به گزارش ایسنا، هشتم آبان ماه مصادف است با سالروز شهادت نوجوان بسیجی؛ شهید محمدحسین فهمیده، روزی که به نماد جانفشانی و ایثار شهدای نوجوان و جوان برای حفظ و حراست از میهن اسلامی ایران و آرمانها و اهداف عالیهاش تبدیلشده است، لذا بهروز بسیج دانشآموزی نامگذاری شده است.
باید روایت همه فهمیدهها را مرور کنیم تا وقتی میخواهیم برای نسل بعد از جنگ الگوسازی کنیم، بدانیم که به پهنای ایران فهمیدههایی داریم که با توجه به سن و سال و قد و قواره خویش، مرزهای تاریخ ایران را درنوردیدند و به دنیا اعلام کردند که سرزمین ایران هیچگاه از وجود دلاورانی که حاضرند در راه اعتلای فرهنگ و حفظ وطن جانفشانی کنند، خالی نخواهد بود.
به همین مناسبت مصمم شدیم با مروری بر وصایای شهدای دانشآموز، عناصر و شاخصههای اساسی این وصایای ارزشمند و مقدس را که میتواند هدایتگر جامعه و بهویژه نسل نوجوان و جوان امروز در راه سعادت و خوشبختی باشد تبیین کنیم:
۱-عشق به خداوند
یکی از شواهد مهم در پاکی روح و طهارت وجود شهدای نوجوان دانشآموز، اشارات عرفانی آنان در آخرین نوشتههای باقیمانده از خود است و هرکدام از کلمات و واژگان وصایای آنها، بر اخلاص و ارادت بیریا به خداوند قادر و توانا گواهی میدهد.
بحث را با شهید «رضا پناهی»، خردسالترین شهید استان البرز، آغاز میکنیم که در وصیت صوتی خویش اظهار داشته است: من عاشق خدا و امام زمان گشتهام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمیرود تا به معشوق خود یعنی الله برسم. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله.
محصل شهید ماشاالله حقیقت نیز در فضای تسلیم در برابر اراده الهی به چنان درجهای از عرفان رسیده که در وصیتنامه کوتاه خود مینویسد: من جایی و راهی رفتم که خدا میخواست، من در این دنیا چیزی نداشتهام و ندارم.
۲-قرآن آغازگر کلام آخر
شهدای نوجوان علاوه بر آنکه بازماندگان را به خواندن و عمل به آیات کتاب آسمانی مسلمانان فراخواندهاند، برای تأکید بر سفارش خویش، به آیاتی از قرآن نیز تمسک جستهاند.
تقریباً در اکثریت وصیتنامههای دانش آموزان شهید مانند دیگر شهدا، آیهای از قرآن، مزین بخش نوشته است و برخی از آیات بهکرات در همه وصایا آمده است
یکی از این آیات که دلالت بر حقانیت، حیات و رزاقیت شهید در محضر خداوند دارد، آیه ۱۶۹ سوره آلعمران است: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
در ادامه میتوان به آیهای از قرآن در وصایای شهیدان محصل اشاره کرد که بر معامله عاشقانه آنان با خدای خویش گواهی میدهد؛ «ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم.»
آیه دیگری که در بیشتر وصایای شهدای نوجوان تکرار شده است، مضمون جهادی دارد و نشانگر عزم و اراده مردمان خدا برای رفع فتنه در عالم است؛ «وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین»
همچنین دانش آموزان شهید بارها به آیه دیگری از قرآن استناد میکنند تا به همه مژده دهند که بر اساس سنت الهی، حق ماندنی و باطل رفتنی است؛ «وقل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.»
درج این آیات گهربار در وصیتنامههای نوجوانانی که در دوره تحصیلی راهنمایی و دبیرستان به سر میبردند، گویای تربیت دینی، فضای معنوی جبهههای جنگ و مأنوس بودن آنان با کتاب آسمانی قرآن است.
۳-ایمان به آخرت و ادای دین شرعی
یکی دیگر از عناصر ارزنده و قابلاعتنا در وصایای دانش آموزان شهید، آخرت باوری، یقین راسخ به حضور در محضر خدا در روز قیامت و زندگی جاویدان در جهان دیگر است.
شاید برای نسل امروز این سؤال مطرح باشد که این ایمان و یقین از کجا سرچشمه میگیرد؟ شهدای دانشآموز به این ابهام پاسخهای متعدد دادهاند.
شهید غلامرضا صانعی که دانشآموز سال چهارم دبیرستان بود، اینگونه جهانبینی خویش را نسبت به مرگ و زندگی در دنیای دیگر بیان میکند: تنگ و تاریکی قبر را در نظر آور و چگونه مردن را انتخاب کن و چگونه زیستن را از تاریکی قبر بیاموز، به عظمت خدا پی ببر، حقیری خود را مشاهده خواهی کرد و در اینجاست که آدمی حاضر میشود هزاران بار در راه پروردگارش جان دهد.
و شهید حسینعلی عالی وصیت کرد که بر سر مزارش اسم و مشخصات ننویسند. فقط بنویسند، همگان بهسوی او بازمیگردند.
۴-علاقه ویژه به امام خمینی
یکی از انگیزههای مهم شرکت نوجوانان و دانش آموزان در صحنه نبرد علیه متجاوزان، علاقه وافر آنان به رهبری انقلاب بود. عشق و علاقهای که میان امام خمینی (ره) و آنها پیوند قلبی ناگسستنی ایجاد کرده و در وصایای آن عزیزان بهخوبی انعکاس یافته بود.
برای مثال شهید «احمد آخشیک» از امام خمینی متشکر است که راهنمای او بهسوی نور و روشنایی بوده است: «من باید از امامم، حجت عصرم، خمینی بتشکن قدردانی کنم که مرا از سیاهچالهها و گردابهای روزگار که بهسوی پرتگاه روانه بودم، نجات داد و هادی و راهنمایم شد؛ و شهید حسین فهمیده حضور خود درصحنه نبرد را یاریرساندن به خمینی بتشکن میداند.
۵-دعوت دوستان به ادامه راه شهدا
یکی از نکات برجسته در وصایای شهدای دانشآموز، دعوت از دوستان و همکلاسیها برای ادامه راه شهیدان است. مثلاً شهید کریم جمشیدی در وصیتنامه خود نوشته است: «دانش آموزان وظیفه شما سنگینتر از وظیفه دیگران است و باید در این میان شما تلاش و کوشش بسیاری داشته باشید» و شهید عبدالحسین عرب نژاد اینگونه دوستان را فرامیخواند:
از کلیه دوستان در سنگر مدرسه میخواهم که سنگرها را حفظ کنند و درسشان را بخوانند و به این کشور مقدس اسلامی کمک کنند تا ما به کشورهای دیگر نیاز نداشته باشیم و دست ظالمان و مستکبران را از این کشور مقدس اسلامی کوتاه کنند.
یا شهید ممتاز آریایی نیا، دانشآموز دوم متوسطه که در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در جریان عملیات والفجر ۸ در فاو به شهادت رسید، از همه جوانان حزباللهی میخواهد که پایگاههای مقاومت را پرکرده، بسیج شوند تا اسلام را به پیروزی نهایی برسانند.
تنها خواهش شهید حبیبالله آب سواران نیز این است که راه شهیدان ادامه یابد و نگذارند سلاح آنان بر زمین بیفتد.
۶-خطرمنافقین
در بسیاری از وصایای شهدای دانشآموز نیز به ماهیت پلید و شیطانی منافقان و خائنان به مردم و میهن اشارهشده و خطر نفوذ آنان یادآور شده است.
بهعنوان شهید شاخص دانشآموزی محمدحسین ذوالفقاری در وصیت خویش منافقین را مورد خطاب و عتاب قرار داده و مینویسد: « ای منافق! ای ستون پنجم! بدان که اگر اسلام در کشوری ریشه نهد، دیگر جای تو نیست. ای دشمن به من نگاه کن ببین که چگونه آزادانه به جنگ با کفار میروم و جانم را در راه اسلام و قرآن و خدا فدا میکنم.
خودت فکر کن ای منافق! که تو در راه چه کسی کشته میشوی، به خاطر احساسات نفسانی و درونیت یا به خاطر شخص یا اشخاص، یا برای خدا. معلوم است تو برای شخص و برای احساسات نفسانی و شیطانیت کشته میشوی، چه بیهوده.
۷-قدردانی و دعوت والدین به صبر
یکی دیگر از عناصر مهم در وصیتنامههای نوجوانان شهید، ادب و احترام ویژه نسبت به پدر و مادر است و این نشان از نهادینه شدن اصول تربیت دینی در تاروپود وجود این بزرگمردان ریزنقش است. برای مثال شهید غلامعباس آتش دهقان از پدر و مادرش متشکر هست که او را درست تربیتکرده و نگذاشتند به مسیر انحراف کشیده شود.
وی بزرگترین راز موفقیت خود در حیات دنیوی را آشنا شدن با تعالیم اسلامی در سایه والدین میداند و شهید مهرداد عزیز اللهی از پدر و مادرش صمیمانه تشکر میکند که به او اجازه دادند که به جبهه بیاید و خود آنها زمینه جبهه رفتن را برایش فراهم کردند.
شهید محمد رسول رضایی از پدر و مادرش میخواهد که برای او گریه نکنند و از اینکه وی شهید شده ناراحت نباشند بلکه خوشحال باشند که فرزندی را بزرگ کرده و او را در راه دین و قرآن و در راه وطن قربانی کردهاند.
۸-نگرش آینده نگارانه در وصایا
در کنار همه عشق و علاقهای که نسبت به حضرت امام (ره)، آرمانهای زیبای انقلاب و ارزشهای ملی و میهنی در وصیتنامههای نوجوانان زمان جنگ تحمیلی وجود دارد، نوعی نگرانی از آینده ایران و سرنوشت مردم نیز در برخی دل نوشتهها و وصایای شهدای دانشآموز و غیر دانشآموز دیده میشود.
در حقیقت آنچه روح و روان دلباختگان عرصه عشق را آزار میدهد، نوعی نگرانی از آینده میراث فرهنگی انقلاب و پایمال شدن ارزشهای اصیل انسانی است که به خاطر اعتلای آن جان میدهند.
این نگرانی در وصیتنامه شهید علیرضا شبانی، دانشآموز هفدهساله بیرجندی نیز اینگونه انعکاس یافته است: خواستم؛ حال که این چند سطر بهعنوان وصیتنامهام تلقی میشود به همه آنها که از موقعیتهای اجتماعی برخوردار و وارثان خون شهیداناند، متذکر شده باشم که ای برادران بدانید که ارواح مطهر شهدا نگران اعمال و رفتار شماست، نگران این که مبادا شما با سهلانگاری فراموشتان شود که چه کسانی این مسئولیت را به شما واگذار کرده و چه کسانی حافظ و صاحب این انقلاباند.
دانشآموز شهید ماشاالله ابراهیمی سیریزی نیز به همه هشدار میدهد: شما در برابر خون اینهمه شهید مسئول هستید و مواظب باشید که خدایناکرده خون این شهیدان را پایمال نکنید.
محصلان امروز بهعنوان یکی از اقشار نخبه و مدیران فردای ایران اسلامی، هر چه قدر بیشتر با معارف و مسائل جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بهعنوان یکی از مهمترین سرفصلهای تاریخی ایران معاصر آشنا شوند، میزان تعهدپذیری و مسئولیت طلبی آنها افزایش خواهد یافت، زیرا نمونهها و الگوهای زیادی از هم سن و سالان خویش در دفاع مقدس خواهند یافت که با شجاعت و شهامت وصفناپذیر، حماسههای ماندگاری را در آن سالها به نام خود رقم زدند
منبع:
احمدی، حسین، محصلان مدرسه عشق؛ دانش آموزان در دفاع مقدس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران ۱۴۰۱، صص ۷۲۲، ۷۲۳، ۷۲۴، ۷۲۵، ۷۲۶، ۷۲۷، ۷۲۸
WhatsApp Telegram Facebook Twitter Email


نظرات