به گزارش ایسنا، فاطیما احمدی، روزنامهنگار در نگاهی به «آنجا که دل باید باشد» اثر سارا کروسان، از این نویسنده به عنوان «ملکه بلامنازع رمان منظوم برای نسل جوان» یاد کرده و نوشته است: سارا کروسان نویسنده ایرلندی است که در سالهای اخیر به واسطه پرداختن به مضامین عمیق و حساسیتبرانگیز در قالب «رمان منظوم» به شهرتی جهانی دست یافته است. کروسان که فارغالتحصیل رشته فلسفه و ادبیات است، با سبکی کمینه، دقیق و پراحساس، توانسته است قلب مخاطبان نوجوان و منتقدان ادبی را تسخیر کند. او با استفاده از قالب شعر آزاد، که در آن هر کلمه با دقت برای رسیدن به حداکثر تأثیر عاطفی انتخاب میشود، داستانهایی به شدت صمیمی و فراموشنشدنی خلق میکند.
درخشش کروسان در عرصه جوایز ادبی گواه جایگاه ممتاز اوست؛ در سال ۲۰۱۳ او نامزد نهایی مدال کارنگی برای رمان «وزن آب» شد و در سال ۲۰۱۵ این نامزدی برای رمان «اپل و رین» تکرار شد. اوج موفقیت او در سال ۲۰۱۶ با رمان «یک» رقم خورد که توانست همزمان جوایز مهمی چون مدال کارنگی، جایزه کتاب سال ادبیات نوجوان و جایزه کتاب کودکان ایرلند را کسب کند. در سال ۲۰۱۷، جایزه کتاب کودک «رِدهاوس» برای خوانندگان بزرگتر نیز به رمان یک تعلق گرفت. موفقیتهای بینالمللی او ادامه یافت و در سال ۲۰۲۰ برنده جایزه هیئت داوران ادبیات جوان آلمان برای نسخه آلمانی «ماه خاموش» شد و آخرین افتخار او تا به امروز، نامزدی جایزه هیئت داوران ادبیات جوان آلمان در سال ۲۰۲۴ برای نسخه آلمانی رمان «تافی» است.

کروسان با آثاری چون «وزن آب»، «اپل و رین»، «یک»، «ماه خاموش» و «تافی» که همگی توسط نشر برج منتشر شدهاند، به یکی از صداهای مهم ادبیات نوجوان بدل شده است. تازهترین رمان او، «آنجا که دل باید باشد»، نیز با ترجمه شیرین ملکفاضلی از سوی همین ناشر به چاپ رسیده است.
رمان «آنجا که دل باید باشد» بازگشتی قدرتمند از سارا کروسان به قلمرو رمان منظوم است، اما اینبار با رویکردی متفاوت: این اولین رمان تاریخی اوست که در سرزمین مادریاش، ایرلند، و در تاریکترین دوره تاریخ این کشور یعنی قحطی بزرگ در سال ۱۸۴۶ رخ میدهد.
رمان داستانی تلخ و شاعرانه از عشق و نابرابری در شرایطی است که گرسنگی و بیماری بر ایرلند سایه افکنده است. شخصیت محوری داستان، نِل، دختری نوجوان است که در عمارت بزرگ و مجلل انگلیسیها به عنوان خدمتکار آشپزخانه کار میکند. درحالیکه کارفرمایان انگلیسی و حتی سگهایشان سیر هستند، خانواده و همسایگان نل از گرسنگی در حال مرگاند. این تضاد طبقاتی و انسانی، منبع خشم و ناامیدی نل است.
اما در این پسزمینه تراژیک، جرقهای از امید و حیات شکل میگیرد: رابطه نل با جانی، وارث انگلیسیِ عمارت. جانی، برادرزاده لرد ویکن، روحیهای عدالتخواه و علاقهمند به شعر و کتاب دارد. عشق این دو، که از شکاف طبقاتی و قومی عبور میکند، یادآور داستانی با حالوهوای «رومئو و ژولیت» است؛ عشقی ناممکن که در دل ویرانی، به کانون زندگی تبدیل میشود.
کروسان در این رمان، از قالب منظوم برای ارائه روایتی بیپرده و تکاندهنده از فقر و بیعدالتی بهره میبرد. استفاده هوشمندانه از کمترین کلمات برای انتقال بیشترین احساسات، این تجربه تاریخی غمانگیز را به تجربهای مدرن و قابل دسترس برای خواننده امروزی تبدیل میکند. رمان به طرز ماهرانهای رنج مردم ایرلند، بیرحمی مالکان انگلیسی و تلاش پدران برای نجات خانوادههایشان را به تصویر میکشد.
منتقدان ادبی، «آنجا که دل باید باشد» را «شاهکاری مطلق» و «کتابی بسیار مهم» توصیف کردهاند. کروسان در این اثر نشان میدهد که چگونه میتوان از یک فاجعه تاریخی، یک اثر هنری عمیق خلق کرد؛ رمانی که در کنار تلخی فاجعه، قدرت عشق، تابآوری خانواده و ارزش والای انسانیت را ستایش میکند. این اثر نهتنها یک عاشقانه پرکشمکش است، بلکه آینهای گویا از سرگذشت ملتی است که در جستوجوی نور در دل تاریکی بودهاند. با اینکه بستر داستان تاریخی است، اما ضربآهنگ و تأثیرگذاری عاطفی رمان، آن را برای هر مخاطبی، حتی کسانی که به سختی کتاب میخوانند، ضروری میسازد و جایگاه کروسان را به عنوان یکی از اصیلترین نویسندگان ادبیات نوجوان تثبیت میکند.
انتهای پیام


نظرات