• دوشنبه / ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ / ۱۰:۲۲
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404052716213
  • خبرنگار : 71091

علیرضا داودنژاد در تدارک ساخت «مار در آستین»

علیرضا داودنژاد در تدارک ساخت «مار در آستین»

علیرضا دادونژاد قصد دارد براساس یک پرونده واقعی، فیلم سینمایی «مار در آستین» را بسازد.

کارگردان «نیاز»، «مصائب شیرین» در گفت‌وگویی کوتاه با ایسنا خبر داد که در حال نوشتن فیلم نامه‌ای است که قصد دارد خودش آن را کارگردانی کند.

او که پس از فیلم «مصائب شیرین ۲» در سال ۹۷ فیلمی نساخته است، می‌گوید که خودش «مار در آستین» را تهیه خواهد کرد اما اگر کسی متقاضی مشارکت و سرمایه‌گذاری در این فیلم باشد، استقبال می‌کند.

پیش بینی علیرضا داودنژاد این است که این فیلم پاییز جلوی دوربین برود، فیلمی که گفته می‌شود در فضای فیلم «کلاس هنرپیشگی» خواهد بود.

این کارگردان درباره جزییات داستان این فیلم، می‌گوید:این پرونده‌ای واقعی ست و در مرحله فراخوانی شهود است و من با یاری وکیل پرونده مصمم به پیگیری، ثبت، ضبط، بازسازی سینمایی این ماجرا هستم.

داودنژاد روایت این پرونده واقعی را اینگونه بیان می‌کند: بهرام کارش تعمیر و ساخت ساز است و کارگاهی در اطراف شهر راه انداخته است. سرور همسرش خانه را پر کرده از سفالینه‌های کوچک و بزرگی که همانجا در خانه می‌سازد. آنها در خانه‌ای روستایی مستاجر هستند. 

مهرداد پسر بزرگشان با معلمی پیانو و همراهی نامزدش رویا ، خانه‌ای روستایی خریده‌اند و فعالیت گردشگری راه انداخته‌اند و برای ازدواج منتظر فروش زمین مادرشان هستند؛ زمینی که مادر بزرگشان به سرور بخشیده و بنچاق و اسناد خرید و فروش قبلی را هم ضمیمه دارد و واگذاری ان به سرور به مهر و امضای شورای روستا رسیده است.

سعید پسر کوچکتر سرور که ازدواج کرده و با همسرش الهام مراسم عقد و ازدواج راه می‌اندارند و عکاسی و فیلمبرداری را هم خودشان انجام می‌دهند و لنگ پول پیش اجاره یک باب مغازه هستند و برای زمین مادرشان مشتری پیدا کرده‌اند، عازم خانه مادر می‌شوند؛ آنها مهرداد و رویا را هم خبر کرده‌اند تا دور هم با پدر و مادر درباره مشتری، قیمت، فروش و شرایط معامله صحبت کنند.

در خانه داد, بیداد بهرام و سرور درباره «پروانه» نامی که زن سرپرست خانواده بوده و مادر سرور او را زیر بال و پرگرفته در جریان است.

از او در تامین خانه، زندگی و امرار معاش حمایت کردند و حالا با آن همه ناسپاسی و بی‌وفایی‌ها که از «پروانه» دیده ، امروز او بعد از گذشت سال‌ها از فوت مادر بزرگ آبرو وحیثیت او را هم به بازی گرفته است .
مهرداد، رویا، سجاد والهام با خبر خوش پیدا کردن مشتری سر می‌رسند؛ اما پدر و مادر درهم و پریشانند و رساندن خبر خوش پیدا شدن مشتری دست به نقد بیشتر بهرام و سروش را به جان هم می اندازد؛ بچه ها دخالت، اعتراض می‌کنند و علت این اوضاع را جویا می شوند.‌..دست آخر بهمن برگه‌ای فتو کپی شده را که گوشه میز افتاده برمی‌دارد و در هوا تکان داده وبه آنها می‌دهد؛ آنها برگه را از دست هم می‌گیرند و یکی می‌خواند. طبق مفاد برگه، پروانه زن دیر آشنای آنها همان زمین را از مادر آنها خریده است و سندی هم جز همین یک برگ کاغذ با امضا ناقص مادر بزرگ و بدون اثر انگشت و فاقد امضا شهود ندارد و تا رسیدگی دادگاه به ادعای پروانه که اینک خود را مالک زمین معرفی می‌کند، امکان فروش زمین وجود ندارد…! و این آغاز ماجرا است.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha