به گزارش ایسنا، تا همین چند سال قبل، تجربه قهوهخوری برای خیلیها به چند محله خاص که کافه یا قهوهفروشی داشتند محدود بود. بخش بزرگی از شهرها بهخصوص محلههای سنتیتر اصلاً قهوهفروشی نداشتند. اما این روزها مغازههای کوچک قهوهفروشی کاملا به چشم میآیند. گاهی حتی فقط یک پیشخان کوچکاند که مشتریان ثابت و گذری خود را دارند؛ نسلی از جوانترها و حتی خانوادهها که پای ثابت یکی از خریدهای روزانهشان قهوه است. این تغییر کوچک یکی از همان نشانههایی است که نشان میدهد قهوه دیگر یک نوشیدنی خاص نیست و وارد زیست روزمره مردم شده است.
تغییر بعدی از جایی شروع شد که دستگاه اسپرسوساز نه بهعنوان کالایی تجملی، بلکه بهعنوان وسیلهای عادی که بتواند پاسخگوی نیاز روزانه باشد، وارد خانهها شد. امروز در بسیاری از خانهها، کنار سماور یا کتری برقی، یک دستگاه کوچک قهوهساز خانگی هم دیده میشود. در بعضی خانوادهها حتی بهعنوان بخشی از جهیزیه به خانه تازهعروسها راه پیدا کرده؛ موضوعی که تا همین چند سال قبل بعید بهنظر میرسید. همین حضور، عادت به قهوه را از بیرون به داخل خانه منتقل کرده و باعث شده مصرف قهوه دیگر به کافهرفتن وابسته نباشد.
این تغییر آرام، حالا به شیوه پذیرایی هم رسیده است. تا همین چند سال قبل، چای تنها گزینه قطعی پذیرایی در مهمانی ایرانیها بود؛ نوشیدنیای که همه با آن آشنا بودند و هیچکس دربارهاش سؤال نمیکرد. اما در چند سال اخیر قهوه هم به بخشی از پذیرایی مهمانی تبدیل شده و کمکم جای خودش را پیدا کرده است. در بسیاری از خانهها بهویژه آنهایی که دستگاه اسپرسوساز دارند، پذیرایی با یک شات اسپرسو، آمریکانو یا لاته دیگر نشانه یک کار تشریفاتی نیست بلکه بخشی از جریان مهمانی است. همین اتفاق نشان میدهد ذائقه عمومی از چای عبور کرده؛ تغییری که آرام شکل گرفته اما اثرش بهوضوح در رفتار روزمره دیده میشود.
با این مقدمه حالا میشود فهمید چرا اسپرسو و در مقیاسی گستردهتر قهوه، توانست یک تغییر فرهنگی رقم بزند. مسیر ورود قهوه به زندگیها از فضای کافههای کوچک شکل گرفت و بدون اینکه در رقابت با نوشیدنیهای سنتی مثل چای قد علم کند، فقط خود را با ریتم زندگی شهری هماهنگ کرده و آرامآرام به بخشی از عادتهای روزانه ما تبدیل شده است. همین پیشروی بیسروصدا نشان داد که تغییر فرهنگی همیشه با اتفاقات بزرگ رخ نمیدهد؛ گاهی از انتخابهای کوچک روزانه شروع میشود و پایدار میماند.
از سوی دیگر ریتم زندگی هم در این سالها تغییر کرده؛ سرعت بالاتر، کارهای فشردهتر، ساعتهای طولانیترِ بیرون بودن از خانه و نیاز به انرژی بیشتر، به نوعی قشر زیادی از مردم را به سمت مصرف قهوه و اسپرسو سوق داده و همین موضوع نیز یکی از عوامل این تغییر فرهنگی است.
در این شرایط کافه هم دیگر فقط محل خوردن قهوه نیست؛ جایی است برای قرار کاری، دیدار دوستانه، کار با لپتاپ یا حتی تنها نشستن با چاشنی قهوه! در این فضا معمولا قهوه آغاز ماجراست؛ نوشیدنیای که با فضای کار و تمرکز همخوانی دارد و همزمان جزئی از آداب حضور در کافه است؛ صدای دستگاه، بوی دانه رستشده و فنجان کوچکی که اغلب کنار موبایل یا دفتر یادداشت قرار میگیرد؛ مجموعهای از نشانهها که فرهنگ جدید روزمره را شکل دادهاند.
رفتار مردم نیز به مرور باعث تقویت بنیانهای این تغییر فرهنگیِ نرم شده است؛ طرز سفارش دادن، وسواس نسبت به زمان عصارهگیری و عطر قهوه و ... همگی نشان میدهد که این روزها قهوه دیگر یک عامل مهم در زندگی روزمره مردم ایران است.
در این بین عوامل دیگری نیز سلیقه جامعه درمورد قهوه را تغییر داد. وقتی دانههای قهوه رستشده (فرآیند حرارتدادن و برشته کردن دانههای سبز و خام قهوه) با قیمت مناسب و کیفیت قابلقبول وارد بازار شدند، قهوه دیگر یک کالای گرانِ محدود محسوب نمیشود و به انتخابی در دسترس تبدیل شد. مردم کمکم فهمیدند قهوه فقط یک نوشیدنی تلخ نیست؛ تنوع دارد، طعم دارد، بوی مخصوص به خود را دارد. همین شناخت ساده، دقت بیشتری در انتخاب ایجاد کرد که بخشی از این تغییر فرهنگی وابسته به آن است. اگر تا همین چند سال قبل شناسایی چای از روی رنگ، عطر یا زمان دم کشیدن آن نوعی مهارت بود که نشان دهد شخص تا چه حد «چایباز» است، حالا در مورد قهوه هم با چنین روندی مواجه هستیم؛ کسانی که به شکل تخصصی قهوهخور و قهوهشناس هستند.
البته نباید فراموش کرد که در کنار همه اینها، هنوز هم چای نوشیدنی غالب در ایران است؛ اما در کنار آن، اسپرسو نماینده وجه دیگری از زندگی شده است. کنار هم بودن این دو نوشیدنی، تصویر دقیقتری از واقعیت فرهنگی امروز میدهد؛ جامعهای که هم به سنتهای آشنا وفادار مانده و هم سبکهای جدید زندگی را پذیرفته، بدون آنکه یکی را حذف کند. هنوز هم بعد از یک آبگوشت چرب یا یک وعده کباب بناب، چای بیشتر از قهوه میچسبد!
روز جهانی اسپرسو فرصتی است برای دیدن همین تغییرات کوچک؛ تغییراتی که در ظاهر سادهاند اما جمعشان تصویری روشن از تحول فرهنگی را نمایان میکند. داستان اسپرسو در ایران دقیقاً از همین جزئیات برآمده است. اسپرسو شاید به لحاظ حجمی، کوچکترین نوشیدنیِ فهرست کافهها باشد، اما نشانهای از یکی از بزرگترین تغییرات سبک زندگی ماست؛ تغییری که هنوز ادامه دارد.
انتهای پیام

نظرات