به گزارش ایسنا، خانیکی با اشاره به طبقهبندیهای سنتی گفتوگو ـ از جمله گفتوگو با انسان، طبیعت، خویشتن و خالق ـ تأکید کرد که گفتوگو با هوش مصنوعی ساختاری متفاوت دارد و نمیتوان آن را صرفاً در قالبهای پیشین جای داد. او سه پرسش کلیدی را مطرح کرد: آیا گفتوگو با هوش مصنوعی ممکن است؟ اگر ممکن است، چگونه میتوان آن را تصور کرد؟ و در صورت امکان، این گفتوگو در حوزه ارتباطات چه الزامات و چهارچوبهایی دارد؟
امکان گفتوگو با هوش مصنوعی
خانیکی در همایش ملی هوش مصنوعی، ارتباطات انسان ـ ماشین و آینده آن، که به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، افزود: گفتوگو با هوش مصنوعی ممکن است، اما با ملاحظات خاص؛ این گفتوگو صرفاً تبادل واژگان یا پرسش و پاسخ نیست، بلکه کنشی ارتباطی و فرآیند معناآفرینی و فهم متقابل است. هوش مصنوعی، به ویژه در نسخههای پیشرفته مانند GPT، توانایی تعامل زبانی و تولید پاسخ دارد، اما فاقد ادراک انسانی، تجربه زیسته و مسئولیت اخلاقی است. بنابراین گفتوگو با هوش مصنوعی گفتوگویی از جنس خاص است که باید با آگاهی از حدود ابزار و تعهد به معنا انجام شود.
سه سطح گفتوگو با هوش مصنوعی
خانیکی سپس سه سطح برای چگونگی گفتوگو با هوش مصنوعی معرفی کرد:
در سطح تعاملی، رابطهای کنش ـ واکنشی میان کاربر و هوش مصنوعی برقرار است. کاربر باید پرسشهای دقیق و زمینهمند مطرح کند و پاسخها را نقادانه ارزیابی کند. کیفیت گفتوگو وابسته به مهارت پرسشگری و سواد دیجیتال انسان است.
در سطح تأملی، گفتوگو فراتر از دریافت پاسخ است و شامل بازاندیشی در پرسشها و پاسخها میشود. هوش مصنوعی آیینهای است برای بازتاب دیدگاهها و کمک به فهم بهتر، نه حقیقت محض.
در سطح انتقادی، گفتوگو به عرصه اخلاق و سیاست دانش وارد میشود. پژوهشگر باید ناظر و منتقد ابزار باشد و مرزهای انسان و ماشین، دانش و قدرت، اخلاق و فناوری را بازنگری کند. گفتوگو زمانی اصیل است که نابرابریها و ناترازیها را افشا کند.
الزامات گفتوگو با هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات
خانیکی چهار الزام مهم را برای گفتوگو با هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات برشمرد:
سواد ارتباطی و انتقادی؛ یعنی توانایی دیدن لایههای پنهان در پاسخهای ماشینی، شناخت پیشفرضها و نوع نگاه بازتولید شده.
شفافیت و اخلاق پژوهش؛ یعنی روشن بودن نقش انسان و ماشین در تولید دانش و پرهیز از گمراهسازی.
رعایت حدود ابزار و حفظ کرامت انسانی؛ یعنی جلوگیری از سلطه ابزار بر انسان و حفظ جایگاه خلاقیت، قضاوت و تجربه زیسته انسانی.
درک نابرابریهای ارتباطی و مسئولیت آن؛ یعنی توجه به تفاوتهای سواد و قدرت دیجیتال کاربران و جلوگیری از بازتولید تبعیض.
در پایان خانیکی هوش مصنوعی را فرصتی برای بازاندیشی در خودِ گفتوگو، معنا، اخلاق و مسئولیت انسانی دانست و تأکید کرد که اگر هوش مصنوعی صرفاً پاسخگو باشد، محدود است اما اگر پرسشگر باشد، میتواند به دانشی عمیقتر و مسئولانهتر منجر شود. در این مسیر، نه تنها «چه میپرسیم» بلکه «چگونه میفهمیم» و «چگونه پاسخ را در جامعه بازتاب میدهیم» اهمیت دارد.
هوش مصنوعی ممکن است ذهنی سریع باشد، اما قلب و خرد پرسنده همچنان در اختیار انسان کنشگر است.
انتهای پیام
نظرات