• سه‌شنبه / ۶ خرداد ۱۴۰۴ / ۱۰:۱۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1404030603346
  • خبرنگار : 71573

پوریا عالمی مطرح کرد

فارسی دارد محو می‌شود!

فارسی دارد محو می‌شود!

پوریا عالمی از بی‌توجهی‌ به زبان فارسی می‌گوید؛ این‌که فارسی دارد از مقابل چشمان‌مان محو می‌شود.

این طنزپرداز و نویسنده مجموعه کتاب‌های «تقدیم به زبان فارسی» در گفت‌وگو با ایسنا درباره این مجموعه و تأثیری که می‌تواند در توجه بچه‌ها به زبان فارسی داشته باشد، گفت: مدت‌ها بود وقتی کالایی را تهیه می‌کردم، می‌دیدم پشت اسم خارجی و فونت خارجی و گرافیک خوش‌رنگ، به‌صورت ریز آرم استاندارد را درج کرده و نوشته‌اند کارخانه در الیگودرز، یزد، کرمانشاه یا کرج. با خودم فکر می‌کردم چرا این‌ کار را می‌کنیم؟

 او با اشاره به ممنوعیت خیلی از کالاهای خارجی در کشورمان، اظهار کرد: بیشتر محصولاتی که استفاده می‌کنیم، ایرانی‌ هستند با لوگو خارجی. خیلی‌ها متوجه این موضوع نمی‌شوند. از طرف دیگر کالای ایرانی، کالایی نشان‌ داده شده که کیفیت خوبی ندارد؛ البته در بسیاری موارد کیفیت پایینی دارند. زمانی که تولیدکننده کالایی تولید می‌کند، اگر نامش را بگذارد گل‌ نرگس یا زعفران یا هر اسم فارسی دیگری، در بازار جواب نمی‌گیرد؛ اما اگر نامش را یلوداگ (سگ زرد :Yellow Dog) بگذارد، بازار متفاوتی خواهد داشت. در بیلبورد(آگهی‌نما)‌های شهری کالاها نام ایرانی ندارند. تولیدکننده بخواهد یخچال تولید کند، نامش را می‌گذارد هیمالیا؛ در حالی که ما نام‌های بسیاری مانند دنا و دماوند و... داریم.

عالمی با طرح این پرسش که چرا نام‌های ایرانی برای کالاهای ایرانی انتخاب نمی‌شود، گفت: آیا ما خودمان را باور نداریم  یا بازار ایجاب می‌کند و می‌گوید کالای ایرانی کالای خوبی نیست؟ بنابراین اگر محصولی تولید شود، برای بازاریابی آن سراغ نام خارجی رفته و روی محصول ایرانی نام خارجی می‌گذاریم و بعد دعوا می‌کنیم نام خارجی ثبت شود و بعد طراحی آن به‌گونه‌ای است که شبیه برندهای خارجی شود و در بازار ۸۵ میلیون نفری ایران که بازار  قابل توجهی است، عرضه می‌کنیم. حاکمیت و تولیدکننده و مردم دست به دست هم می‌دهند تا این زنجیره ایجاد شود؛ کالایی که در ایران تولید می‌شود، ناکارآمد است و ویترینی که به زبان فارسی یا گویش‌هایی این سرزمین (مثل کردی و ترکی) باشد، ناکافی است.

 او ادامه داد: این زنجیره به‌جایی رسیده است که در نامگذاری کودکان هم خود را نشان داده است. اسمی را می‌گذارید که شبیه اسم‌های خارجی باشد. همچنین یکی از نکاتی که برای انتخاب اسم کودک درنظر می‌گیرند این است که فردای روز در کشورهای خارجی او را درست صدا بزنند. در واقع از الان کودکی را خلق می‌کنیم که آمادۀ صادرات به بیرون از سرزمین خودش باشد. فرار سرمایه، فرار انسانی و... به سیستم تبدیل شده که همه ما در آن بازی می‌کنیم.

 عالمی در بخش دیگری از حرف‌های خود به اسامی شهرها اشاره کرد که با حروف انگلیسی‌نوشته شده‌اند و اظهار کرد: در میدان هر شهر، دور میدان اصلی، اسم شهر با حروف بزرگ انگلیسی نوشته شده است. مگر ما چقدر توریست داریم که مثلا به رشت بروند و نام شهر را به انگلیسی بخوانند؟ از طرف دیگر چند ایرانی از سراسر کشور به رشت رفته‌اند؟ چند ایرانی با این نوشته عکس گرفته‌اند؟ چند توریست با آن عکس گرفته‌اند؟ موضوع این است که شکل زبان فارسی از خیلی جاها دارد حذف می‌شود. زبان فارسی از جلو چشم ما دارد حذف می‌شود. دیگر در تابلوها و کالاهای تولیدی این زبان را نمی‌بینید. در خانه خود که راه می‌روید، لوگو  یخچال و گاز حتی اگر ایرانی باشد، به انگلیسی نوشته شده‌ است و دیگر حروف فارسی را نمی‌بینید. «لیوان یک‌بار مصرف»  تولید می‌کنند اما به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که انگار کسی در آمریکای شمالی مشتری‌اش است. ورود خودروهای خارجی ممنوع شد اما در داخل خودروهایی را به مردم می‌فروشند که نام انگلیسی دارند، چه کسی می‌خواهد از خارج سمند و پراید بخرد که به انگلیسی نوشته شده است؟ یا کدام خارجی با چه زبانی می‌خواهد نام سردر مغازه را بخواند؟

 او با بیان این‌که زبان‌ها بستر انتقال مفاهیم هستند، اظهار کرد: اگر حرفی برای زدن نداشتیم، زبان اختراع نمی‌شد و اگر حرف‌های بیشتری نداشتیم، زبان توسعه پیدا نمی‌کرد و با همان آواهایی که حیوانات با هم حرف می‌زنند، حرف می‌زدیم. چرا زبان‌ها مختلف هستند؟ زیرا کسی که در جامعه سرخپوست‌ها زندگی می‌کند، حرف‌هایی برای زدن دارد، کسی که در شرق دور زندگی می‌کند، حرف‌هایی دارد، کسی که در هند زندگی می‌کند حرف‌هایی دارد، کسی که در ایران و اروپا و روسیه زندگی می‌کند، حرف‌های خاص خود را دارد. این حرف‌های خاص به فرهنگ و اندیشه خاص تبدیل می‌شود. زمانی صنعت جهان، کوچه به کوچه فرق می‌کرد زیرا هر کدام خاستگاهی داشت. زمانی که سنگ دم دست‌مان است، مجسمه‌ساز بهتری هستیم یا آهن در دسترس‌مان است، آهنگر بهتری هستیم، اگر این‌ها نباشد، اندیشه‌ورز بهتری هستم. سرزمین به سرزمین بر اساس داشته‌های‌شان بهتر هستند.

پوریا عالمی خاطرنشان کرد: داریم بستر زبانی را مخدوش می‌کنیم؛ زیرا سوار قطار تمدنی نیستیم. ما در جهان سوم هستیم و می‌خواهیم به قطار جهان اول بپریم. اولین چیزی که به ذهن‌مان می‌رسد این است که زبان را از بین ببریم یا حداقل شکل آن را از بین ببریم و می‌گوییم زبان به‌لحاظ شکلی‌ ناکارآمد است. به‌خاطر زبان، خیلی از حرف‌ها را نمی‌توانیم بزنیم یا خیلی از کارها را نمی‌توانیم بکنیم و می‌گوییم زبان برای اندیشه‌ورزی و علم محدود است، زبان ما برای اختراع و پزشکی محدود است. مسئلۀ ما مرغ و تخم‌مرغ است؛ مگر ما داریم چیزی تولید می‌کنیم که کلمه‌ای بسازیم که ساختار زبان را تغییر بدهیم؟ تا زمانی که چیزی تولید نکنیم، زبان توسعه نمی‌یابد و نمی‌توانید به‌صورت دستوری زبان را توسعه بدهید. ابتدا چیزی باید خلق شود. اصطلاحات تخته‌نرد ایرانی است  و در هر جای دنیا که بازی کنند، اصطلاحات ایرانی به کار می‌برند. اگر کامپیوتر را اختراع می‌کردیم و نامش را دست‌افزار می‌گذاشتیم، همه دنیا می‌گفتند دست‌افزار و احتمالاً الان فرهنگستان زبان انگلیسی می‌نشست، می‌گفت این‌ها دست‌افزار دارند و ما تغییر بدهیم. فکر می‌کنم نشانه‌گیری غلط است و ما دنبال موجود خیالی هستیم که شکارش کنیم؛ درحالی‌که گله‌ حرکت می‌کند و ما از آن‌ها دور شده‌ایم، اندیشه خلق نمی‌کنیم و می‌گوییم زبان‌مان ناکارآمد است.

 او با تأکید بر این‌که زبان فارسی دارد از مقابل چشمان ما دور می‌شود، گفت: چیزی که از جلو چشم ما دور شود، از ذهن‌مان هم دور می‌شود. کودکی که به دنیا می‌آید، اولین چیزی که می‌بیند Happy Birthday است. نمی‌گویم بد است؛ حرفم این است که به این موضوع توجه کنیم هیچ تولدت مبارکی به زبان فارسی نیست یا کمتر است. کلاه بوقی‌ها همه‌ Happy Birthday است. مسئله ما مانند رودی است که دارد بالا می‌آید و همه‌چیز را از بین می‌برد. می‌توان جلویش را گرفت یا مسیرش را عوض کرد؛ اما داریم تماشا می‌کنیم که این آب بالا می‌آید و نزدیک‌تر می‌شود.

 این نویسنده با بیان اینکه زبان فارسی زبان زیبایی است، اظهار کرد: زبان فارسی بستر انتقال تمدن و فرهنگ این سرزمین است و باید زنده بماند وگرنه به خاطره تبدیل می‌شود. ۵۰ سال دیگر بچه‌ها زمانی که حرف بزنند، سعدی را نمی‌فهمند و هوشنگ گلشیری را نمی‌فهمند. آموزش‌وپرورش و تلویزیون حواسش به این چیزها نیست، ما هم خروجی این‌ها هستیم. زمانی که ورزاتخانه‌ای حواسش نباشد، دولت حواسش نیست و زمانی که دولت حواسش نباشد، حاکمیت حواسش نیست. در سند چشم‌انداز جایی را نمی‌بینیم که بگوید حیف از این خاک و حیف‌  از این زبان. چاره این است که بگوییم  زبان مریض است و باید درمان شود. اگر دستش را نجات دهیم، بهتر از این است که دیابت همه وجودش را بگیرد.

 او در ادامه تأکید کرد: باید از زیرساخت شروع کنیم و کودکان را به‌لحاظ شکلی و ریختی با زبان فارسی آشنا کنیم. چاره‌ای نداریم. از لحظۀ ابتدایی، زبان را برای کودکان زنده کنیم تا کودک با شکل زبان آشنا شود و حروف را لمس کند و در ذهنش بنشیند و ناخودآگاه در بلندمدت ارتباط عمیق‌تری با زبان بگیرد. آن وقت وقتی می‌خواهد هدیه‌ای بدهد، از این کلمات استفاده می‌کند، تابلویی به دیوار می‌زند، از این کلمات استفاده می‌کند. وقتی چیزی اختراع می‌کند، به‌جای این‌که بگوید abcd می‌گوید الف، ب، پ، ت. اگر چیزی را اختراع کنی و بگویی الف، ب، پ، ت، حتی اگر نتوانند تلفظ کنند، یاد می‌گیرند که تلفظ کنند. مگر ما تمام چیزهایی را که به کشورمان می‌آید، می‌توانیم تلفظ کنیم؟ آن‌ها را شبیه زبان خودمان می‌کنیم و تلفظ می‌کنیم. باید سرمنشأ این قصه را ببینیم و سرچشمه را پیدا کنیم و اگر در سرمنشأ کاری کنیم، آب تا پایین‌دست درست می‌رود.

عالمی سپس بیان کرد: زبان شمع آتشکده است. اعتبار آتشکده به‌روشنی شعله‌اش است. نمی‌توانیم بگوییم هر وقت خاموش شد، فوت می‌کنیم و روشن می‌شود. اگر خاموش شود، رویش چیز دیگری می‌سازند و ریخش عوض می‌شود. زبان شوخی ندارد. زبان فارسی سخت‌تر است یا زبان کره‌ای؟ زبان فارسی سخت‌تر است یا زبان ژاپنی؟ زبان فارسی سخت‌تر است یا چینی یا هندی؟ الان صنعت چین و ژاپن و کره کجاست؟ آیا می‌دانید کیبورد چینی‌ها حروف انگلیسی ندارد؟ آیا می‌دانید یک چینی ممکن است انگلیسی‌اش لزوما از شما بهتر نباشد؟  آن‌ها دارند زبان چینی را توسعه می‌دهند و جهان خودش را مجبور کرده است زبان چینی یاد بگیرد. چین می‌گوید این فناوری دست من است، از من بگیرید و برای گرفتنش مجبورید چینی یاد بگیرید. نمی‌توانیم به دنیا بگوییم تو را به خدا فارسی حرف بزنید، ما آدم‌های مهمی هستیم.

  او افزود: ترکیه ریخت زبان خود را به هم ریخت، الان اوضاعش خوب شده است؟ با به‌هم‌ریختن ریخت زبان، ارتباط مردم را  با زبان خود از بین می‌برید. در جابه‌جایی زبانی در ترکیه، یک‌سری از صداها گم شده‌اند. بچه‌های ترکیه صداهایی را نمی‌توانند بگویند. از طرف دیگر، چند نفر خود را مجاب کرده ترکی را به انگلیسی بخواند؟ نزدیک‌ترین کشور انگلیسی‌زبان به ترکیه، انگلستان است. آن‌ها ترجمه می‌کنند. ما داریم با زبان‌مان چه می‌کنیم؟ در واقع داریم با خودمان چه می‌کنیم؟ 

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
دیروز ۰۸:۱۲

اینطور نیست و زبان فارسی و عرفان مسطور در ادبیات همواره درمیان ایرانیان و غیرایرانیان جاری است.