به گزارش ایسنا، مراسم تشییع پیکر موسی اسوار، ادیب، مترجم و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که بامداد سهشنبه (چهارم شهریور) پس از چند ماه بیماری در ۷۲ سالگی از دنیا رفت، صبح امروز (چهارشنبه، پنجم شهریور) در محل فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
در ابتدای مراسم، ویدئویی از سخنرانی موسی اسوار درباره ادبیات مقاومت و ادبیات فلسطین برای حاضران پخش شد و در ادامه غلامعلی حداد عادل (رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، علیاشرف صادقی، مریم حسینی و امید طبیبزاده سخنرانی کردند.
امید طبیبزاده، زبانشناس و استاد دانشگاه در سخنانی اظهار کرد: استاد اسوار شخصیت کمنظیری در فرهنگ ما نبود بلکه شخصیتی بینظیر بود. شاید مشابه او را در تاریخمان داشتیم اما در دوره جدید شخصیتی با ویژگیهای ایشان شکل نگرفت و فقدان اوضایعه بزرگی برای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است.
او با بیان اینکه اسوار نه تنها تسلط کامل بر زبان فصیح عربی داشت بلکه بر گونههای گفتاری آن هم تسلط داشت و تکلم میکرد، گفت: اسوار بر ادبیات کلاسیک عرب تسلط داشت و در ادبیات معاصر عرب دانشی داشت که در هیچکدام از گروههای ادبیات عرب دانشگاهها، چنین دانشی را نداشیم و امیدوام جوانان بتوانند جای خالی او را پر کنند.
طبیبزاده خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای اسوار این بود که بر اقلیم جغرافیایی و فرهنگی مملکت اشراف داشت و به خوبی میدانست آشنایی با ادبیات عرب، فقط آشنایی با زبان بیگانه نیست بلکه بسیار فراتر از آن است. چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از فرهنگمان را وامدار زبان و ادبیات عربی هستیم و آشنایی با زبان عربی آشنایی با فرهنگ و هویت خودمان است و اسوار به درستی به آن پی برده بود.
او با اشاره به ترجمههای اسوار از چکامههای متنبی و تفسیر اشعار او، افزود: همه اینها تلاشهایی بود که اسوار آگاهانه انجام میداد تا پیوند، عشق و دوستی جایگزین اختلافهایی که بین جانها وجهانهای مرتبط وجود داشت، بشود.
طبیبزاده در بخش دیگری از سخنان خود خبر درگذشت اسوار را ناباورانه و بهتآمیز خواند و با بیان اینکه زمانی که این خبر را در گروه جایزه ابوالحسن نجفی گذاشتم، ضیاء موحد بعد از مدتی پیغام داد «بهتم برد و آرزو کردم این خبر دروغ باشد».
همچنین غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در سخنانی با تسلیت فقدان اسوار اظهار کرد: امروز برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز تلخی است، روز سختی است از آن جهت که یکی از بهترین استادان، ادیبان، نویسندگان، مترجمان، همکاران و دوستان خود را از دست دادهایم.
او افزود: رابطه ادبیات فارسی با ادبیات عرب، رابطهای دستکم به اندازه کل تاریخ اسلام در ایران است، اگرچه ارتباط زبانی و شاید ادبی قبل از اسلام هم وجود داشت. در طول تاریخ ایران همیشه استادانی بودند که مسلط بر ادبیات عرب و مسلط بر ادبیات فارسی باشند اما بعد از دوره تجدد، حدود ۲۰۰ سال پیش اذهان و افکار متوجه دنیای غرب شد و اندکاندک از تعداد کسانی که در ایران تسلط کامل به ادبیات عرب داشته باشند، کاسته شد، اگرچه کمابیش بودند. در فرهنگستان اول تعداد کسانی که استاد ادبیات عرب بودند، کم نبود و در همان زمان، رابطه بین ادب فارسی و ادب عربی، به اندازهای بدیهی بود که دستکم چهار عضو مصری که هم استاد زبان فارسی بودند در مصر و هم استاد ادبیات عرب بودند مانند طه حسین، به عضویت فرهنگستان انتخاب شده بودند. سیر کاهشی به تدریج ادامه داشت. همیشه این خلأ احساس میشد که چرا ما بعد از آشنایی با ادبیات اروپایی، آشنایی و ارتباطمان با ادبیات کشورهای عربی و همسایه منطقه غرب آسیا کم شد. استاد اسوار کسی بود که به این نیاز پاسخ مثبت داد.
