مرتضی کاردر، مدیر نشر هرمس در گفتوگو با ایسنا، درباره انتشار ترجمه موسی اسوار از رمان «اکنون اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه» اثر عبدالرحمن منیف پس از درگذشت این مترجم (در شهریورماه امسال) گفت: منیف کتاب دیگری با عنوان «شرق مدیترانه» دارد که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد. «اکنون اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه» هم سال ۱۹۹۱ منتشر شد. این رمان آخرین اثری است که موسی اسوار ترجمه کرد. او این رمان را بهمن ۱۴۰۳ آماده کرد و به ما تحویل داد. ما هم برای روند اخذ مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستادیم. قرار بود رمان به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ برسد اما فرایند اخذ مجوز کتاب طول کشید و حالا بعد از درگذشت موسی اسوار دارد منتشر میشود.
او سپس درباره عبدالرحمن منیف اظهار کرد: منیف یکی از نویسندههای مهم ادبیات داستانی قرن بیستم است که مانند بسیاری از نویسندگان و شاعران عرب، شخصیت چندملیتی دارد و این موضوع سبب شده تا این نویسنده در کشورهای گوناگون جهان عرب مورد توجه قرار بگیرد؛ پدر منیف سوری، مادرش عراقی و خود او متولد اردن است. تحصیلاتش را در کشور اردن و بغداد گذراند و بعد از اخراج از بغداد به قاهره رفت. او در کشورهای عربی چون سوریه، عراق و مصر بوده و حضور در این کشورها باعث شده که نویسندهای چندملیتی باشد.
کاردر با بیان اینکه عبدالرحمن منیف از چهرههای شناختهشده حوزه «نفت» در کل جهان عرب بود گفت: در دهه ۱۹۷۰ میلادی عبدالرحمن منیف حدود پنجسالی سردبیری مجله «نفت و توسعه» را برعهده داشت. منیف کتابی به نام «مُدُن المِلح» دارد که کتاب بسیار مهمی است. خانم امل نبهانی این کتاب پنججلدی را به اسم «شهرهای نمک» ترجمه کرده است. عنوان پیشنهادی آقای اسوار «آبادیهای نمکزار» بود و دوست داشت که خودش آن را ترجمه کند. یادم میآید چندبار استاد محمدعلی موحد گفته بود: «کاش آقای اسوار این کتاب را ترجمه کند». همانطور که میدانید آقای موحد مانند عبدالرحمن منیف جزء کارشناسان و چهرههای برجسته بینالمللی در حوزه نفت هستند و منیف را کامل میشناسند.
او سپس بیان کرد: یکی از مسائلی که عبدالرحمن منیف در آثار خود به آن میپردازد، مسئله «استبداد در کشورهای عربی» است؛ بهویژه اینکه حاکمان کشورهای عربی مدام تغییر میکردند و با آمدن حکومتهای تازه، گاهی شرایط آزادیهای عمومی سختتر میشد. یکی از دلایلی که منیف به کشورهای مختلف میرفت، وجه اعتراض کردن او به اتفاقهای گوناگون بود. مثلا از عراق به دلیل اعتراض به پیمان بغداد در سال ۱۹۵۵، اخراج شد.
این ناشر خاطرنشان کرد: «اکنون اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه» درباره کشورهای فرضی به نامهای موران و عموریه است. اینها اسمهای مبهمی هستند که وجه نمادین دارند و مخاطبی که با جهان عرب و جغرافیای جهان عرب آشنا باشد، کمابیش میتواند این رمان را با یکی دو کشور عربی تطبیق بدهد.
او در ادامه گفت: این کتاب به زندان، وضعیت بازداشتگاهها در خاورمیانه و حال مبارزان و زندانیان سیاسی در کشوهای شرق مدیترانه میپردازد و به همین دلیل کشوری را به صورت خاص ذکر نکرده و میتواند وصف حال بسیاری از کشورهای این حوزه باشد.
کاردر با بیان اینکه منیف از نویسندهایی است که اسوار به جامعه ادبی ایران معرفی کرده است، گفت: غائب طعمه فرمان را نیز اسوار معرفی کرد و جای خوشحالی دارد که بعد از ترجمههای موسی اسوار از این دو نویسنده، ترجمههای دیگری از آنها منتشر شده است. «درختها و قتل مرزوق» اولین رمان عبدالرحمن منیف است که اسوار آن را ترجمه کرد و «اکنون اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه» هم هفتمین رمان منیف است. اسوار دوست داشت کارهای دیگر منیف را هم ترجمه کند که متأسفانه به صورت ناگهانی با فقدان او مواجه شدیم.
او همچنین درباره ویژگی بارز ترجمههای موسی اسوار گفت: فارغ از تسلط توأمان موسی اسوار به زبان مبدأ و مقصد، هم به فارسی و هم به عربی، ترجمههای اسوار با دقت زیادی همراه بود و فکر نمیکنم به این زودیها مترجمی مانند او داشته باشیم که با این دقت از زبان عربی به فارسی ترجمه کند.
انتهای پیام
نظرات