به گزارش ایسنا، جمیله کدیور در یادداشتی با این عنوان در روزنامه اطلاعات نوشت: ۲۰سال پس از عقب نشینی یکجانبه اسرائیل از غزه بعد از ۳۸سال (۱۹۶۷تا ۲۰۰۵) اشغال مستقیم، پیشنهاد نتانیاهو برای اشغال غزه در روز پنجشنبه ۱۶مرداد در جلسه کابینه سیاسی -امنیتی اسرائیل مطرح و بالاخره بعد از ۱۰ساعت بحث و جدل در ۶۷۲مین روز جنگ ویرانگر رژیم در غزه، در بامداد جمعه ۱۷مردادتصویب شد.
طرح ارائهشده از سوی نتانیاهو که با چراغ سبز آمریکا تصویب شد، شامل اشغال مرحلهبهمرحله تمامی مناطق نوار غزه و آوارگی اهالی برای چندمین مرتبه است. پیش از این طرح، چندین مقام اسرائیلی آشکارا خواستار پاکسازی قومی غزه شدهو پیشنهادهایی برای اخراج فلسطینیها و ساخت شهرکهای اسرائیلی در داخل نوار ارائه دادهبودند. با این عقبه، می توان پیش بینی کرد که هدف اصلی اشغال غزه، کوچاندن ساکنان به سمت جنوب و تشویق آنها به ترک نوار غزه است.
رسانههای اسرائیلی گزارش میدهند که این عملیات ممکن است چهار تا پنج ماه طول بکشد و چهار تا شش لشکر مسئول اجرای آن خواهند بود. به گزارش رسانههای اسرائیلی، طرح اول با تخلیه اجباری ۹۰۰۰۰۰ تا یک میلیون غیرنظامی شهر غزه به منطقه جنوبی المواسی آغاز میشود و پس از آن «یک حمله نظامی در مرحله دوم انجام می گیرد که طی آن انتظار میرود دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، سخنرانیای ایراد و تسریع کمکهای بشردوستانه را با هماهنگی اسرائیل اعلام کند. ایالات متحده در حال آمادهسازی برای ایجاد مراکز توزیع کمکهای بیشتر است که توسط بنیاد بشردوستانه غزه اداره میشوند تا در مجموع به ۱۶مرکز برسند؛ مراکزی که علاوه بر توزیع کمک، به عنوان ابزارهایی برای کنترل اجتماعی عمل میکنند.
بیانیه دفتر نتانیاهو تاکید کرده که اعضای کابینه با اکثریت، ۵اصل پایان جنگ یعنی«خلع سلاح حماس، بازگرداندن اسرا اعم از زنده یا مرده، غیرنظامی سازی و خلع سلاح باریکه غزه، کنترل امنیتی اسرائیل بر باریکه غزه، وجود یک اداره غیرنظامی که از حماس یا تشکیلات خودگردان نباشد» را تصویب کردهاند.
نتانیاهو روز پنجشنبه قبل از نشست کابینه در مصاحبه با فاکس نیوز گفته بود که اسرائیل قصد دارد نوار غزه را به طور کامل کنترل کند، اما نمیخواهد کنترل آن را حفظ و نوار غزه را برای همیشه اشغال کند. او با تاکید بر تشکیل یک حکومت غیرنظامی در غزه، گفته بود اسرائیل برای تضمین امنیت خود، میخواهد غزه را به نیروهای عربی که آن را تهدید نمیکنند، تحویل دهد... هم در جلسه پنجشنبه/جمعه و هم پیش از این جلسه، در نشست سهشنبه کابینه امنیتی دولت، ایال زامیر، رئیس ستاد نیروهای مسلح اسرائیل با طرح نتانیاهو برای اشغال کامل نوار غزه مخالفت کرد و آن را «تلهای» برای ارتش خواند و بهجای آن، طرح «محاصره چندمحوره» که هدف از آن، تشدید فشار نظامی بر جنبش حماس برای واداشتن آن به آزادی اسرا، بدون آنکه وارد یک تله راهبردی شود، مطرح کرده بود.
این تحولات پس از آن رخ میدهد که به رغم عملیات ۲۲ماهه رژیم در غزه که اهدافش را محقق نکرده است، به دلیل پافشاری بر تداوم حضور نظامی در غزه، مخالفت با پایان جنگ، عدم آزادی زندانیان فلسطینی، اختلاف در نحوه توزیع کمکهای انسانی و طرح شروط جدید، مذاکرات آتش بس به رغم انعطاف حماس، بی نتیجه ماند و دچار دور باطل شد .
اشغال مجدد غزه خلاف قطعنامههای شورای امنیت (بهویژه ۲۴۲، ۳۳۸و ۱۸۶۰) و منشور سازمان ملل است. در صورت اجرا، طرح اشغال نه فقط پیامدهای عمدهای برای جمعیت غزه و اسرای اسرائیلی در بند حماس خواهد داشت و میتواند منجر به نبردی خونینتر و پیچیدهتر و بی پایان با تلفات بالا شود، برای اسرائیل مجموعهای از پیامدهای سنگین امنیتی، سیاسی، اقتصادی و بینالمللی ایجاد و آن را وارد باتلاقی می کند که بیرون آمدن از آن دشوار خواهد بود.
همانگونه که رئیس ستاد ارتش به نتانیاهو هشدار داد ، «اشغال غزه میتواند ارتش را خسته کند و در منطقهای که دو دهه پیش از آن عقبنشینی کرده بود، به دام بیندازد و منجر به مرگ شمار زیادی از سربازان و آسیب به اسیران اسرائیلی شود.» اشغال کامل نوار غزه با عواقب ناشناختهاش، همچنین میتواند منجر به شکاف بین ارتش و مردم شود. پیامدهای چنین شکافی عدم حضور در خدمت ذخیره ارتش را در پی خواهد داشت، که از کمبود نیروی انسانی رنج میبرد .
طرح اشغال غزه نه فقط وجهه بینالمللی اسرائیل را بیشتر تخریب میکند، بلکه تنشهای داخلی را نیز گسترده تر کرده و شکافهای سیاسی و اجتماعی را عمیقتر میکندو بر تضعیف مشروعیت اسرائیل در سطح ملی می افزاید. این در حالی است که طرح اشغال غزه با اعتراض گسترده در اسرائیل خصوصاً خانوادههای اسیران و خانوادههای سربازان اسرائیلی و گروههای اپوزیسیون دولت و چهرههای سیاسی و نظامی و طیفهای گسترده ای از مردم مواجه شده است.
در نامهای که توسط دانشگاهیان و کارشناسان حقوقی به نتانیاهو نوشته شده، آمده است:«مشروعیت جنگ جاری در غزه اکنون به طور جدی زیر سئوال رفته است.» اشغال غزه این عدم مشروعیت را بیشتر خواهد کرد. در حالی که تعداد بیشتری از اسرائیلیها نسبت به جنایات جنگی اسرائیل در غزه دچار مساله شده اند و سربازان بیشتری با مشکلات روحی فزاینده در مورد اینکه قادر به زندگی با آنچه انجام دادهاند و آنچه در غزه دیدهاند، نیستند، در عرصه جهانی و افکار عمومی بینالمللی نیز اشغال غزه به انزوای بیشتر این کشور و دیده شدن همچون یک «دولت جذامی» و منفور خواهد انجامید.
به علاوه، غیر از مواجهه با واکنشهای منفی در عرصههای ورزشی و هنری و دانشگاهی و در سطح خیابانها در کشورهای مختلف جهان، اشغال نوار غزه هزینه بیشتری را بر جامعه اسرائیل تحمیل خواهد کرد. بسیاری از اسرائیلیها میترسند که در آینده به دلیل تصویر بد اسرائیل نتوانند به خارج از کشور سفر کنند. این در حالی است که بار مسئولیت جامعه اسرائیل در بسیج فوری و گسترده دهها هزار سرباز ذخیره و فراخوان لشکرهای منظم برای بازگشت به جنگ برای اشغال نوار غزه در روزهای آینده آشکار خواهد شد.
علاوه بر این، نگرانی از انزوای بینالمللی هم در بعد تجاری و هم در بعد نظامی مشهود است. به رغم وجود نقش محوری که ایالات متحده در روابط تجاری و تسلیحاتی اسرائیل ایفا میکند، دولتهای اروپایی تحت فشار شدیدی برای پایان دادن به روابط اقتصادی و ارسال قطعات مورد نیاز دستگاه نظامی اسرائیل قرار گرفتهاند. در اولین واکنش، آلمان صادرات تسلیحات قابل استفاده در غزه را به “اسرائیل” تعلیق کرد.
اشغال غزه به منزله ورود مجدد به یک باتلاق نظامی و امنیتی برای اسرائیل است. ارتش اسرائیل در حال حاضر با چالشهای جدی در تأمین منابع انسانی کافی از جمله سربازان عادی و ذخیره و همچنین کمبود تجهیزات و آمادگی لجستیکی مواجه است. اشغال نوار غزه این فرسایش را تشدید می کند. این میتواند یک فشار بلندمدت بر ارتش اسرائیل باشد که در حال حاضر از کمبود فزاینده نیروهای واجد شرایط و همچنین کاهش روحیه در نیروهای ذخیره، و افزایش موارد امتناع و ترک خدمت رنج میبرد. هر روز اضافی حضور در داخل نوار غزه، هزینههای انسانی، مالی و سیاسی را افزایش میدهد.
از طرف دیگر، هزینه مالی اشغال بار اضافی جدیدی بر اقتصاد اسرائیل وارد می کند. در حالی که به گفته بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی هزینه ۲۲ماه تجاوز نظامی این رژیم به نوار غزه تاکنون به ۳۰۰میلیارد شِکِل (نزدیک به ۸۷.۵میلیارد دلار) رسیده است، بر اساس مطالعه موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل «اشغال مجدد نوار غزه از نظر اقتصادی و نظامی بسیار پرهزینه خواهد بود.» طبق برآوردها، اگر اسرائیل تصمیم به اشغال مجدد کل نوار غزه بگیرد، باید سالانه بین ۱۶تا ۱۸میلیارد شِکِل هزینه کند که معادل تقریباً ۴.۵تا ۵میلیارد دلار در سال است.
این در حالی است که بیش از ۵۵۰مقام امنیتی شامل روسای سابق ستاد کل، موساد، امنیت عمومی (شین بت)، پلیس، شورای امنیت ملی و دیپلماتهای سابق اسرائیل نسبت به اشغال نوار غزه هشدار داده و آن را حکم اعدام برای زندانیان و گامی که تل آویو را به فاجعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میکشاند، اعلام کرده اند. آنها از دولت خواسته اند تا مسیر خود را تغییر دهد، اسرا را بازگرداند، جنگ را متوقف کند، در یک ائتلاف منطقهای ادغام و برای چالش اصلی جنگ دوم با ایران آماده شود.
اشغال نظامی غزه توسط اسرائیل، برای غیرنظامیان غزه هم مخاطره آمیز است و کمکهای بشردوستانه را حتی نامطمئنتر میکند. در حالی که اقدام ارتش برای اشغال شهر غزه و اردوگاههای آن جان نزدیک به یک میلیون فلسطینی را تهدید میکند، در جایی که اسرائیل - با همکاری بنیاد بشردوستانه، فلسطینیها را به طور معمول هدف قرار داده است، با اشغال غزه انتظار میرود که آمار بیشتری از کشتهها اعلام شود.
تصمیم برای اشغال غزه نشاندهنده یک هدف بزرگتر برای مهندسی مجدد نوار غزه از طریق مکانیسمهای کنترل نظامی، جغرافیایی و انسانی چندلایه است. اقدامی برای تکه تکه کردن و تجزیه سرزمینی و اجتماعی غزه از طریق ابزارهای نظامی زیر پوشش نابود کردن حماس و آزادسازی اسیران اسرائیلی .
در غیاب اراده بینالمللی برای توقف جنگ، غزه ممکن است به یک اشغال طولانی مدت بدون هیچ نقطه پایان مشخصی کشیده شود که فقط رنج غیرنظامیان را عمیقتر و افق صلح را کمرنگتر میکند. طرح اشغال کامل نوار غزه قماری است که ممکن است بزرگترین قمارزندگی سیاسی نتانیاهو و پر هزینه ترین قمار در تاریخ اسرائیل باشد.
بیش از ۲۲ماه پس از آغاز جنگ و با ناکامی مداوم دولت و ارتش اسرائیل در دستیابی به اهداف اعلام شده خود، صداهایی در درون تشکیلات نظامی و اقتصادی شروع به افزایش کرده است که نسبت به افتادن در باتلاق سیاسی، امنیتی و اقتصادی که پیامدهای غیرقابل کنترلی دارد، هشدار میدهند. این در حالی است که هیچ چشمانداز روشنی از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، وجود ندارد، ولی ظاهرا این آخرین کارتی است که نتانیاهو و کابینه امنیتی آن برای بازی در دست دارند.
آیا جهان همچنان مثل ۲۲ماه گذشته فقط به محکومیت صرف وصدور بیانیههای بدون پشتوانه خواهد پرداخت؟ کشورهای عربی و اسلامی همچنان منفعل خواهند ماند؟ آیا غزه ویتنام اسرائیل خواهد شد؟ باید در انتظار نشست.
انتهای پیام
نظرات