به گزارش ایسنا، سید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی با این عنوان نوشت: در حالی که دونالد ترامپ، درگیر مسائل جهانی مدیریت تنش‌های روسیه و اوکراین، تعرفه‌های تجاری و شرایط فاجعه‌بار قحطی انسان ساخته صهیونیستی در غزه است، پرونده‌ای چندلایه و پیچیده در محافل سیاسی و رسانه‌ای و حقوق آمریکا که ارتباط مستقیمی با شخص ترامپ پیدا کرده، مطرح می‌باشد و آن ماجرای جفری اپستین و فهرست دوستان اوست. ماجرای فهرست اپستین چیست و چه اهمیتی در فهم سیاست در آمریکا دارد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نگاهی به پرونده جفری اپستین کرد، سپس چند لایگی قضیه و فهرست اپستین را مورد توجه قرارداد و سرانجام به پی‌آمدهای آن پرداخت.

جفری اپستین، سرمایه‌داری با حدود نیم میلیارد دلار ثروت بود که از طبقات میانی جامعه آمریکا از شغل معلم ریاضی در نیویورک، به بالاترین سطح از ارتباطات بین نخبگان اقتصادی و سیاسی آن کشور رسید و با دارا بودن چند ویلا و چندین خانه و آپارتمان در نیویورک و پاریس که بعضاً‌ جواز مستقلی داشتند ، در رهبری شبکه‌ای از سوء استفاده کنندگان جنسی از دخترکان زیر سن قانونی قرار گرفت.

 اما ماجرا به سادگی بقیه رهبران شبکه‌های فساد اخلاقی نبود. او به کمک گلیدن ماکسول، که دختر یک ثروتمند صهیونیست انگلیسی است،‌دختران بین ۱۴ تا ۱۷ سال را ابتدا به عنوان ماساژور، در شبکه‌ای هرمی به استخدام در می‌آورد و به تدریج آنها را وارد رابطه جنسی با نخبگان می‌کرد. نخبگانی که ثروت و قدرت داشتند و از مسیر رابطه شهوانی با دختران کم سن و سال، وارد حلقه خاص اپستین می‌شدند. او و ماکسول از صفحه‌های رابطه‌های جنسی آنها صدابرداری و تصویربرداری می‌کرد و آن نخبگان، تا ابد گرفتار او می‌شدند.

 او از طریق باج‌گیری جنسی، نخبگان آمریکائی و بعضاً اروپایی را وابسته و مدیون خود می‌ساخت در این مسیر دخترکان متعددی، به روز سیاه نشستند و بعضاً به حیات خود پایان دادند. اقدامات مشترک اپستین و ماکسول برای سال‌های سال ادامه داشت، تا براساس شکایت برخی از والدین آن دختران و همین‌طور تلاش برخی از خبرنگاران تحقیقاتی، اپستین و ماکسول به زندان افتادند. اما بعد از چندی، در سال ۲۰۱۹،‌اعلام شد که اپستین خودکشی کرده است و البته شواهدی ارائه شد که او را کشته‌اند.

در این میان پیچیدگی‌های حقوقی متعددی وجود دارد که جزئیات آن نشان دهنده آن است که زد و بندهای سیاسی برای کاهش مجازات آن دو انجام گرفته است و سخن از فهرست اپستین به میان آمد. بدین معنی که گروهی قابل توجه از نخبگان آمریکائی از مشتریان اپستین بوده‌اند. از بیل کلینتون گرفته تا دونالد ترامپ.

وال استریت ژورنال گزارشی منتشر ساخت که ترامپ از دوستان اپستین بوده و جشن پنجاهمین سالگرد تولد او، در نیویورک، شرکت کرده و حتی تصویری غیراخلاقی کشیده و به اپستین تقدیم کرده است. ترامپ وال استریت را متهم به دروغ‌پردازی کرده و علیه آن نشریه، ۱۰ میلیارد دلار، اعلام خسارت کرده است. وال استریت ژورنال اعلام کرد که به دادگاه خواهد آمد و مدارک خود را ارائه خواهد داد. این در حالی است که وال استریت ژورنال به اردوگاه جمهوریخواهان تعلق داشته و از هم فکران ترامپ قلمداد می‌شود. بیش از دو هفته است که فهرست اپستین و بودن نام ترامپ در آن به موضوعی جدی و البته هیجان انگیز تبدیل شده است. قضیه اپستین و فهرست او بی‌تردید، پدیده‌ای چندلایه و تو در تو می‌باشد.

بخشی از چندلایگی، به ماهیت کنش نخبگان آمریکا در دهه‌های اخیر ارتباط پیدا می‌کند. مثلث ثروت، قدرت و شهوت، ارکان سیاسی آمریکا را دچار دگرگونی کرده است. این پدیده خود به جریانی در آمریکا تبدیل شده که از آن با «جریان مخالفت با نخبگان و حاکمیت» یاد می‌شود و اعتبار نخبگان کاهش یافته و باور به نهادهای حاکمیتی دستخوش تغییر شده است.

فراموش نباید کرد که ترامپ براین بستر ضدنخبگی دوبار به کاخ سفید راه یافته و هدف خود را دورانداختن نخبگان فاسد اعلام کرده است. جریان ضدنخبگی از آمریکا با پدیده دیگری همراه شده و آن رشد و گسترش انواع و اقسام تئوری‌های توطئه در مورد نخبگان حاکم است. باور به تئوری‌های توطئه، در همه جوامع وجود دارد ولی نوع آمریکائی آن، متفاوت بوده و حتی برخی از آن‌ها مانند اکینومن، براین باور است که نخبگان حاکم در آمریکا شیطان‌پرستند و چون برخی از آنها به ترامپ و شیوه ضدنخبگی او اعتقاد دارند، ترامپ را نجات‌بخش آمریکا از شیطان‌پرست‌ها می‌بینند و حال سخن از بودن ترامپ در بین فهرست‌های اپستین است.

اما لایه‌های خارجی قضیه اپستین نیز حائز اهمیت می‌باشد.

در آمریکا برخی معتقدند که شبکه اپستین توسط موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل هدایت شده و بخشی از ثروت اپستین ناشی از پول‌هائی است که او از موساد گرفته تا برای شخصیت‌های برجسته و نخبگان ثروت و قدرت آمریکائی پرونده درست کند تا اگر آنها به اندازه کافی با اسرائیل هماهنگ نباشند، به خطر افتند. شواهد و قرائن طرفداران این نظریه، انبوه و قابل توجه است.

ترامپ در دورانی که برای رسیدن به قدرت مبارزات انتخاباتی می‌کرد،‌ براین پافشاری می‌کرد که فهرست اپستین، فهرست دمکرات‌های فاسد است و اگر او به قدرت برسد، آن فهرست را افشا می‌کند. اما از زمانی که مجدداً به قدرت رسید. از این کار طفره رفت و اعضای دولت او گفته اند که فهرستی در کار نیست.

افشای پرونده و فهرست اپستین برای همه دست‌اندرکاران حاکمیت آمریکا، از دو حزب، بسیار پرهزینه است. نبرد قدرت و محور قطبی شدن جامعه و سیاست در آمریکا، با این ماجرا، جدی‌تر شده و حتی ممکن است برای انحراف افکار عمومی، ترامپ و تیم او دست به ماجراجویی‌های داخلی و خارجی بزنند. هر چه هست مثلث قدیمی و کهن ثروت، قدرت و شهوت، قالب مدرن و معاصری یافته است.

انتهای پیام