به گزارش ایسنا، دولت عراق پیش از حمله به ایران در سال 1359 ، در سراسر خوزستان از جمله اهواز و خرمشهر به تشکیل سازمانها و گروههای علنی و مخفی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی مبادرت ورزید. «مراکز فرهنگی خلق عرب مستقیماً از کنسولگری عراق در خرمشهر تغذیه و رهبری میشد» تأسیس سازمان «جبهه التحریر العربستان» - جبهه آزادیبخش عربستان (خوزستان) - با کمکهای مالی و تشکیلاتی و آموزشی رژیم عراق انجام شد. (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: ۷۹)
دولت عراق «دهها جاسوس و تروریست را پس از طی دورههای آموزشی در عراق» و دادن «پول و امکانات به خوزستان» گسیل داشت (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: ۸۰). اکثر این عوامل دستگیر شدند و اعتراف کردند که از طرف عراق تجهیز و حمایت شده و مستقیما توسط کارشناسان خرابکاری و تروریستی آن کشور آموزش دیدهاند (پارسادوست، ۱۳۸۵ :۴۶۵).
عراق توسط «سازمان رهایی بخش خوزستان» تعدادی از افراد نظامی و غیرنظامی را که مخالف جمهوری اسلامی بودند از ایران خارج کرد و پناه داد و به وسیله آنان «در پایگاه سلیمانیه» به «عده کثیری از وابستگان رژیم سابق و سلطنت طلبان» آموزش نظامی داد و موجبات ناآرامی بیشتر را در مرزهای ایران فراهم کرد.(تحلیلی بر جنگ تحمیلی: ۱۹). جبهه التحریر، مقری را در بغداد در اختیار داشت و از تسهیلات رادیویی دولت عراق برخوردار بود (جعفری ولدانی، ۱۳۷۷ :۹۸ - ۹۹).
آماری از پرسنل و نیروهای عراقی در جنگ تحمیلی
در اواخر سال ۱۹۸۰، عراق درحدود ۲۲۵ هزار نفر پرسنل نظامی زن و مرد در اختیار داشت که حداقل دو سوم این نیرو آموزش نظامی محدودی دیده بودند. ارتش عراق حدود ۱۹۰ هزار نفر نیروی تحت خدمت به اضافه ۲۵۰هزار نفر نیروی ذخیره داشت که بسیاری از آنها فاقد آموزش ضروری برای بکارگیری سلاحهای جدید برای هر نوع جنگ تهاجمی بودند.
نیروهای عراق به شدت سرگرم پاکسازی مناطق کردنشین در شمال شرقی این کشور بودند و تنها یک لشکر از چهار لشکر زرهی و دو لشکر از ۶ لشکر پیاده آن به صورت کارآمد برای جنگهای مدرن سازماندهی شده بودند. «جیش الشعبی» یک نیروی نظامی بعثی بود که در سال ۱۹۷۰ پایهریزی شد و بعد از سال ۱۹۷۵، که رهبری حزب بعث متقاعد شد احتمالاً با مخالفهایی در نیروهای مسلح مواجه خواهد شد، گسترش یافت.
جیش الشعبی، امکان آموزش نظامی را برای تمامی اعضای ذکور حزب بین ۱۸ تا ۴۵ سال فراهم کرد. زمانی که جنگ با ایران آغاز شد، این گروه در حدود ۲۵۰ هزار نیروی آموزش دیده در اختیار داشت. عراق یک نیروی «پیشقراول» نیز داشت که حدود ۲۸۵ هزار جوان ۹ تا ۱۶ ساله را شامل میشد. آموزش ارکان سیاسی این نیرو بسیار قویتری از عناصر نظامی داشت (کردزمن، ۱۳۸۹ :۸۹).
بسیاری از فرماندهان و افسران با کفایت ارتش عراق به دلیل دخالت در سیاست و عدم پیوستگی به صدام حسین تصفیه شدند. همچنین تعداد هیئتهای اعزامی از افسران عراقی به خارج از کشور برای فرا گرفتن آموزشهای تخصصی به شدت کاهش یافت. این امر، نیروهای مسلح را از اندیشههای نظامی و روشهای آموزشی جدید در کشورهای پیشرفته، محروم کرد. (ابوغزاله، ۱۳۸۰ :۵۹)
اقدامات عراق برای تأمین نیرو
عراق برای مقابله با یورشهای ایران، اقدامات وسیعی را جهت افزایش توان نیروی انسانی خود انجام داد. برای تحقق این امر، عراق در زمینه توسعه سازمان، به تأسیس سپاه یکم ویژه با ۳ لشکر و ۹ تیپ و تیپ مستقل ۸۲ پیاده اقدام کرد. عراق، لشکر گارد را نیز در حد ۳ لشکر به نام «سپاه گارد» گسترش داد و یک تیپ مستقل دیگر نیز تأسیس کرد و برای تأمین نیروهای مورد نیاز این یگانها، علاوه بر استخدام رسمی، اقدامات دیگری نیز انجام داد.
فراخوان افراد ۱۴ تا ۱۸ ساله و یگانهای جیش الشعبی، فراخوان افراد ۱۸ تا ۳۸ ساله برای آموزش جهت اعزام به یگانهای ارتش، اعزام دانش آموزان پس از امتحانات، فراخوان همه نیروهای احتیاط تا سن ۴۲ ساله، اعزام ۳۵۰ هزار دانشجو به اردوگاههای آموزشی و تعطیل کردن دانشگاهها از جمله این اقدامات بود (فوزی و لطفالله زادگان، ۱۳۷۸ :۲۰ - ۲۱).
انتهای پیام
نظرات