غلامعلی حداد عادل با بیان اینکه استاد اسوار واجد این خصوصیت بود که به عنوان مرجع مطمئن در ادبیات عرب برای اهل ادب شناخته شود، گفت: در طول ۲۰۰ سال گذشته بسیاری از خاندانهای متدین ایرانی که عشق و علاقه به اهل بیت داشتهاند به خاطر اینکه عاشقانه در مجاور عتبات عالیات زندگی کنند به عراق مهاجرت کرده بودند. حدود ۵۰ سال پیش رژیم بعث عراق به دلیل خصومتش با ایران، ایرانیهای مقیم عراق را از عراق اخراج کرد و عده زیادی به ایران آمدند. خاندان اسوار از آن جمله بودند. استاد اسوار در کربلا متولد شده بود و مدرسه رفته بود و زبان عربی را آموخته بود. او جزء کسانی بود که عربی را در محیط آموخته بود. او در رشته علوم تربیتی به کارشناسی ارشد رسید اما در طول عمر علمی خود در رشته تخصصیاش کار نکرد و چه خوب شد که سراغ آن نرفت ئ از دانش زبان و ادبی خود استفاده کرد.
او در ادامه با بیان اینکه اسوار به منزله پلی میان ایران و کشورهای عربی بود، خاطرنشان کرد: هر کس سؤال و مسألهای داشت و مقالهای درباره ادبیات عرب میخواست، میدانست که باید به اسوار مراجعه کند. در کشورهای عربی زمانی که کسی درباره ادبیات فارسی سؤالی داشت، وقتی اسوار اظهارنظر میکرد، اطمینان پیدا میکردند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خاطرنشان کرد: استاد اسوار نه فقط به ادبیات عرب تسلط داشت بلکه به ادبیات فارسی هم تسلط داشت؛ زمانی که از عربی به فارسی ترجمه میکرد، ترجمه فارسی او پخته و سخته و پرورده بود. خصوصیت دیگرش این بود که هم با ادبیات کهن عرب آشنا بود و هم ادبیات معاصر عرب و در هر دو حوزه ترجمه داشت، هم اشعار و چکامههای متنبی را به فارسی ترجمه کرده و هم آخرین رمانها و داستان نویسندگان معاصر آنها را. فقط در حوزه ادبیات نبود بلکه در زبان و بحثهایی که به زبان مربوط میشود، دستی داشت.
حدادعادل تأکید کرد: اسوار صرفا دغدغه زبان و ادبیات عرب را نداشت بلکه به همان اندازه شاید هم بیشتر دغدغه زبان و ادبیات فارسی را داشت و مانند دلاوری بود که با دو دست راست و چپ، شمشیر میزد. اسوار بسیار پرکار بود و هیچوقت دیده نشد که او قلم را زمین گذاشته باشد و هرقت سراغش میرفتیم، انبوهی از کار ناتمام در دست داشت. او بسیار پرکار بود، دقیقالنظر بود و منابع را میشناخت. در کنار این تواناییها، اسوار به کار و مدیریت علاقه داشت، با اینکه خیلی از این جهت ممتاز نبود، در واقع تشخص و تمرکزش بر کار علمی بود.
او ادامه داد: اسوار از نظر اخلاقی، بسیار محترم و آرام و دوستداشتنی بود و همه کسانی اسوار را میشناختند، از مصاحبت با او بهره میبردند. آرام صحبت میکرد و اظهارنظرهایش شتابزده، جسور و بیپروا نبود، کمتر شنیده شد که درباره اشخاص بدگویی کند و یک خیرخواهی و دوستی و مهربانی داشت که شامل حال همه میشد.
حداد عادل همچنین یادآور شد: اسوار شخصیت ارزشی و معنوی داشت و در همه کارهایی که او ترجمه کرده، ترجمهای نداشت که کسی بتواند بگوید از نظر اخلاقی مخرب بوده است. انتخابهایی که میکرد انتخابهای ادیبانه و درست بود. او نسبت به مردم فلسطین و ظلمی که به آن مردم میرود، حساسیت داشت.
رئیس فرهنگستان در پایان سخنان خود گفت: با از دست دادن او، حقیقا شخصیت کمنظیری را از دست دادیم و برایم این غصه وجود دارد که از کجا جای خالی او را پر کنیم. باید چراغ برداریم و بگردیم و کسی را پیدا کنیم با شخصیت اخلاقی متعادل، نجابت دوستیداشتی، انسان شریف و دانشمند، پرکار و کمتوقع. اسوار نه حرص مال داشت و نه مقام اما حرص علم داشت و از آموختن سیر نمیشد. خدایش رحمت کند. کاش همه مانند اسوار زندگی کنیم که بعد از درگذشت ما همه افسوس بخورند.
علی اشرف صادقی، زبانشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در از دوستیاش با موسی اسوار گفت که قبل از انقلاب و از بنگاه ترجمه نشر کتاب آغاز شده و اظهار کرد: ضایعه درگذشت او در من اثر کرد و برایم ناباورانه بود. دوست فاضل و نیکدلی را از دست دادم که به زودی خاطرهاش فراموش نمیشود. اصل خانوادهشان اهل نائین بود. او دوزبانه بود و دوزبانه خوب. برخی دوزبانه هستند اما تسلط ادبی ندارند و نمیتوانند خوب بنویسند اما او بر هر دو زبان تسلط ادبی داشت.
او در ادامه بیان کرد: در قرن سوم هجری شخصی بوده به اسم موسی اسواری؛ جاحظ نقل میکند موسی اسواری یک ایرانی است که در اهواز به منبر میرفت که یک طرف ایرانیها بودند و یکطرف عربها. او به دو زبان تسلط داشت که لحظهای با ایرانیها به فارسی صحبت میکرد و وعظ میکرد و لحظهای با عربها به عربی با همان فصاحت. مرحوم موسی اسوار ما هم جانشین آن موسی اسواری است.
صادقی سپس بیان کرد: اسوار شاعر هم بود؛ شاعری نوسرا. خیلی به شعر قدیم علاقه نداشت و به همین جهت نوسرایان را خوب میشناخت.
او سپس درباره شکلگیری شورای عالی ویرایش صداوسیما و کارهایش توضیح داد.
این زبانشناس خاطرنشان کرد: اسوار چون شاعر بود، به شعر معاصر عرب توجه داشت؛ درست است که با شعر کهن عرب آشنایی داشت اما علاقه و توجه او به شعر معاصر عرب بود و به همین جهت از جبران خلیل جبران که به او علاقه داشت ترجمه کرده بود.
صادقی با اشاره به سخنان غلامعلی حدادعادل، درباره علاقه اسوار به ادبیات مقاومت گفت: انسانیت چنین حکم میکرد که انسان شریفی چون او به برادران فلسطینی ما توجه داشته باشد. امروز میبینیم دیوانهای تیغ در دست گرفته و این مردمان نازنین را درو میکند و جهان خاموش نشسته است.
او همچنین با اشاره به ترجمههای اسوار از شاعران عرب، تأکید کرد: اسوار ادیب به تمام معنا بود، شاعر، مترجم، نویسنده و به اصطلاح فرنگی اومانیست بود.
مریم حسینی، استاد دانشگاه نیز در سخنانی با ناباورانه خواندن درگذشت موسی اسوار، گفت: با از دست رفتن مصاحبت او شکیبایی پیشه میکنیم زیرا حضور او را از طریق میراثی که برای ما باقی گذاشته، ادامه خواهیم. مرگ او، مرگ عاشقانه است. اسوار در طول زندگی خویش، عاشقانه زیست و در مصاحبهای گفته بود اگر دوباره فرصت زیستن مییافت، طریق ادبی را برمیگزید. اسوار شیفته ادبیات بود. او در فضای شعر سعدی و متنبی پرورش یافته بود. با شعر محمود درویش، شاکر السیاب و نازک الملائکه و همچنین نیما و شاملو و فروغ آشنا بود.
او افزود: اسوار پلی اسوار میان دو فرهنگ عرب و ایران بود. او با ادبیات انگلیسی آشنایی داشت. چکامه متنبی نمونه آثار ایشان بود که در واقع اثری سهزبانه بود. از استواری ترجمه، صحت و دقت آن که بگذریم، نثر زیبا، فخیم و آراسته او مایه حیرت است. مقدمه او بر این چکامهها چهره متنبی را پس از هزار سال آشکار کرد.
در این مراسم اعلام شد، مراسم یادبود موسی اسوار روز جمعه (هفتم شهریور) از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ در مسجدالرضا (رع) واقع در میدان نیلوفر برگزار خواهد شد.
ژاله آموزگار، محمود عابدی، محمدرضا ترکی، محمد دبیرمقدم، مسعود جعفری جزی، آبتین گلکار، علیاصغر محمدخانی، فرهاد طاهری و... از حاضران در این مراسم بودند.
موسی اسوار زادهٔ سوم مرداد ۱۳۳۲ در کربلا، مدیر گروه ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و مدتی ریاست شورای ویرایش سازمان صداوسیما را بر عهده داشت.
«ماسه و کف و خدایان زمین»، «پیامبر و باغ پیامبر»، «عیسی پسر انسان»، «ستارهها در دست»، «تا سبز شوم از عشق»، «تا هر وقت که برگردیم»، «از سرود باران تا مزامیر گل سرخ»، «اگر باران نیستی نازنین، درخت باش»، «سایههایی بر پنجره»، «درخت نخل و همسایهها»، «درختها و قتل مرزوق» و «ادبیات و تاریخنگاری آن» از جمله آثاری است که از موسی اسوار منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات