانشجو است با این جشنواره. در این ارتباط، گسستی تاریخی ایجاد شده که کم و بیش دارد ترمیم می‌شود. البته سرعت ترمیمش بسیار کند است. سعید می‌گوید رییس دانشگاه قم عوض نشده، مدیران ارشاد نیمی از استان‌ها عوض نشده‌اند. گویی وزیر ارشاد حوصله حکم زدن ندارد. او در مجلس هم گفت که تمایلی به وزارت ندارد. چندی پیش معاون فرهنگی وزارت علوم برای جلسه‌ای دعوت کرده بود. دعوت‌نامه‌ای بدون امضا فرستادند که حتی خجالت کشیدیم برای فعالان تئاتر دانشجویی قدیمی‌تر بفرستیم. از این سو چه کسی باید انرژی پیگیری داشته باشد. دوره دانشجویی‌ام پیگیری کرده‌ام چون اشتیاق داشتیم، بدبین هم بودیم ولی امید بدون خوش‌بینی داشتیم. الان هم اگر بخواهیم به نتیجه فکر کنیم، بهتر است هیچ کاری نکنیم. در فرآیند می‌توان به نتیجه فکر کرد ولی از الان به نتیجه فکر کردن، اشتباه است. بنابراین اول باید مطالبه‌گری کرد، آن هم نه فقط برای جشنواره دانشگاهی بلکه درباره شرایط خود دانشگاه، کیفیت آموزش و حتی استادان و ... این تسری پیدا می‌کند تا وزارت علوم.

ایسنا: نکته‌ای که در بدنه تئاتر هم دیده می‌شود، استراتژی قهر کردن است که تا جایی جواب می‌دهد ولی تداومش، به انفعال تبدیل می‌شود و هیچ وزارتخانه‌ای برایش اهمیت ندارد که تعدادی از هنرمندان کار کنند یا جشنواره برگزار نشود و ... ما باید برای مطالبات‌مان بجنگیم چون با کناره‌گیری، هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

سیاوش قائدی: این موضوع ناگزیر است چون زمانه عوض شده است.

اشکان خیل‌نژاد: بله ولی ما یک سنتی داشتیم. شما وقتی دبیر می‌شدید، چند دوره از جشنواره را دیده بودید. عجیب بود که این دانشجویان هرگز فرصت بیان، مدیریت و ساماندهی نداشتند ولی به شکلی این جشنواره را برگزار کردند که شگفت‌انگیز بود. ضرورتی هم نداشت که آن جشنواره را دیده باشند البته مشخص بود که یک انقطاعی رخ داده ولی در کل، جشنواره‌شان خیلی خوشایند بود.

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد

ایسنا: بله ولی ما باید مطالبه خود را داشته باشیم و وزارت علوم هم کارش را به درستی انجام بدهد.

نرگس مهدوی: من اتفاقا ناامید نیستم. من از چند دسته‌گی در فضای دانشگاه صحبت کردم همچنانکه از جشنواره‌های «روبنا» و «تجربه» صحبت کردیم. به همین دلیل من از جانب خودم و مرکز تئاتر تجربی این گونه فکر می‌کنم که اگر جشنواره زیر نظر نهادی برود، ترس از نظارت بیشتر وجود دارد چون در تئاتر تجربه هم این اتفاق افتاد. تماما سعی کردیم آن را رسمیت ندهیم و بدون مجوز رسمی هم برگزار شد.

سیاوش قائدی: هیچ جشنواره دانشجویی مجوز ندارد. همین الان در خود وزارت ارشاد هم موسیقی پژوهشی  مجوز ندارد. در دوره دبیری من در جشنواره تئاتر دانشگاهی در کارگاه نمایش تئاتر شهر یک هفته اجرا روی صحنه رفت. به جز هیات انتخابی که استادان دانشگاه بودند، هیچ بازبین دیگری آن نمایش‌ها را ندید چون به اسم فعالیت پژوهشی آموزشی بود.

نرگس مهدوی: مجوز اجراها را نمی‌گویم. مجوز جشنواره را می‌گویم. به همین دلیل هیچ کس، نه مدیر گروه و نه هیچ استادی حاضر نشدند مسئولیت برگزاری آن را بپذیرند و لحظه آخر خود رییس دانشگاه گفت که جشنواره برگزار شود. برای جشنواره دوره بعدی هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که زیر بار نهادی نرویم که مثلا از حراست دانشگاه مجوز بگیریم چون اگر چنین کنیم، این احتمال وجود دارد که لحظه آخر حراست وارد سالن بشود.

سعید بهنام: ولی تلاش می‌کنید کاری را انجام بدهید که خواسته خودتان است. این یک مساله است و اینکه بیرون از این اتفاق من با شک به آن نگاه کنم، حرف دیگری است. بعد از مدت‌ها که تعداد زیادی از هنرمندان کار نمی‌کردند، اشکان خیل‌نژاد دارد نمایش اجرا می‌کند. او هم می‌توانست با شک به این قضیه نگاه کند. مثلا بگوید من شک دارم که حتی این دولت جدیدی که آمده می‌خواهد چه کند ولی شک خود را به امری بالفعل تبدیل کرده و آن را می‌آزماید و الان هم در حال اجراست. مسلما با شورای نظارت و ... هم مشکلات خود را دارد ولی مطمئنا مانند موجود زنده‌ای که دگردیسی می‌کند و با شرایط سازش پیدا می‌کند، اشکان هم راه حل‌های خود را پیدا کرده. بحثم همین است و می‌گویم همان روندی که در جشنواره تجربه اتفاق افتاده، در شکل کلان خود می‌تواند در تئاتر دانشگاهی اتفاق بیفتد و به آن جهت داده شود.

نرگس مهدوی: از آقای قائدی‌ پرسشی دارم؛ اینکه می‌گویید در دوره دانشجویی خودتان هم خیلی پیگیر بودید، چند درصد از دانشجویان مانند خودتان پیگیر بودند و فرایندهای دانشگاهی برایشان مهم بود. الان ما در دانشگاه، برای تشکیل تیم دبیرخانه جشنواره بعدی‌مان با این مشکل رو به روییم. شاید در کل دانشگاه این فرآیند برای ۷ دانشجو مهم باشد. بقیه این گونه فکر می‌کنند که اگر جشنواره برگزار شد، در آن شرکت می‌کنیم و اگر هم برگزار نشد، نشد. یعنی تعداد افرادی که حاضر به مشارکت و پیگیری هستند، این اندازه محدود شده.

سیاوش قائدی: قبول دارم چون دوره ما هم چنین بود ولی الان با وجود شکاف اجتماعی که بین بدنه مردم و حاکمیت، دانشجو با دانشگاه، تماشاگر تئاتر با تئاتر و ... وجود دارد، به نظرم این جشنواره آنچنان حاضر است که حتی آن مدیر کل فرهنگی هم که چیزی از تئاتر نمی‌داند، اگر فقط در حد یک تیتر درباره جشنواره تئاتر دانشگاهی، جستجو کند، متوجه ضرورت آن می‌شود. اما حرف من این است که آیا فقط مدیر کل فرهنگی وزارت علوم باید ضرورت این جشنواره را حس کند. دوست دارم همکاران و دوستان دانشجوی ما به این پرسش پاسخ بدهند. به نظرم نه تنها مدیر کل فرهنگی وزارت علوم، که حتی تعداد زیادی از بدنه دانشگاه هم این ضرورت را احساس نمی‌کنند. منظورم ضرورت شکل سنتی جشنواره نیست، ضرورت امکانش را می‌گویم.

سعید بهنام: با تایید سخنان آقای قائدی، به نظر من هم ضرورتش از جهت ایجاد انرژی، اندیشه و تئوری جدید به بدنه هنرهای نمایشی اعم از تئاتر، سینما و شبکه نمایش خانگی وجود دارد بخصوص برای تئاتر شهرهای دیگر. پس باید به عنوان مطالبه‌ای در شکل کلان به آن نگاه کنیم و از آن عقب‌نشینی نکنیم و حتی پرسشگری کنیم که چرا این چند سال دانشجویان را از حق خود و از اتفاقی که گفتمان بین دانشگاهی بوده، محروم کرده‌اید. 

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد
اشکان خیل‌نژاد

 اشکان خیل‌نژاد: یک سوی این معادله وزارت علوم و ارشاد است و یک سوی دیگر دانشجویان. اگر بخواهم خیلی صریح صحبت کنم، صحبت کردن درباره دیگر حوزه‌های هنر، متفاوت است با صحبت درباره تئاتر دانشگاهی چون دوران دانشجویی محدود است. دوره دانشجویی ۴ تا ۶ سال است، ما امروز درباره این موضوع صحبت نکردیم. ولی اگر جریان تئاتر دانشگاهی، الگوی خود را از جریان غیررسمی تئاتر و فعالان آن بگیرد، همان اندازه بی‌معنی است که بخواهد از جریان دانشجویی پیش از خودش الگو بگیرد. پرسش من از دوستان دانشجو این است که آیا انتخاب شما برآمده از یک ضرورت است یا با مشاهده تئاتر رسمی، سعی می‌کنید نسبتی با بخشی از تئاتر حرفه‌ای که دوستش می‌دارید، برقرار کنید؟ اگر دومی است، بک نکته‌ی حساس باید درنظر گرفته شود؛ محدوده‌ی زمانی دانشجو بودن؛ یعنی زمانی که دانشجویان می‌توانند آزمون و خطا کنند، و در فضای امن آکادمیک دست به تجربه‌ورزی بزند.

برای مثال یک گروه حرفه‌ای می‌تواند مثلا چند سال پژوهش کند، آموزش دهد، به سمت الگوهای تئاتر غیررسمی حرکت کند و ... اما آیا دانشجو هم چنین فرصتی دارد و می‌تواند دوران دانشجویی خود را صرف راه‌کارهای گروه‌های حرفه‌ای کند؟ پرسش من از دو عزیز دانشجو این است که آیا به نظر شما این خواست، در درون دانشگاه متولد شده؟ میل اینکه سعی کنیم شکلی از فضای غیررسمی را تجربه کنیم؟ با یک مثال ساده‌ پرسشم را پیش می‌برم؛ وقتی ما دانشجو بودیم مدام به ما می‌گفتند حالا که می‌گویید سالن نیست، در زیرزمین‌ خانه‌هایتان تئاتر کار کنید ولی همه دوست داشتند نمایش‌هایشان را در تالار مولوی یا تئاترشهر اجرا کنند در حالیکه حتی تالار مولوی در اختیار دانشجویان نبود و هنرمندان حرفه‌ای در آن کار می‌کردند. نکته این است که اگر آن زمان دانشجویان در فضاهای غیررسمی تئاتر کار می‌کردند، ضرورتی داشت و ضرورتش این بود که شما برای ما فضا ایجاد نمی‌کنید، ما هم نیازی به شما نداریم و فضای خودم را می‌سازیم. الان هم باید دید تئاتر دانشگاهی یا بخشی از بدنه آن که به چنین چیزی گره خورده، از ضرورتی درون خودش الگو می‌پذیرد یا خیر.

این نسل درک نشود ، خودش ابتکار عمل را به دست می‌گیرد

افرا افروز: من معتقدم سنت تئاتر دانشگاهی نیازمند این است که به یک ایده‌ای اصلی برسد و بعد مطالبه‌گری را آغاز کند و اگر کلان‌تر هم فکر کنیم، این ضرورت از این جهت وجود دارد که ما به عنوان کسانی که داریم گروهی‌ترین فرم هنر را تمرین می‌کنیم، باید ظرفیت تحمل خود را هم باید بالا ببریم. مثلا بچه‌هایی که در جشنواره فجر هم شرکت کردند به این بستر بیایند و کنار ما رقابت کنند چراکه نه.

نرگس مهدوی: شنیده‌ام ورودی‌های سال ۹۹ این مشکل را دارند چون سه ترم اول تحصیل‌شان در کرونا بود و سال ۱۴۰۱ هم کار نکردند و فارغ‌التحصیل شدند و رفتند و هیچ وقت کار نکردند. یعنی ورودی با ورودی متفاوت است. از اواخر ۱۴۰۳ اکثریت دانشجویان مطالبه‌شان این است که مدیریت مولوی طوری است که ما نمی‌توانیم کار کنیم. یعنی فرآیند تغییر کرده و بچه‌ها دارند تلاش می‌کنند در تالار مولوی اجرا بروند. به همین دلیل جشنواره تئاتر دانشگاهی برایشان مهم است.

اشکان خیل‌نژاد: شخصا معتقدم اگر دولت مساله‌اش پویایی فضای دانشگاه‌هاست تنها و تنها و تنها باید حمایت کند بدون هیچ‌گونه دستگاه نظارتی آشکار و پنهانی. یعنی تخصیص بودجه و مکان‌های متنوع به دانشجویان، ترمیم زیرساخت‌های ارتباطاتی میان دانشگاه‌ها، و مهم‌تر از همه فراهم‌کردن شرایطی که در آن نهادهای مستقل دانشجویی رشد کنند تا بتوانند بعد از کرونا و اتفاقات سیاسی و اجتماعی ۱۴۰۱، با تجربه‌ای که به دست آورده‌اند خودشان را بیان کنند. برای من، اهمیت هر رویداد دانشگاهی در این نیست که در آن اجراهایی ببینیم و بگویم چه عالی! حتی اهمیتش در این هم نیست که بعدها از این جریان، افرادی به تئاتر بدنه راه پیدا کنند، بلکه اهمیتش در این است که این نسل، فرصت ارایه‌ خود را پیدا ‌کنند و فرم‌های اجرایی متنوع را که حتما بسیار متفاوت با ما خواهد بود، گسترش دهند. حالا یا این مهم توسط دولت و نیروهای سیاسی حاکمیت فهم و درک می‌شود یا خیر. اگر درک نشود، من نگران نیستم چون باور دارم باز ابتکار عمل با دانشجویان است و آن‌ها راهکارهای جدید برای ادامه‌ مسیرشان جست‌وجو خواهند کرد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha