مجید قیصری که به تازگی به عنوان دبیر علمی هجدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد منصوب شده است، در گفتوگو با ایسنا درباره نگاهش به این جایزه با توجه به اینکه سابقه انصراف از نامزدی در دورهای و برگزیده شدن در دوره اخیر جایزه جلال را در کارنامه خود دارد، اظهار کرد: جایزه جلال بزرگترین جایزه ملی ماست که نزدیک ۲۰ سال زیر نظر وزارت ارشاد دارد با افت و خیز راه خود را میرود. این جایزه به کارنامه کل ادبیات ایران نگاه میکند و یکی از بزرگترین ویژگیهایش این است که کسی اثری به آن ارسال نمیکند، بلکه دبیرخانه این جایزه تمامی آثار منتشرشده و دارای مجوز را بررسی کرده و مورد ارزیابی قرار میدهد.
او افزود: از نظر میزان جایزه هم مبلغ آن نسبت به جایزههای دیگری که برگزار میشود، مبلغ زیادی است. این جایزه دبیرخانه دائم دارد و هر سال هیئت علمی وزینی پشت کار است. در واقع این جایزه ساختار دارد و از این جهت نسبت به جوایز خصوصی از وزنهای برخوردار است که به آن اعتبار میدهد.
قیصری درباره موضوع تأثیر گرایشهای سیاسی در دولتهای مختلف بر جایزه «جلال» نیز گفت: در چند روز اخیر در صحبتهایی که با دوستان داشتم، آنها متفقالقول امیدوار بودند شاهد چهرههای جدید در هیئت علمی و هیئت داوران باشند. دوستان از چرخه تکراری در دورههای مختلف جایزه در دولتهای مختلف گلهمند بودند. در این دوره سعیام بر این است که با کمک دبیرخانه بتوانیم تیمی از هیئت علمی و داوران بگذاریم که در کار و حوزه تخصصیشان سرآمد باشند و شک و شبههای در میان نباشد، البته این مسئله به معنای این نیست که از کسانی که در دورههای قبل بودند، استفاده نکنیم.
او ادامه داد: از دوستان میخواهم اگر کسی را میشناسند که میتواند در هیئت علمی جایزه در بخشهای مختلف آن، رمان، داستان کوتاه، مستندنگاری و نقد ادبی به ما کمک کند، معرفی کنند، با اشتیاق با آنها تماس میگیریم و درصورتی که آنها هم مایل باشند، همکاری کنیم.
این داستاننویس سپس یادآور شد: یکی از چالشهایی که جایزهها دارند این است که برخی معترض هستند و نمیخواهند نامشان در کنار جایزه باشد، همانطور که در دورهای، سال ۱۳۸۸، من هم معترض بودم و کتابم را از جایزه بیرون کشیدم. حق طبیعیشان است که نخواهند باشند، اما اگر کسی تمایل دارد و میتواند کمک کند، به ما معرفی کنید تا تیم قوی و منسجمی را که برازنده جایزه ملی باشد، انتخاب کنیم.
قیصری درباره انتقادهایی که به این جایزه وجود دارد، با اشاره به اعتراض خود نسبت به جایزه، توضیح داد: اگر کسی نسبت به این جایزه و یا چیزی معترض است، یعنی آن را دوست دارد و برای آن احترام قائل است که خرده میگیرد و میخواهد نواقصش را برطرف کنند. اعتراض را به معنای دشمنی نگیرید بلکه به معنای مخالفت و اصلاح نواقض درنظر بگیرید. نفس ادبیات اعتراض است، اگر کسی کار ادبی میکند نمیتواند بگوید من در زمینه ادبیات اعتراضم را میرسانم، او در مسائل اجتماعی هم وجه اعتراضگونه خود را نشان میدهد. اعتراض یعنی چه؟ اعتراض یعنی جایی تعادل به هم خورده است، داستان هم همین است. داستان اینگونه شکل میگیرد که زندگی تعادل دارد و تعادلش به هم میخورد و منِ نویسنده باید بگویم چرا تعادل به هم خورده و نتیجه به هم خوردن تعادل را بگویم و آن را به تعادل برسانم. نفس اعتراض چیز بدی نیست. کسانی میتوانند به وجود من اعتراض کنند و حق دارند. امیدواریم روند معقول و منطقیای داشته باشیم تا سرانجام خوشی داشته باشد و تاجایی که از دستمان برمیآید این جشنواره ملی را حفظ کنیم.
او تأکید کرد: نگاه سیاسی به جایزه و اینکه در هر دورهای به چیز دیگری اولویت میدهند، پاشنه آشیل کار است. فلسفه جایزه «جلال» چیست؟اهمیت دادن به ادبیات، زبان فارسی و هویت ایرانی فلسفه وجودی جشنواره است پس هر رمان و داستانی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز میگیرد، میتواند در این جشنواره شرکت کند و صاحب مقامی شود.
قیصری در پاسخ به اینکه گاه جایزه «جلال» را در تقابل با جوایز ادبی خصوصی میدانند و از طرف دیگر در این سالها جوایز خصوصی یکی پس از پس دیگری تعطیل و کمرونق شدهاند، گفت: بهتر است سؤال شما اصلاح شود. تقابلی بین این جایزه و جوایز دیگر وجود ندارد. هر جشنوارهای اساسنامه و تعریفی دارد و با انگیزهای وارد میدان میشود. الان جشنوارهای در مشهد با عنوان جشنواره «هشت» دارد برگزار میشود که مسئلهاش امام رضا (ع) است. این جشنواره چه تقابلی با جایزه تهران که مسئلهاش شهر تهران است، میتواند داشته باشد؟ تقابلی وجود ندارد. معتقدم باید هزاران جشنواره داشته باشیم، برای هر مسئلهای که احساس میکنند مغفول مانده، دیده نشده و یا کمتر دیده میشود و ادبیات میتواند به آن بپردازد و نپرداخته و یا پرداخته و دیده نشده است، جشنواره داشته باشیم که آنها در تقابل هم نیستند، چرا فکر میکنیم لیگ برتر با لیگ حرفهای تقابل دارد؟ چه کسی این را گفته؟ این تقابل وجود ندارد و هرکسی کار خود را میکند و خلأیی را که وجود دارد، پر میکند. تقابلی وجود ندارد.
او سپس گفت: اینکه نهادهای دولتی بتوانند سرفصل و بودجهای داشته باشند تا به جشنوارههای خصوصی کمک کنند سرپا بمانند، خوب است. اگر آن سال اعتراض داشتم یکی از دلایلم حمایت نکردن از جوایز خصوصی بود. وگرنه نفس اعتراضم به ریاست جمهوریِ وقت بود، آن زمان امکانات نبود که یادداشت بنویسید و در فضای مجازی بگذارید. نهادهای دولتی باید کمک کنند تا جشنوارههای خصوصی سرپا بمانند و گوشهای از کار را بگیرند. ممکن است کتابی در جشنواره جلال بالا نیاید اما در جشنواره دیگری با عنوان و رویکرد دیگری مورد استقبال بگیرد. بهنظرم وجود جشنوارههای ادبی کمک میکند و مشوق ادبیات است. اگر بنا باشد، فقط جشنواره جلال برگزار شود، دیگر معنایی ندارد.
این نویسنده درباره اقبال مخاطبان ایرانی از جوایز ادبی خارجی اما اقبال کم به جوایز ایرانی نیز گفت: پاسخ علمی برای این کار ندارم که بگویم تحقیقی شده و بر اساس دادههای مشخصی، کتابی که جشنواره خصوصی یا جشنواره ملی معرفی کرده فروش بسیاری داشته است. اینکه داستانی نوبل یا بوکر میگیرد و در ایران دیده میشود شاید به این دلیل است که ادبیات داستانی کشورهای دیگر برای مخاطب جذابتر است و از فضا و چیزهایی حرف میزنند که در اینجا وجود نداد. در واقع غریب بودن و متفاوت بودنشان، خواننده را به سمت خود میکشد و شاید یکی از دلایل این باشد که سرانه کتابخوانی در کشورمان پایین است.
او سپس بیان کرد: البته اینگونه هم نیست که تأثیری نداشته باشد، درباره کار خودم این را دیدهام؛ اینگونه نبوده که در طول یک سال کتاب ۱۰ تا چاپ بخورد اما شاهد حرکتی بودم و فروش کتاب رشدی داشته و خوانندگان حرفهای دنبال اثر رفتهاند. تأثیر گذاشته اما تأثیر هیجانی و فروش آنچنانی نبوده است.
مجید قیصری درباره اینکه جوایز ادبی میتوانند به سلیقه مخاطبان جهت بدهند، گفت: زمانی که من نویسنده معترض میشوم که چرا اینگونه رفتار میکنید، مخاطب هم همین حس را دارد. اگر اعتماد به دست بیاید، تأثیر میگذارد. البته این را درنظر بگیرید حتی در جشنواره فیلم هم برگزیده بودن بر فروش بیشتر فیلم تأثیر نمیگذارد. بر اساس فروش بیشتر نمیشود قضاوت کرد که انتخابی درست یا غلط بوده است زیرا مبنای داوری اثر فرم و زبان اثر است اما نگاه مخاطب بیشتر سرگرمی است بنابراین قضاوت آنها الگوی متفاوتی دارد که گاه این الگو تراز میشود و هماهنگی پیدا میکند اما این به معنای فروش بیشتر نیست. این را هم در نظر بگیرید آثار نویسندهای که نوبل میبرد از میان هزاران اثر از کشورهای مختلف است اما بضاعت ادبی ما آنقدر نیست و نهایتا ۱۰۰۰ رمان و ۲۰۰-۳۰۰ مجموعه داستان است. بضاعت ادبی ما این است و نمیتوانیم منکرش بشویم.
قیصری سال گذشته در مصاحبه خود درباره جایزه جلال گفته بود: «توصیه و پیشنهادم به دولت این است که اعضای هیئت علمی این جایزه برای مدت چهار سال انتخاب شوند و هیئت علمی نیز داوران را انتخاب کنند تا یک راه و روش مشخص وجود داشته باشد.» او درباره اینکه آیا این پیشنهاد را ارائه کرده و شاهد تغییراتی در ساختار جایزه خواهیم بود، گفت: پیشنهادم را به جناب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معان فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد خواهم داد. البته تصمیمگیرنده شورای عالی انقلاب فرهنگی است و اساسنامه در آنجا مصوب میشود و باید دید پیشنهادم مورد اقبال قرار میگیرد یا نه. هنوز توفیق دیدار نداشتهام و در دیدار با آنها پیشنهاد میکنم و اگر شدنی باشد بر روی آن فکر میکنند. بههرحال پیشنهاد است.
دبیر این دوره از جایزه جلال در پایان تأکید کرد: تلاش میکنم چه در هیئت علمی و چه هیئت داوران چهرههای جدیدی را شاهد باشیم، حدود ۶۰ درصد چهرههای جدید باشند. از دوستان دوره قبل که صاحب تجربه هستند نیز استفاده میکنیم. رقم جایزه هم بر اساس روندی که هر سال وجود دارد، مقداری رشد خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات