به گزارش ایسنا، «هجوم سراسری» کلید واژهای مهمی در ریخت شناسی جنگها است. از رژیم بعث عراق تا رژیم صهیونسیتی هر دو مهاجمی که سودای آسیب رساندن به جمهوری اسلامی ایران را داشتند هردو متجاوز شکست خوردهاند.
یکی از مؤالفههای قدرت کشورمان علاوه بر مدد الهی و دعای مردم، تکیه بر دانش و ظرفیتهای درونی خودمان است، اماهم صدام در شروع جنگ تحمیلی هشت ساله به کشورهای اروپایی و آمریکا تکیه کرد و هم نتانیاهو . حمایتهای سیاسی، نظامی و امنیتی کشورهای مختلف بخ ویؤه کشورهای غربی از هردو متجاوز هم در زمان جمگ تحمیلی و هم این روزها برای کشورمان شبه جنگ جهانی را رقم زدهاند.
بدون شک، پیشرفتهای امروز ایران اسلامی در صنعت دفاعی و بهویژه موشکی مرهون تلاشها و مجاهدتهای علمی محققین و متخصصین متعهد سالهای ابتدایی انقلاب و دفاع مقدس است که با کمترین امکانات و منابع، تلاش نمودند خلأ دفاعی کشور را در زمینه، فرماندهی، موشکی، پهپادی، پدافندی و تسلیحاتی یا حتی تاکتیکی پر کنند.
این روزها خبر سقوط چندین جنگنده فوق پیشرفته «اِف۳۵» و پهپاد رژیم صهیونی در تجاوز به حریم هوایی کشورمان توسط پدافند کشورمان منتشرشد. نکته قابل توجه در انهدام پهپاد «کوخاو» که امروز ۲۸ خرداد ماه در اصفهان منهدم شد این است که سقوط این پرنده جاسوسی یک بار دیگر نشان داد متخصصان و نخبگان نظامی و دفاعی کشورمان به پیشرفت های لازم در راستای دفاع از تمامیت ارضی کشور و همچنین تولیدات دفاعی و بازدارندگی رست یافته اند به طوری که اکنون پیشرفته ترین سلاح های دشمن متجاوز را ساقط می کنند.
پهپادی ساخت شرکت نظامی اسرائیلی «البیت» که برای ماموریتهای اطلاعاتی، شناسایی و مراقبت در فواصل بلند طراحی شده است. این پهپاد با وجود کاربردهای اطلاعاتی، قابلیت حمله به اهداف زمینی را نیز داراست و ارزش آن بالغ بر ۱۰ میلیون دلار برآورد میشود.
در همین رابطه قدرت الله میرزایی؛ مدیر گروه مهماتسازی سپاه ناحیه اصفهان در دوران دفاع مقدس در خاطرهای روایت میکند: یکی از آرزوهای من در آن زمان، کار تحقیقاتی درباره موشک بود. خیلی علاقه داشتم به نتیجهای برسد. همزمان که در زمینه خمپاره و سلاح تکتیرانداز کار میکردم، روی موشک سبک هم کار میکردم. البته هیچ اطلاعی از آن نداشتم و فقط اسمش را شنیده بودم و میدانستم که مثلاً موشک اینگونه است و موتورش باید اینطور باشد. حتی نمیدانستم سوختش چیست.
بهقول معروف یکچیز من درآوردی بر میداشتیم و کار میکردیم. مثلاً با باروت میخواستیم کار موشکی بکنیم؛ درصورتیکه باروت اصلاً برای سوخت موشک نیست. سوخت موشک سوخت خطی است؛ یعنی باید تحتفشار هم که هست بصورت خطی بسوزد تا تمام شود؛ اما من یک موشک دستساز کوچک میساختم و داخلش باروت میگذاشتم. تا شلیک میکردم، منفجر میشد.
ما این موشکهای دستساز را در کارخانه توحید اصفهان میساختیم؛ ولی آنهایی را که میخواستیم شلیک و آزمایش کنیم، میبردیم کوه سید محمد. آن موقع دانشگاه صنعتی با این وسعت نبود. تمام آزمایشهای سلاح، حتی مسلسلهای سنگین دوشکا و کالیبر ۵۰ و تیربارها را میبردیم و در آن مکان شلیک و آزمایش میکردیم.
یک نفر به نام حسین دیانتدار داشتیم. پدرش پیرمرد هشتادسالهای بود که عینکی با بند کشی به چشمانش میزد و آهنگری میکرد. حسین آقا و برادرش قاسم، شاگرد پدرشان و از بچههای سپاه بودند.
آن روزها بلد نبودیم نازل راکتها را که قیفی بود، با ماشین تراش بتراشیم. آنها با آهنگری برای ما درست میکردند. نازل خروجی موشکها را هم برای ما میساختند.
وقتی بعداً کار تعمیر سلاح انجام میدادم، با مشکل تولید سوزن تیربار گرینوف روسی مواجه شدم که از عراقیها غنیمت گرفته بودیم. طوری نبود که با ماشینافزار بشود آن را تولید کرد. حسین دیانتدار آنقدر در کارش مهارت داشت که یک کوره آهنگری کوچک گازی درست کرد و از یک تکه فنر ضایعاتی خودرو، با آهنگری و چکشکاری و سوهانکاری، سوزن سلاحهای خاص را ساخت. روی کار گذاشتیم و به بهترین نحو عمل کرد؛ حتی بهتر از سوزنهای خارجی.
اما برای ساخت موشک طرحی نداشتم. هیچچیز بلد نبودم؛ فقط مطالبی در کتابخوانده بودم که مثلاً نازل موشک اینطوری است و هیچچیز دیگر نمیدانستم. من چون به تسلیحات و حل کردن مشکل تسلیحاتی سپاه علاقه داشتم، هر جزوه یا کتابی که دراینباره بود، ولو اینکه خارجی باشد و عکسهایش را ببینم و مطالعه کنم، استفاده میکردم.»
معادله جنگ حالا تغییر کرده است. به گفته فرمانده کل قوا اکنون زمان «تغییر سرنوشت» دشمن صهیونی و آغاز «زندگی تلخ» آنان است و حالا دود موشکها و نفیر موشکها چون رعد دشمنان را بیچاره خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات